به گزارش خبرنگار مهر، بازیهای ویدئویی شاید ابزاری برای معرفی قهرمانها به ما باشند. بازیهایی که روایتی از زندگی قهرمانهایی دارند که زندگی خودشان را برای زندگی ما فدا کردند. بازی «۶۴۱۰ روز بی آینه» دقیقاً روایتی از یک قهرمان است که ۶۴۱۰ روز را در زندانهای رژیم بعث عراق گذراند. اسارتی هجده ساله که ده سال از آن در سلولهای انفرادی سپری شد.
بازی «۶۴۱۰ روز بی آینه» میخواهد کابوسها و آسیبهای روانی شهید بزرگوار حسین لشکری را در طول هجده سال اسارت نمایش دهد. بازی توسط مدیریت فضای مجازی ارتش جمهوری اسلامی ایران و یک تیم دو نفره ساخته شده است. این بازی قرار است اسارت هجده ساله شهید حسین لشکری را تنها در کمتر از یک ساعت روایت کند. زمانی کم اما پر از محتوا که ما را به آسیبهای روانی در طول اسارت یک قهرمان نزدیکتر میکند.
از نقاط قوت این بازی میتوان به روایت داستانی فوقالعاده، گرافیک نسبتاً خوب، موسیقی متن مناسب با محیط، دوبله حرفهای، طراحی زیبای محیطها و انتقال ترس و حس تنهایی توسط بخشهای مختلف اشاره کرد. همچنین بهینهسازی بسیار ضعیف، گیمپلی بیش از حد ساده، طراحی ضعیف برخی مراحل و آهسته شدن بازی هنگام پخش دیالوگها از نقاط ضعف این بازی به شمار میرود.
بازی از آنجایی شروع میشود که سرتیپ خلبان لشکری با جنگنده در حال پرواز بوده که ناگهان جنگنده وی مورد اصابت موشکهای عراقی قرار میگیرد و سقوط میکند، که این سقوط منجر به هجده سال اسارت شد. برای به پایان رساندن این بازی حداقل به نیم ساعت زمان نیاز است. در بازی خبری از معما و چالشهای گوناگون نیست و هدف سازنده، معرفی شخصیت شهید و اسارت او در طول این ۶۴۱۰ روز میباشد. این بازی بیشتر به یک فیلم شباهت دارد و تنها کار شما راه رفتن در مکانهای گوناگون و شنیدن گفتوگو و مکالمه افراد دیگر است. طبق گفته سازندگان، آنها سعی داشتند یک بازی کوتاه اما با کیفیت بسازند که کاملاً هم همینگونه است. شاید داستان بازی به یک ساعت هم نرسد اما آنقدر روایت بازی با حس و جذاب است که در طول همین زمان کوتاه شما غرق در داستان بازی خواهید شد.
بازی ۶۴۱۰ روز بی آینه در سبک Walking Simulator میباشد. یعنی بازیکن باید از یک نقطه به نقطه بعدی برود و در عین حال نظارهگر داستان بازی باشد. هر چند در برخی بازیها در این سبک، معماهایی نیز طراحی میشوند که در این بازی خبری از معماها نیست. تنها فعالیت در بازی حرکت کردن و باز و بسته کردن در برای ورود به محیطهای جدید است. این نوع گیمپلی شاید کمی کسل کننده باشد اما خوشبختانه مدت زمان بازی آنقدر طولانی نیست که مخاطب خسته بشود. در این بین هنگامی که مکالمات بازی برای روایت داستان پخش میشوند، حرکت کاراکتر اسلوموشن میشود، که با توجه به مکالمات فراوان کمی این موضوع مخاطب را خسته میکند.
مهمترین عنصر در سبک Walking Simulator، روایت داستان است که در این بازی کاملاً موفق بوده است. روایت داستان به همراه یک موسیقی متن احساسی، محیطهای ترسناک و گاهی اندوهگین شما را چنان غرق میکند که متوجه گذر زمان نمیشوید. طراحی زیبای محیطها و دوبله جذاب بازی کمی حس ترس را به شما منتقل میکند. البته نه ترس از ارواح و شیاطین، بلکه ترس از تنهایی، ترس از شکنجهها و… . یکی از نکاتی که شاید کاربر را بیشتر درگیر این بازی کند استفاده از تصاویری مربوط به شهید لشکری و خانواده ایشان در طول بازی است. نکته دیگر استفاده از تصاویر و ویدیوهایی از حملات دشمنان در طول هشت سال دفاع مقدس به ایران است که سطح روایت داستانی را چندین برابر میکند. در کل محیطها و داستانسرایی، ترس را در کنار دیگر عناصر به مخاطب که شما هستید، بهخوبی منتقل میکند.
در چنین بازیای که گیمپلی ساده و بیشتر جنبه داستانی دارد، تنها صداست که میتواند بازی را زنده نگه دارد و نگذارد از سادگی بیش از حد بازیکن خسته بشود. موسیقی متن بازی بینظیر بوده و آن حس تنهایی و ترس را چند برابر میکند. نکته مهم دیگر دیالوگهای بهجا و مناسب در طی بازی میباشد. تقریباً تمام بازی همین دیالوگها و گفتگوها در طول روایت است که شخصیت در کابوسهای خود آنها را تجربه میکند. استفاده از گویندگان خوب نیز به تجربه این بازی کمک چندانی میکند. در کل صداگذاری و موسیقی بازی فوقالعاده بوده و کم و کسریهای این بازی را جبران میکند.
بازی ۶۴۱۰ روز بی آینه یک گیمپلی ساده و بسیار کوتاه دارد و حتی محیطهای آن هم آنچنان وسیع نیستند، اما متأسفانه برای اجرا به یک سیستم متوسط رو به بالا نیاز است که حتی ممکن است با این سیستم هم دچار افت فریم شدید در حین بازی شویم. برای اجرای ایدهآل نیاز به یک سیستم قدرتمند داریم. هر چند ممکن است با سیستمهای ضعیف هم بازی اجرا شود، اما نباید انتظار یک نرخ فریم خوب با گرافیک بالا را داشت.