به گزارش خبرنگار مهر تراکم جمعیت شاخصی است که نشان میدهد در یک مساحت مشخص، چند نفر زندگی میکنند و بر مبنای این شاخص میتوان برای یک منطقه مسکونی اعم از شهر و یا حتی استان، در حوزههای گوناگون برنامهریزی کرد.
حال، با توجه به تراکم جمعیت مذکور برای پروژههای مسکن ملی استان تهران، سوال اینجاست که این تراکم جمعیت بالا، چه مشکلاتی را برای افرادی که در آینده در این پروژهها سکونت خواهند کرد به دنبال دارد؟
فرشید ایلاتی، کارشناس حوزه مسکن و شهرسازی در این باره میگوید: تراکم جمعیت مطلوب ۶۰ نفر در هکتار است. تراکم جمعیت شهر تهران در حال حاضر بیش از ۱۸۰ نفر در هکتار است و حتی در برخی مناطق این شهر، تراکم تا ۲۱۰ نفر در هکتار هم میرسد.
این کارشناس حوزه مسکن افزود: با این حال بارگذاریهای جدید جمعیتی که بناست در قالب پروژههای جدید مسکن ملی در استان تهران انجام شود، بعضاً تراکمی تا حدود ۵۰۰ نفر در هکتار هم دارند. حال با یک مقایسه ساده در مییابیم که وقتی تراکم جمعیت یک منطقه ۱۰ برابر استاندارد است، طبیعتاً کیفیت زندگی در این مناطق هم از سطح مطلوبی برخوردار نخواهد بود و بسیاری از شاخصهای زندگی مطلوب را تحت الشعاع قرار میدهد.
ایلاتی افزود: پس بنابراین لازم است که متولیان امر، در مقدار زمین تخصیص داده شده به این پروژهها تجدید نظر کنند و زمینهای بیشتری را به این پروژهها اختصاص دهند و از تعداد طبقات کمتری برای ساخت این پروژهها استفاده کنند.
ایلاتی در پاسخ به این پرسش که علت اصرار مسئولان برای ساخت این پروژهها به صورت متراکم چیست عنوان کرد: موضوعات مختلفی مطرح میشود. از موضوعات مربوط به آمایش سرزمینی گرفته تا ارجاع دادن به سندهای بالادستی و غیره. اما نکته قابل توجه این است که محدود ماندن شهر تهران و عدم الحاق زمین از اطراف به آن، موجب افزایش بیش از پیش ارزش زمینهای این شهر میشود. افزایش قیمت زمین در تهران به معنای انحراف سرمایهگذاری در کشور است. اینگونه که به عنوان مثال، فردی که در شهرستان صاحب معدن است، ترجیح میدهد که معدن خود را فروخته و در تهران زمین بخرد چرا که میداند یقیناً سود خواهد کرد.
این کارشناس شهرسازی افزود: این نوع سرمایهگذاری حتی بسیاری از شرکتهای تولیدی را نیز به سمت خود کشانده است چرا که تمایل دارند در شرایط تورمی برای خود پشتوانهای فراهم کنند و این سیاستهای غلط منجر به این شده است که زمین در تهران به یک کالای سرمایهای تبدیل شود.
ایلاتی در ادامه عنوان کرد: بنابراین مسئولان نه تنها به سند آمایش سرزمینی عمل نکردهاند، بلکه در خلاف جهت آن حرکت کردهاند. شاهد آن هم این است که نتوانستند جذابیتی برای سایر نقاط کشور ایجاد کنند تا سرمایهگذاران، راغب به سرمایهگذاری در آن مناطق شوند. در واقع با باز نکردن کمربند اطراف تهران و عدم الحاق زمین به آن و نتیجتاً محدود نگه داشتن زمینهای آن، یک سیاهچاله سرمایهگذاری در تهران ایجاد کردهاند که تنها بخشی از آن، سرمایهگذاری در حوزه ملک کلنگی و زمین است و بخش دیگر آن مربوط به خانههای خالی است؛ به طوری که عنوان کردهاند چیزی حدود ۵۰۰ هزار خانه خالی در تهران وجود دارد.
این کارشناس صحبتهای خود را اینگونه جمعبندی کرد: همه این موارد نشان میدهد که مسئولان، علی رغم داشتن ادعای حرکت در جهت آمایش سرزمینی و توزیع متناسب جمعیت در پهنه کشور، کاملاً در خلاف جهت آن حرکت کردهاند. بنابراین میتوان اینگونه برداشت کرد که نتیجه بازنکردن کمربند تهران و عدم الحاق زمین به آن، حفظ ارزش سوداگرانه زمینهای این کلانشهر است.