خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ خانه پدری جلال آل احمد در سنگلج تهران جزو خانههای ثبت شده در فهرست میراث ملی است که مالکیت آن در اختیار صندوق بهره برداری و احیای بناهای تاریخی و فرهنگی قرار دارد.
سال ۹۹ این خانه با کاربری فرهنگی، آئینی و پذیرایی به مزایده گذاشته شد تا بتواند احیا و مرمت شده و پس از آن به عنوان یک مرکز رویدادهای فرهنگی قابل استفاده باشد.
محبوبه کاظمی دولابی توسعه گر فرهنگی، مرمت و بهره برداری از این خانه را بر عهده گرفت. او خانهای تحویل گرفت که آب و برق و گاز نداشت و مملو از زباله بود. حدود ۱۵ معتاد به سرکردگی فردی به نام امیر چلچله این خانه را به محل تبادل مواد مخدر تبدیل کرده بودند.
این خانه در شرایطی روز ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ واگذار شد که تا یک سال به آن کنتور آب و برق نمیدادند. این درحالی بود که بهره بردار باید تا حدود یک سال آن را مرمت کرده و به مرحله احیا و پس از آن به بهره برداری میرساند.
اما نداشتن زیرساخت، معطلی صندوق احیا در ایجاد زیرساختها و بیرون راندن معتادان این روند را طولانی کرد. تا اینکه دی ماه سال گذشته به بهره بردار ابلاغ رسمی شد که میتواند کار را شروع کند. تا اینکه مرمت این خانه ۱۸ اسفند سال ۱۴۰۱ آغاز شد و تا کنون ادامه دارد.
روند مرمت با دقت و با وسواس انجام میشود. این خانه در طول سالها تغییرات زیادی دیده است. از زمانی که همسایهها اعلام کردند خانه را آب برد و رطوبت هنوز هم خانه را تهدید میکند تا رفت و آمد افراد به آن. از مشاهیر گرفته تا این اواخر معتادانی که اینجا را خانه خودشان میدانستند!
در هر دورهای روی دیوارها گچ یا سیمان کشیده شده است. تیم مرمتی اکنون در حال برداشتن لایههای الحاقی است تا به آجرها رسیده اند، آنها را ساب داده و تمیز کرده اند. برخی آجرها برداشته شده و برخی برعکس کار گذاشته است تا بتوان شکل قدیمی خانه را حفظ کرد.
گروه مرمت گران و طراحان، با توجه به تصاویر، نوشتهها، دست نوشتهها، نامهها، داستان کتابها و … تلاش کرده اند این خانه را طوری مرمت کنند که به سالهای زندگی جلال در این خانه بیشتر شبیه شود.
در این مسیر، محمد حسین دانایی فر و سید مهدی آل احمد به کمک آمده و برخی اطلاعات را به این تیم داده اند تا بتوانند این خانه را بیشتر به شکل قبل دربیاورند.
در این باره، کاظمی دولابی میگوید: خانواده جلال کمک زیادی میکنند. آنها ما را با خبر میکنند که برخی از بخشهای خانه سست بوده یا لولهها پوشانده شده بود. قرار است تصاویر بیشتری در اختیار ما قرار گیرد.
وی میگوید: اگر تا الان در مرمت این خانه تأخیر ایجاد شده به این دلیل است که از همان اول منتظر تاییدیه ها بوده ایم. به ما نگفتند که اینجا حتی برق یا آب ندارد.
اداره آب میگفت برای کنتور باید سند بیاورید درحالی که سند به نام وزارت میراث فرهنگی است.
بیرون کردن معتادان وقت گیر بود. ضمن اینکه ما سرعت را فدای مرمت این خانه نمیکنیم. میشد روی خیلی از آجرها گچ گرفت تا کار زودتر تمام شود ولی نخواستیم با عجله کار را پیش ببریم.
چاهی زیر بالکن ۱۳۱۰
وی پس از اینکه بخشهای خانه را نشان میدهد میگوید: زمانی که مرمت درهای خانه توسط استاد جزایری انجام شد، به رنگ اصلی درها رسیدیم که فیروزهای مایل به سبز بود قرار است درها به همین رنگ اصلی درآید.
با تأیید کارشناسان صندوق بهره برداری و احیای بناهای تاریخی، اتاق الحاقی بخشی از این خانه را که روی ایوان ساخته شده بود، برداشتیم چون سقف آن هم ریزش کرده بود و قدمتی نداشت.
در ازای آن، بالکنی که در سال ۱۳۱۰ وجود داشت را احیا کردیم همچنین چند حلقه چاه در این خانه وجود داشت که احیا شد و یک چاه که ریزش کرده بود را بستیم و چاه دیگری زدیم.
اتاق جلال
کاظمی دولابی ادامه میدهد: این خانه را سال ۹۶ دیده بودم ولی کاربری مناسبی برای آن تعریف نشده بود اما حالا با کاربری فرهنگی و آئینی و پذیرایی که دارد میتوانیم بخشی از حیاط، فضای زیر اتاق جلال و بالکن را به کافه تبدیل کرده و به ۲۷ فضایی که در خانه داریم کاربری فرهنگی بدهیم.
اتاق جلال میتواند محل اقامت بین روزی هنرمندان یا نویسندگان باشد یعنی صبح تا شب اینجا کتاب و فیلمنامه بنویسند یا فعالیت فرهنگی داشته باشند.
بخشهای دیگر سالن اجتماعات یا رونمایی از کتاب، کارگاههای فرهنگی و آموزشی و … خواهد شد. این خانه جزو نادرترین خانههایی است که بادگیر داشته بنابراین آن را هم مرمت میکنیم.
استاد جزایری
این توسعه گر فرهنگی میگوید: با کسبه محل نیز صحبت کرده ایم که کرکره مغازهها توسط تیم هنرمندان رنگ آمیزی شود تا این کوچه به گالری خیابانی تبدیل شود حتی میتوان این بومهای نقاشی شده را نورپردازی کرد، این طرح را به شهرداری داده ایم و همگی موافقتشان را اعلام کرده اند حتی میخواهیم اول و آخر خیابان کانکس نیروی انتظامی باشد تا امنیت این منطقه بالا برود.
کاظمی دولابی معتقد است به افرادی که سرمایه خود را در خانههای تاریخی هزینه میکنند نباید سرمایه گذار گفت چون با نگاه اقتصادی و سرمایه گذاری، احیا و مرمت این خانهها توجیه ندارد. این افراد توسعه گران فرهنگی هستند که چندین برابر هزینههای پیش بینی شده در این بناها خرج میکنند.
به عنوان مثال صندوق احیا مبلغی را برای مرمت و احیای این خانه پیش بینی کرده بود اما از سال ۹۹ تا به الان آن هزینه فقط صرف دستمزد شده است آن هم در مرحلهای که هنوز داریم مرمت میکنیم و وارد مرحله احیا نشده ایم.