به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری مهر، در گذر از درمانگاهها و مراکز هلال احمر در سفر اربعین، گاهاً با موارد و مسائلی روبرو میشویم که اندوه و ناراحتی حاصل از درد و کسالت مراجعان را از بین برده و احساسی لطیف و ماندگار و لحظههای شیرین و به یادماندنی را فراهم میآورد، موارد و تجربههایی که برای هر فرد گرانبها و برای ما درس آموز است.
تجربه متفاوت از هرسال
مجتبی قالبی پزشک عمومی اهل استان یزد در گفت و گو با خبرنگار مهر درباره دست تقدیر برای توفیق و افتخار خدمت در سامرا بیان داشت: چندین بار برای خدمت به زوار امام حسین همراه با هلال احمر به کشور عراق آمدهام و معمولاً در کربلا و نجف مستقر و خدمت میکردم و تاکنون توفیق نداشتم در سامرا در خدمت پدر امام زمان باشم؛ قبل از این تنها یک بار در دهه ۸۰ در بحبوحه ناامنی توفیق زیارت حرم سامرا را داشتم.
وی افزود: امسال نیز برای مراسم اربعین حسینی ثبت نام کرده بودم که دوستان هلال احمر تماس گرفتند و پس از انجام روال کاری متوجه شدم که محل خدمت من سامرا و سید محمد درج شده است.
وی اضافه کرد: پس از اطلاع از این مطلب هم خودم و هم همسرم یکباره به واسطه ناامنی در سامرا احساس نگرانیکردیم از همین رو پرس و جو کردم که آیا آنجا درمانگاه یا هتلی وجود دارد؟ که متوجه شدم باید در موکبی استراحت کرده و در حسینیهای به خدمت بپردازیم.
پزشک درمانگاه سامرا با اشاره به اینکه در این شرایط و ناامنی نگران بودیم گفت: به واسطه آشنایی قبلی، با یکی از مسئولین ارشد هلال احمر تماس گرفتم و گلایه کرده و گفتم چرا ما را به سامرا تبعید کردهاید که ایشان با جلب موافقت بنده، برای اعزام به نجف هماهنگی انجام داده و همانجا ما را به آقای سلیمانی مسئول گروه نجف جهت هماهنگی درمانگاه و هتل معرفی کردند.
ادب به امام زمان
دکتر قالبی درحالی که بغض به گلو داشته و به سختی صحبت میکرد گفت وگو را ادامه داد و گفت: بلافاصله بعد از پایان تماس با این مسئول، هم خودم و هم همسرم یکباره گفتیم نکند امام زمان ناراحت شود، منزل پدر امام است؛ در تردید برای اینکه مجدداً تماس بگیرم و چه اقدامی انجام دهم در نهایت کار را به دست تقدیر و قسمت سپردم.
وی در ادامه به توضیح ماجرای سفر و اعزام خود بیان داشت: به واسطه عارضه و پارگی چشم و خونریزی چند روز قبل از اعزام، نتوانستم با پرواز گروه آقای سلیمانی اعزام شوم و دو روز بعد اعزام شدم.
وی گفت: در فرودگاه و پرواز از گروه و مدیر خود مطلع نشدم، در فرودگاه نجف هم در لیست هیچیک از تیمها قرار نداشتم و مسئول گروه نیز بعد از آنکه گروه من را پیدا نکردند مرا با اتوبوس به نجف فرستادند و در شهر نجف هم به واسطه بیبرنامگی یا تقدیر با پیام و تماس همچنان مسئول خود را پیدا نکردم که در نهایت روز بعد به آقای سلیمانی معرفی شده و درخواست بررسی لیست را کردم که ایشان هم حضور ما در لیست خود را رد کرد، فارغ از آنکه این آقای سلیمانی تنها مشابهت اسمی با آقای سلیمانی مسئول ما داشته است.
خدمت زوار پدر امام زمان
وی با اشاره به اینکه به نحوی مطمئن شدم گمشده و گروه را پیدا نمیکنم افزود: همکاران سامرا عنوان کردند که تنها دو پزشک داریم که یکی در سامرا و دیگری امامزاده سید محمد مستقر میشوند و شیفت ۲۴ ساعته برای پزشک مقدور نیست و ما نیز به درخواست همکاران برای خدمت در سامرا همراه شدیم.
وی گفت: در مسیر به سامرا مدیران گروه پیام دادند که چرا نیامدی و باید به نجف برگردی و اصرار به برگشت داشتند اما در نهایت هماهنگی لازم صورت گرفت و من به سامرا اعزام شدم؛ در مجموع احساس میکنم که تقدیر به صورتی رقم خورد تا بنده بتوانم در منزل پدر و مادر امام زمان به زوار ایشان خدمت کنم و مجموعه اتفاقات شرایطی را رقم زد که در اینجا خدمت کنم و به در موکب خوابیدن و در حسینیه خدمت کردن افتخار میکنم، همچنین حجم قابل توجه زوار سامرا این تصور غلط بنده از اینکه اینجا ناامن و محروم هست از بین برده و خوشحال هستم که از ده روز به اربعین تا الان در اینجا خدمت میکنم.