به گزارش خبرنگار مهر، ماهنامه سوره به مدیر مسئولی محمدمهدی دادمان و سردبیری سیدعلی سیدان توسط مؤسسه هنری رسانهای سلوک از پاییز سال ۱۴۰۱ در دوره هفتم خود منتشر میشود. این نشریه سه پیش شماره و چهار شماره منتشر کرده است.
به بهانه انتشار پیش شماره اول نشریه سوره که به موضوع بلوای سال ۱۴۰۱ اختصاص داشت، با سیدعلی سیدان سردبیر ماهنامه «سوره» به گفتگو نشستیم. او درباره احیای مجدد این نشریه و پرداختن به موضوعات مختلف فرهنگی، هنری و سیاسی توضیحاتی ارائه کرد. همچنین سرمقاله سیدعلی سیدان در پیش شماره اول «سوره» با عنوان «بلوا در حباب» به عنوان برگزیده بخش سرمقاله در بیست و یکمین دوره جشنواره ملی رسانههای ایران شد.
* آقای سیدان ابتدای صحبت درباره احیای نشریه «سوره» و رویکردهای جدید آن بگویید.
نشریه سوره، نشریهای بود که با رویکرد و دیدگاه شهید آوینی تأسیس شد و سردبیر اول این نشریه نیز ایشان بود و سرمقاله اول نشریه سوره را شهید آوینی نوشت. مشخص است که «سوره» چه خطی را پیگیری میکرد و میکند؛ در این مورد میتوانیم از سنت ژورنالیست انقلاب اسلامی صحبت کنیم که یک جدال فکری را از پایگاه نظری انقلاب اسلامی با جریان روشنفکری و هم بعداً در دوران تحجر سامان داده بود و این مشخص است و از طرفی نیز به توضیح و تبیین و توصیف پدیدههای برآمده از انقلاب و آثار و تأثیرات انقلاب اسلامی در حوزه هنر، بینالملل و فرهنگ پرداخت. این روند در دورههای مختلف ادامه داشت و تحریریههای مختلفی را «سوره» به خودش دید، به ویژه دوره بلند و بارزش که باعث شد جبهه فرهنگی انقلاب با این نشریه یک احساس هویت دوباره پیدا کند و در خط درگیری حاضر شود، دوره وحید جلیلی بود. تا پیش از آن رویکرد اصلی «سوره»، جدال در حوزه نظر، اندیشه و هنر و رسانه بود اما دیدگاه آقای جلیلی بیشتر اجتماعی، نقد درون گفتمان و جبهه فرهنگی انقلاب بود.
در دورهای، این نقطه مولد فرهنگی را که ژورنالیست نامیده میشود و برکاتی دارد از جمله اینکه تحریریه دورهم جمع شوند و تولید ادبیات کنند و الهامبخش نیروهای انقلاب باشد، از دست دادیم تا اینکه تصمیم گرفتیم دوباره سنت ژورنالیستی سوره در انقلاب اسلامی را احیا کنیم، به این دلیل که دیدیم جبهه تحجر و تجدد علیه انقلاب اسلامی تولید ادبیات میکند و ما اگر بخواهیم در این دوره با ذهنیت تجدد و تحجر مقابله کنیم باید روی روایتهای واقعی انقلاب اسلامی تمرکز کنیم. بنابراین در این دوره نشریه سوره، کار ما روایت قیام است و خود انقلاب اسلامی یک قیام اکبر است که در میدانهای مختلف، قیامهایی توسط نیروهای انقلاب در میدانهای دانشگاه، هنر، سیاست و علم صورت میگیرد که نیاز به روایت دارند تا الگوی عمل نیروهای انقلاب درآید تا بتواند چراغ آینده ما باشد و امید بیافریند.
* چه زمانی تصمیم گرفته شد نشریه سوره با این رویکرد جدید پا به عرصه نشر بگذارد؟ آیا پیش از اتفاقات شهریورماه سال گذشته بود یا از پیش از آن تصمیم به انتشار داشتید؟
از فروردین ۱۴۰۱، کار را از صفر یعنی برنامهریزی و جمع کردن اعضای تحریریه شروع کردیم و به تدریج سعی کردیم برنامههایمان را پیش ببریم و بنا داشتیم در میانه سال ۱۴۰۱، نشریه منتشر شود و پیش شماره اول که ویژه بلوای ۱۴۰۱ است، به سرعت درآمد، چراکه قرار نبود در آن زمان منتشر شود اما اتفاقات سال گذشته سبب شد اگر قرار است کاری کنیم و روایتی از صحنه درگیری که به وجود آمده، داشته باشیم بهترین زمان است، چراکه «بلوا» یک موضوع تاریخی است و نباید به آن بی تفاوت باشیم. به همین دلیل به سرعت نیروهایمان را جمع کردیم تا این پیش شماره منتشر شود و فکر میکنم جز اولین مجلات جبهه فرهنگی انقلاب هم بودیم که بسته کامل روایی تحلیلی از بلوا را ارائه دادیم و نشریات بعدی، کم کم اضافه شدند.
* چرا نشریه ابتدا با سه پیش شماره در سال ۱۴۰۱ به بازار مطبوعات آمد و بعد شماره اول بهار ۱۴۰۲ منتشر شد؟
پیش شماره اول که منتشر شد، ما آمادگی کامل برای آغاز کار نشریه را نداشتیم اما وقتی دکمه آغاز مجلهای زده میشود، برحسب تکلیف باید تا انتهای کار برویم. آمادگی از این جهت نداشتیم که برخی بخشها و گرافیکش مشخص نبود و حتی همه کادر و نیروهایمان مشخص نبودند و رویکردهایمان منقح نبود لذا پیش شماره اول که منتشر شد، تا دو پیش شماره بعد نیز در حال آزمون و خطا بودیم و خواستیم که این توقع پیش نیاید که اینها، همان چیزی است که در نهایت میخواهیم. بعد از سه پیش شماره، بعد از نوروز ۱۴۰۲ به این نتیجه رسیدیم که میشود شماره اول «سوره» را منتشر کنیم.
* عنوان و موضوع «بلوا» برای پیش شماره اول نشریه «سوره» چطور انتخاب شد؟
اتفاقاتی که سال گذشته افتاد، فضای نخبگانی ما چه انقلابی و چه غیرانقلابی را غافلگیر کرد البته جریان برانداز که از انقلاب و خیزش نام میبرد که بیشتر جنبه شعاری و تبلیغی برای تحریک عواطف دارد چون این اتفاقات در اندازه یک انقلاب عمومی نبود و نتیجهاش هم مشخص بود. اما کارشناسان نمیدانستند به این جریانات چه نامی بدهند و اکثراً حوادث اخیر میگفتند، در صورتی که در مواجهه با این مورد، باید ادبیات بهنگامی تولید شود تا بتوانیم آن را بنامیم و از طرف دیگر این عنوان باید به محتوای حرکت و پدیده بیاید. سال ۱۳۸۸ از واژه فتنه استفاده کردیم چراکه رهبری نیز از این واژه استفاده کردند و این واژه رواج هم پیدا کرد و ادبیات دیگری همچون «بصیرت» نیز حول فتنه شکل گرفت که باعث آرایش دادن نیروهای انقلاب میشد و ذهنیت بچههای انقلابی را میساخت.
در جریان اتفاقات سال گذشته، اسمی نداشتیم و آنقدر ابعاد آن گسترده مثل سال ۸۸ و بدنه سیاسی نداشت که به آن «فتنه» بگوییم و از طرفی جنبش اجتماعی هم به دلایل مختلف تا آن زمان نبود چون اتفاقات حالتی مصنوعی و رسانهساخته داشت، به همین دلیل جنبش اجتماعی محسوب نمیشد. عدهای از واژه «شورش» استفاده کردند که این واژه در علوم اجتماعی، یک تباری دارد. ما فکر کردیم از وازهای بهره بگیریم که به سنتمان هم بخورد و «بلوا» را انتخاب کردیم؛ به این معنی که انگار در جایی دور از ما معرکهای برپا میشود و عدهای همهمه و شلوغی درست کردند و خبر و بازنمایی این همهمه به ما میرسد، خودش بیشتر یک شلوغکاری است و از طرفی «بلوا» از ریشه بلا است و ما مبتلا به آن میشویم همچنان که خیلیها به آن مبتلا شدهاند نه اینکه سهمی در آن داشته باشند. به تعبیر رسانهای، یک حباب شکل گرفت با هجمه سنگین رسانهای که نمیدانم در تاریخ سابقه دارد یا خیر؛ اینکه همه سلبریتیها عالم علیه نظام کار کنند و قاعدهای بلواگونه بود و ما نیز این جهت، این واژه را انتخاب کردیم و این واژه تا حدی نیز به کار گرفته شد.
* در پیش شماره اول نشریه سوره که مشخصاً به «بلوا» پرداختید، به عقیده برخی تندرویهایی نیز مثل عصبیت در لحن و نوشتار داشتهاید. آیا شما نیز اعتقاد دارید در این پیش شماره، تندروی صورت گرفته است؟
ماجرا این است که ما سال گذشته با یک پدیده بسیار رادیکال و خشن مواجه بودیم و درست است که گسترده نبود اما بسیار خشن بود و این نوع خشونت، تا پیش از این سابقه نداشت که میتوان به نحوه درگیری با نیروهای امنیتی، توهین به مقدسات، کشیدن چادر از سر زنان محجبه و فحشهایی که به عنوان شعار بلوا انتخاب شده بود، اشاره کرد که هیچکدام قبلاً سابقه نداشت. این تندی بیشتر به خود ماهیت بلوا برمیگشت و طبیعی است در صحنه جدال، وقتی طرف مقابل با تمام وجود برای نابودی و ناامنی پیش آمده، شما نیز مشت میزنید.
هدف بلوای ۱۴۰۱، براندازی هم نبود و بیشتر هدف، هرج و مرج بود که اتفاقاً بلوا، هرج و مرج را نیز به ذهن متبادر میکند و وقتی این روند وجود دارد، لحن ما نیز تندتر میشود و چیزی نیست که به راحتی بتوان از آن گذشت. عصبیت در لحن را نیز انکار نمیکنم. اما ما سعی کردیم با آرامش، این موضوع را تبیین کنیم، برای مثال در مورد مطلب «بلوا در حباب» که به فاصله دو ماه بعد از شروع اتفاقات نوشته شد، با متن ۷ هزار کلمهای روبرو هستید که خیلی با طمأنینه در حال تحلیل و تبیین موضوع است، چیزی که آن روزها ما نمیدیدیم. در آن روزها شاهد بستههای آمادهای برای بلوا از سوی جریان اصلاحات و روشنفکرها بودیم که اتفاقاً در یکی از بخشهای پیش شماره اول، به آنها نیز اشاره کردیم و بعدها نیز خیلیها حرفهای خود را پس گرفتند و ماهیت سیاسی این جنبش (به تعبیر آنها) را انکار کردند. این تندروی که مدنظر برخی است، واکنش به فضای آن روزها بود اما تاکید میکنم که مطالب این پیش شماره، تبیینی است و اتفاقاً مطلب «بلوا در حباب» به عنوان برگزیده بخش سرمقاله در بیست و یکمین دوره جشنواره ملی رسانههای ایران شد.
* مرکز هنری رسانهای سلوک، چهار اولویت محتوایی دارد که همه کارها و فعالیتهای این مرکز حول این چهار محور اصلی تولید میشوند که شامل «روایت قهرمان انقلابی»، «روایت هنرمند انقلابی»، «امت واحده انقلابی» و «روایت هنر انقلابی» است. شما در نشریه «سوره» چقدر به این رویکردها نزدیک میشوید؟
بخش عمدهای از «سوره» همیشه به هنر میپردازد و ما نیز مطالبی داریم که به نقد و جستار هنری و گفتگو با هنرمندان میپردازیم و جستارها و گزارشهای بلند هنری که در بخش «میدان» نشریه میآید. در بخشی دیگر نیز به پرترهای از هنرمندان انقلابی میپردازیم که در شماره اخیر، به زندهیاد حبیبالله صادقی پرداختهایم.
حرف زدن درباره «هنر انقلاب» و ماهیت هنر انقلاب همیشه مدنظر ما بوده است و «روایت قهرمان انقلابی»، «روایت هنرمند انقلابی»، «امت واحده انقلابی» و «روایت هنر انقلابی» در تک تک شمارههای «سوره» حضور پررنگ دارد در کنار اینکه ما ژورنالیسم فرهنگی هستیم و فقط به هنر نمیپردازیم، هرچند هنر سهم بیشتری در نوشتار «سوره» دارد. در واقع ظهور بروز فرهنگ و هنر در میدانهای مختلف و نگاه فرهنگی به مواردی که به ظاهر فرهنگی نیستند، برای ما جالب توجه است.
* در راستای «هنر انقلاب» آیا نگاه و رویکرد سیاسی را نیز در نشریه «سوره» مدنظر قرار میدهید؟
سیاست و فرهنگ؛ هر کدام به صورت مجزا دو معنا میتوانند داشته باشند. فرهنگ در معنای اول، محصولات فرهنگی است که بسط داده میشوند و در خلال فرهنگ، از آثار فرهنگی صحبت میشود. فرهنگ در معنای دوم زمانی است که موضع و منظری فرهنگی وجود دارد. سیاست نیز چنین حالتی دارد؛ زمانی است که سیاست به عنوان میدان رسمی تلقی میشود که مناسب و احزاب و جریانهای قدرت موضوع هستند که این معنا در «سوره» کمتر موضوعیت دارد و به این معنا سیاسی نیستیم؛ البته درباره میدان سیاست به نفع فرهنگ سخن میگوئیم. گروههای انقلابی که در استانها قیام سیاسی انجام دادهاند برای ما حتماً موضوع هستند اما معنای کار این گروهها در «سوره» توضیح داده میشود نه مدل کارشان. که این مورد در فرهنگ سیاسی معنا پیدا میکند.
زمانی است که سیاست به معنای جهت و سمت و سوی اصلی انقلاب اسلامی در همه میدانها دارد، مدنظر است. در این معنا، ما همگی سیاسی هستیم و حتی مطالبی که در حوزه فرهنگ و هنر مینویسیم مقید به این است که سمت و سوی سیاسی داشته باشد و جبهه حق و انقلاب اسلامی در تقابل با طاغوت و جریانات وابسته به آنها مدنظر ما است و این جهت را حفظ میکنیم که در این صورت همه مطالب ما سیاسی است.
در واقع، ما میخواهیم با خنثیسازی مقابله کنیم. ما علیه خنثیسازی زندگی هستیم و عمل میکنیم. خنثیسازی یعنی سیاستزدایی از زندگی. یعنی فراموش کردن جهت و سمتوسوی اصلی انقلاب اسلامی و زندگی مؤمنانه در همه عرصههای حیات.