خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: رژیم صهیونیستی در شاخص «خصومتهای اجتماعی مربوط به هنجارهای مذهبی» و از نظر «تنش و خشونت مذهبی» پنجمین رتبه دنیا را داراست. شکاف عمیق میان یهودیان و همچنین بین یهودیان و اعراب بر سر ارزشهای سیاسی و نقش دین در زندگی عمومی در سه سال گذشته، وضعیت بحرانی و پرتنشی را دنبال میکند.
علی معروفی آرانی منتقد فرهنگی و پژوهشگر حوزه صهیونیسم گزارشی درباره اولین مطالعه جامع مرکز تحقیقات پیو در مورد دین و مذهب در اسرائیل نوشته و میگوید دادههای جمع آوری شده از طریق سرشماری در دولت رژیم صهیونیستی، بررسی اجتماعی اسرائیل، مرکز نظرسنجیهای گاتمن و نظرسنجیهای قبلی مرکز تحقیقات پیو در اسرائیل نشان میدهد چشم انداز مذهبی اسرائیل در طول زمان، دستکم به سه روش مهم تغییر کرده است:
• سهم یهودیان از کل جمعیت رو به کاهش بوده، در حالی که سهم مسلمانان از جمعیت به تدریج در حال افزایش بوده است.
• در میان یهودیان، سهم ارتدوکس ها به آرامی در حال افزایش است که عمدتاً به دلیل نرخ بالای باروری در میان حریدیم ها (حریدیها (به عبری: יהדות חרדית) یا یهودیان فوقارتدکس، بنیادگرایان شاخه یهودیت ارتدکس میباشند. آنان باورهایشان را بهطور مستقیم برگرفته از موسی و تورات نازل شده بر او در طور سینا میدانند. حدود یازده درصد جمعیت اسرائیل حریدیاند که اغلب در محلهها و شهرکهای تماماً ارتدوکسنشین زندگی میکنند.بوده است.)
• بررسیهای انجام شده در طول زمان حاکی از کاهش اندک در سالهای اخیر در سهم یهودیان اسرائیلی است که سطوح متوسطی از اعمال مذهبی را گزارش میکنند. کاهش گزارش شده چیزی که میتوان آن را «میانه مذهبی» نامید، نشان میدهد که جامعه اسرائیل ممکن است از نظر مذهبی دوقطبی تر شود.
در ادامه مشروح متن یادداشت معروفی را میخوانیم؛
مسلمانان به عنوان سهمی از جمعیت اسرائیل افزایش مییابند
به نقل از مؤسسه نظر سنجی آمریکایی «پیو» آمده است: «اسرائیل در زمره یکی از محدودترین کشورها در زمینه آزادی مذهبی طبقه بندی شده است. اسرائیل جز بیست کشور اول این لیست و هم ردیف عربستان و سوریه قرار دارد. این رژیم همچنین از جهت شاخص «خصومتهای اجتماعی مربوط به هنجارهای مذهبی» نیز در رده پنجم دنیا و از نظر «تنش و خشونت مذهبی» ششمین کشور دنیاست. نهضت صهیونیسم در بدو تأسیس خود، نهضتی کاملاً سکولار بود به شکلی که حتی اغلب رؤسای آن نیز غیر مذهبی بوده و جایگاه خاصی برای دین یهودی قائل نبودند. از طرف دیگر اکثر یهودیان مذهبی با تشکیل دولتی برای یهودیان آن هم با قدرت زور و اشغالگری و قبل از ظهور ماشیح یا مسیح، مخالف بودند.
در واقع صهیونیسم مذهبی و سیاسی دو مقوله کاملاً جدا از هم هستند. صهیونیسم سیاسی از اواخر قرن ۱۹ میلادی با افکار و اهداف سیاسی پا به عرصه وجود نهاد و پیش از آن چنین امری وجود خارجی نداشت. به طور مثال «نتوری کارتاها» عدهای از یهودیان مذهبی هستند که با صهیونیسم سیاسی مخالف هستند. اما در جنگ جهانی دوم و با به راه انداختن جو یهود ستیزی توسط صهیونستها در کل دنیا و بعد از جنگ جهانی یعنی اواخر قرن نوزدهم، برخی از علما ارتدوکس از منظر مذهبی، صهیونیسم را توجیه کردند. این عده از بزرگان یهودی بعدها به صهیونیسم مذهبی تبدیل شدند و به تدریج تأثیر قابل توجهای در مناسبات قدرت اسرائیل نهادند.
به عقیده صهیونیستهای مذهبی تشکیل دولت یهود ولو به دست سکولارها لازم و حمایت از آن ضروری است. چرا که تشکیل دولت یهود و مهاجرت یهودیان به آنجا باعث زمینه سازی ظهور مسیح و رستگاری قوم یهود میشود. در حقیقت ارتدوکسها یا مذهبیون، دولت یهود را وسیلهای برای اجرای فرامین الهی میبینند و بر ماهیت یهودی آن اصرار میورزند.
بعد از تشکیل رژیم اسرائیل ارتدوکسها یا صهیونیستهای مذهبی توانستند با تلاش مضاعف و اعمال نفوذ، امتیازات فراوانی برای خود در حوزه مسائل اجتماعی کسب کنند. به طور مثال دین رسمی این رژیم ارتدوکس بوده و بسیاری از مراسمات مذهبی مثل ازدواج، کفن و دفن، تعیین هویت یهودی بودن که باعث کسب حقوق شهروندی میشود نیز زیر نظر آنان صورت میگیرد.
ورود به سیاست
بعد از جنگ ۱۹۶۷ م و اشغال کامل بیت المقدس، میزان نفوذ جریان صهیونیسم مذهبی در حوزه سیاست و عرصه نظامی به شکل چشم گیری گسترش یافت. به گونهای که تئورسین اصلی توسعه طلبی، اشغال و کشتار فلسطینیان همواره این گروه هستند. جالب است بدانید که این جریان مذهبی در حال حاضر نیز از متحدان اصلی احزاب سکولار لیبرال و ملی گرای افراطی اسرائیل هستند.
عامل قدرت صهیونیسم مذهبی
با وجود اینکه مؤسسان این رژیم اکثراً بیدین و خدا ناباور بودند پس چگونه صهیونیسم مذهبی این چنین قدرت یافت؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که رژیم اسرائیل از یهودیانی تشکیل شده که از نقاط مختلف دنیا با فرهنگها و زبانهای گوناگون گرد هم جمع شدهاند که تنها وجه اشتراک آنان، یهودی بودن آنهاست. به عبارتی تنها اصالتی که میتواند این مردم بیگانه را در سرزمین غصبی با هم متحد کند و مسأله بحران هویت آنان را حل کند، سمبلهای یهودی است که با مذهب یهودیت گره خورده است. در واقع دین یهودی و پیشینه تاریخی آن در منطقه غرب آسیا و خاخامها بهانهای هستند تا این جماعت متزلزل و ناهمگون را گرد هم جمع کنند.
شروع فعالیت سیاسی صهیونیسم مذهبی
اولین تشکل این جریان در قالب حزب «ملی-مذهبی» متولد شد که وظیفه آن ائتلاف با هر یک از جناح چپ یا راست بود. البته هر جناحی که با آرمانهای آنان هماهنگ بوده و خواسته آنان را تأمین کند. به عبارتی صهیونیستهای مذهبی از جناح و حزبی حمایت میکنند که مواضع محکمتری نسبت به مسائل سرزمینی فلسطینیان اتخاذ کند.
در دهه هشتاد رقبای جدیدتری از این جریان پا به میدان سیاست نهادند؛ حزب «شاس» نماینده اصلی یهودیان «میزراخی» و جناح تندرو متمایل به «گوش آمونیم» که از درون حزب «ملی- مذهبی» متولد شد. این جناح تند رو به شدت طرفدار توسعه سرزمینی، شهرک سازی و اشغال بود.
این جناح در ۲۰۰۸ میلادی حزب «ملی- مذهبی» منحل و به دو حزب «خانه یهود» و «اتحاد ملی» تقسیم شد. در این بین احزاب سکولار و ملی گرایی مثل لیکود که بر توسعه اراضی و شهرک سازی پافشاری میکرد، باعث نزدیکی این حزب به «گوش آمونیم» شد. از این تاریخ به بعد ما شاهد نزدیکی دو جریان مذهبی و ملیگرا و نفوذ سیاسی آنان در اسرائیل هستیم.
جریان به این شکل بوده که در انتخابات ۲۰۰۹ م نتانیاهو از حزب لیکود توانست آرا صهیونیستهای مذهبی را جلب کند اما قشر افراطی آن به شکل اُپوزیسیون در مقابل این حزب درآمدند. به همین دلیل نتانیاهو برای جلب نظر آنان، تلاش کرد تا تنش میان رژیم اسرائیل با حماس و حزب الله را بیشتر کند. همین امر سبب جلب اعتماد و نزدیکی دو جریان صهیونیسم مذهبی و سکولار در سیاست شد.
رهبران جوان و جدید جریان صهیونیسم مذهبی با تلاش خود توانستند در ۲۰۱۳ میلادی تمام صهیونیستهای مذهبی را زیر پرچم حزب «خانه یهود» جمع و آن را به حزب اصلی در رژیم صهیونیستی تبدیل کنند. در مقابل نیز حزب «اتحاد ملی» از صفحه روزگار حذف شد.
همین امر باعث شد تا آنان در انتخابات همان سال دوازده کرسی از کنست را بدست آورند و این غیر از پنج نفر صهیونیسم مذهبی بود که عضو حزب لیکود بودند. آنان با این موفقیت توانستند دو وزارت اقتصاد و آموزش را تصاحب کنند.
در ۲۰۱۵ میلادی صهیونستهای مذهبی هشت کرسی را بدست آوردند و البته علت این کم شدن آن بود که برخی از مذهبیها به لیکود رأی داده بودند. بدین ترتیب «خانه یهود» تبدیل به نزدیکترین متحد و شریک حزب لیکود میشود. بنابراین اصلاً جای تعجبی ندارد که نتانیاهو به هنگام بروز اختلاف میان یهودیان سکولار و مذهبی، تلاش کند تا رضایت مذهبیون را جلب کند.
البته این درحالی است که جریان مذهبی در این رژیم در اقلیت است ولی این توانایی را دارد که به هنگام انتخابات بر آرا عمومی تأثیر بگذارد. یهودیان ارتدوکس در سال ۲۰۱۴ م اگرچه یازده درصد از یهودیان را تشکیل میدادند ولی با این حال آنان در سایه گسترش «فرهنگ سیاسی سمبل گرا و سنت محور» در جامعه اسرائیل از قدرت قابل توجهای در عرصه سیاسی و اجتماعی برخوردارند. این قشر مذهبی همانهایی هستند که لباس سنتی یهودی را میپوشند و غالباً به چشم میآیند.
به طور مثال در ۲۰۱۸ میلادی «یینون آزولای» نماینده یهودی حزب ارتدوکس «شاس» در مجلس اسرائیل، زلزله رخ داده در شمال این رژیم را با اجرای اصلاحات مذهبی مرتبط دانست و با آن مخالفت کرد. یک از این قوانین عبادت همزمان زنان و مردان در کنار دیوار ندبه بود. البته این اصلاحات پیش از این به تصویب رسیده بود اما به دلیل فشار مذهبیون و احزاب ارتدوکس، نتانیاهو مجبور شد این قانون و اصلاحات را به حالت تعویق نگه دارد.
شکاف مذهبی- اجتماعی در وضعیت امروز اسرائیل
در حال حاضر اکثر رهبران سیاسی اسرائیل همچون «کدیما»، «کارگر»، «لیکود» و همینطور احزاب کوچکتر مثل «ایزرائیل بیتینو»، «بلوک یاهاد-مرتص»، از احزاب سکولار و قائل به جدایی دین از سیاست هستند.
با این حال همانطور که قبلاً گفتیم با توجه به نفوذ جریان صهیونیسم مذهبی دراین رژیم برخی از امور اجتماعی توسط آنان اداره میشود. به شکلی که یک خاخام ارشد هاردی ۸ تمام موارد ازدواج، طلاق، تعیین آئیین و … را بر عهده دارد و در صورتی که این احکام برخلاف آئین یهودیت انجام شود از ناحیه دولت معتبر نخواهد بود. همین امر منجر به بروز اختلافات و درگیریهایی در کف خیابان و صحنه اجتماع میان مذهبیون و سکولارها شده است. البته اکثر این درگیریها از سوی یهودیان مذهبی آغاز میشود. به طور مثال یهودیان هاردی دست به آزار و اذیت کسانی میزنند که روز شنبه ۹ را محترم نمیشمارند.
در موردی دیگر در ۲۰۱۳ م یهودیان مذهبی به انداختن شال زنان در هنگام دعا اعتراض کرده و به سمت آنان سنگ و پلاستیک و اشیا دیگر پرت میکردند. چرا که یهودیان متعصب انداختن شال برای زنان و بلند دعا کردن آنان را بد میدانند.
اغلب این درگیریها در بیت المقدس، جایی که بیشترین قشر مذهبی در آنجا ساکن است اتفاق میافتد. به عنوان نمونه در ۲۰۱۱ م این شهر شاهد درگیریهای خیابانی و تظاهرات بود. چرا که صهیونسیتهای مذهبی متعصب، خواهان جدایی زنان و مردان در مراکز آموزشی و تفریحی بودند. درگیریها به قدر بالا میگیرد که نتانیاهو به عنوان نخست وزیر این رژیم مجبور به موضع گیری شده و وعده تقسیم شهر به دو بخش مذهبی و سکولار را میدهد.
به عنوان بدترین حالت ممکن میتوان به ترور «اسحاق رابین» نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی اشاره کرد. قاتل او یک دانشجوی افراطی مذهبی بود که به دلیل فتوای رهبران مذهبی خود مبنی بر خودداری سربازان از تخلیه شهرکها چنین کاری را انجام داد. نمونه دیگر که حتی تلفات جانی از خود به جای نهاده درگیری همجنسگرایان و مذهبیون به هنگام راهپیمایی سالیانه همجنس گرایان در تلاویو و اورشلیم است.
البته اختلاف میان یهودیان مذهبی و سکولار اختصاص به زمان حاضر ندارد بلکه از زمان تأسیس این رژیم نیز این اختلاف همواره وجود داشته. اولین اختلاف آنان بر سر آوردن نام خداوند در بیانیه استقلال بود که در نهایت بر کلمهای که از دیدگاه مذهبیون به معنی خدا و از نظر سکولارها دلالت بر خدای شخص واری نمیکرد توافق کردند. همچنین عدم تدوین قانون اساسی بعد از هفتاد سال و ناکامی در این امر نیز از این اختلاف سرچشمه میگیرد، اختلاف در تقسیم قدرت و ماهیت و سرشت رژیم صهیونستی.
آینده از آن کیست؟
بن گورین در بیانیه تشکیل رژیم اسرائیل گفت: «اسرائیل کاملترین مساوات اجتماعی و سیاسی را برای تمام شهروندان، بدون تمایز مذهبی، نژادی یا جنسی تأمین خواهد کرد». اما در نهایت تاکید بر یهودی بودن دولت بود، یعنی نژاد یهود. اما ثمره تاکید بر نژاد یهود چیست؟ از نظر «پست صهیونیستها »۱۶ برخلاف غرب که اسرائیل را تنها دمکراسی منطقه غرب آسیا قلمداد میکند، این رژیم از وجود شکاف عظیم طبقاتی و نژادی رنج میبرد.
از جهت مذهبی در درون جامعه اسرائیل میان دو طیف مذهبی «سفاردی» و «اشکنازی» جایگاه کاملاً متفاوتی دارند. در این رژیم «سفاردیها» که یهودیان آفریقایی و اروپای شرقی را شامل میشوند، دارای نقص تکاملی، اهل خرافه، سنتی و غیر متمدن هستند. در مقابل یهودیان اشکنازی که اهل اروپای غربی، سفید پوست و پولدار هستند افرادی متمدن و مدرن هستند.
در حال حاضر نیز ۴۰% از مردم اسرائیل خود را مذهبی میدانند. ۶۰ % به خداوند اعتقاد دارند و ۱۳% هیچ اعتقادی به خدا ندارند. به همین ترتیب در ۲۰۱۴ م کابینه اسرائیل قانونی تحت عنوان «قانون ملیت» را تصویب کرد که طبق آن بر ماهیت یهودی یا نژادی این رژیم تاکید میشود. جدای از این روند مهاجرت در گذشته، به نحو یهودیان غیر مذهبی بوده.
همچنین در ژانویه ۲۰۱۸ میلادی درگیری میان تعدادی از خاخامهای برجسته ملی- مذهبی و فرمانده عالی ارتش بر سر یکسان سازی واحد رزمی زنان صورت گرفت که منجر به اخراج «گادی آیزنکوت» رئیس ستاد مشترک ارتش شد. اما «انشل پفیفر» نویسنده هآرتص در مقالهاش نوشت: «آنچه میتوان گفت آن است که این امر نبردی است که ارتش بدون نیاز به شلیک گلوله برنده آن خواهد شد».
او در ادامه مقاله خود آورد؛ «جهت اطلاع تمام کسانی که از یک ارتش مذهبی صحبت میکنند، میگویم که اکثریت سربازان مذهبی زمانی که دستوری در تناقض با مذهبشان دریافت میکنند، ترجیح میدهند از فرمانده خود تبعیت کنند تا خاخامها».از نظر «پفیفر» خاخامها محبوبیت و قدرت خود را از دست دادهاند و در مقابل سیاسیون نیز در ارائه چشم انداز مناسب ناکام ماندهاند. بنابراین ارتش در حال حاضر آشکارترین و قدرتمندترین شکل یهودیت سکولار است.
از مجموعه صحبتهای بیان شده میتوان دریافت که با توجه به اقلیت بودن جامعه صهیونیسم مذهبی در اسرائیل و ناکارآمدی آن، فضای عمومی به سمت و سوی جامعهای سکولار با مبنای نژاد یهودی خواهد بود. اما به قول «آلن دواتی» یهودی بودن و دمکراتیک بودن قابل جمع نیست چرا که نتیجه توجه شدید به نژاد، نژاد پرستی است.
بر اساس دادههای سرشماری اسرائیل، چشم انداز مذهبی این کشور به تدریج در حال تغییر است، با کاهش سهم جمعیتی که به عنوان یهودی شناخته میشوند و سهم فزایندهای که به عنوان مسلمان شناخته میشوند یا ترجیح میدهند با هیچیک از چهار گروه اصلی مذهبی (یهودیان، مسلمانان، مسیحیان و دروزیها) خود را نشناسند.
تقریباً ۷۰ سال پس از تأسیس دولت مدرن اسرائیل، جمعیت یهودی آن در پشت این ایده که اسرائیل وطن یهودیان و پناهگاه ضروری برای مقابله با یهود ستیزی در سراسر جهان است، متحد میمانند. اما در کنار این منابع وحدت، یک نظرسنجی جدید بزرگ توسط مرکز تحقیقاتی پیو نیز اختلافات عمیقی را در جامعه اسرائیل پیدا میکند – نه تنها بین یهودیان اسرائیلی و اقلیت عرب این کشور، بلکه در میان زیر گروههای مذهبی که یهودیان اسرائیلی را تشکیل میدهند.
اگرچه یهودیان بسیار مذهبی و سکولار در یک کشور کوچک زندگی میکنند و سنتهای زیادی دارند، اما یهودیان بسیار مذهبی و سکولار در جهانهای اجتماعی کاملاً مجزا زندگی میکنند، با دوستان نزدیک نسبتاً کمی و ازدواجهای درونی کمی خارج از گروههای خود. در واقع، این نظرسنجی نشان میدهد که یهودیان سکولار در اسرائیل از این تصور که فرزندشان ممکن است روزی با یک یهودی افراطی ارتدوکس ازدواج کند، احساس ناراحتی بیشتری نسبت به ازدواج فرزندشان با یک مسیحی دارند.
تقریباً همه یهودیان اسرائیلی یکی از چهار دسته را میشناسند: Haredi (که معمولاً به عنوان “فراترآتدوکس” ترجمه میشود)، Dati (“مذهبی”)، Masorti (“سنتی”) یا Hiloni (“سکولار”).
شاخص و نمودار چشم انداز مذهبی در اسرائیل
اگرچه یهودیان بسیار مذهبی و سکولار در یک کشور کوچک زندگی میکنند و سنتهای زیادی دارند، اما یهودیان بسیار مذهبی و سکولار در جهانهای اجتماعی کاملاً مجزا زندگی میکنند، با دوستان نزدیک نسبتاً کمی و ازدواجهای درونی کمی خارج از گروههای خود. در واقع، این نظرسنجی نشان میدهد که یهودیان سکولار در اسرائیل از این تصور که فرزندشان ممکن است روزی با یک یهودی افراطی ارتدوکس ازدواج کند، احساس ناراحتی بیشتری نسبت به ازدواج فرزندشان با یک مسیحی دارند.
شاخص و نمودار یهودیان اسرائیل دموکراسی را با دولت یهود سازگار میدانند، اما در مورد اولویت دادن به شاهزادگان دموکراتیک یا قوانین مذهبی اختلاف نظر دارند.
اکثر یهودیان در سراسر طیف مذهبی در اصل موافق هستند که اسرائیل میتواند هم یک کشور دموکراسی و هم یک کشور یهودی باشد. اما آنها در مورد اینکه در عمل، اگر تصمیم گیری دموکراتیک با قوانین یهودی (هالاخا-به مجموعه قوانین شریعت یهود گفته میشود) برخورد کند، چه اتفاقی باید بیفتد، اختلاف دارند. اکثریت قریب به اتفاق یهودیان سکولار میگویند که اصول دموکراتیک باید بر قوانین دینی ارجحیت داشته باشد، در حالی که سهم بزرگی از یهودیان افراطی ارتدوکس میگویند که قوانین مذهبی باید اولویت داشته باشند.
حتی به طور اساسیتر، این گروهها در مورد اینکه اساساً هویت یهودی چیست، اختلاف نظر دارند: بیشتر ارتدوکس های افراطی میگویند که “یهودی بودن” عمدتاً یک موضوع دینی است، در حالی که یهودیان سکولار تمایل دارند بگویند که این عمدتاً یک موضوع اصل و نسب و / یا فرهنگ است.
مطمئناً هویت یهودی در اسرائیل پیچیده است و مفاهیم دین، قومیت، ملیت و خانواده را در بر میگیرد. هنگامی که از شما پرسیده شد: “مذهب فعلی شما، اگر دارید؟ ” تقریباً همه یهودیان اسرائیلی میگویند که یهودی هستند – و تقریباً هیچیک نمیگویند که دین ندارند – حتی اگر تقریباً نیمی از آنها خود را سکولار توصیف میکنند و از هر پنج نفر یک نفر به خدا اعتقاد ندارد. برای برخی، هویت یهودی با غرور ملی اسرائیل نیز مرتبط است. اکثر یهودیان سکولار در اسرائیل میگویند که ابتدا خود را اسرائیلی و در مرحله دوم یهودی میبینند، در حالی که اکثر یهودیان ارتدوکس (حاریدیم و داتیم) میگویند که ابتدا خود را یهودی و سپس اسرائیلی میدانند.
این نظرسنجی همچنین به تفاوتهای یهودیان اسرائیلی بر اساس سن، جنسیت، تحصیلات، قومیت (اشکنازی یا سفاردی / مزراحی) و سایر عوامل جمعیتی میپردازد. به عنوان مثال، سفاردیم / مزرحیم عموماً از نظر مذهبی بیشتر از اشکنعظیم پیروی میکنند، و مردان تا حدودی بیشتر از زنان میگویند که حلاخا باید بر اصول دموکراتیک ارجحیت داشته باشد. اما از بسیاری جهات، این تفاوتهای جمعیتی به دلیل شکافهای عمدهای که در میان چهار زیرگروه مذهبی که یهودیان اسرائیل را تشکیل میدهند، کمرنگ میشوند.
طبقهبندی یهودیان در اسرائیل
این نظرسنجی نشان میدهد که اعراب اسرائیل به طور کلی فکر نمیکنند که اسرائیل میتواند همزمان یک کشور یهودی و یک دموکراسی باشد. این دیدگاه توسط اکثریت مسلمانان، مسیحیان و دروزی ها بیان میشود. و اکثراً هر سه این گروه میگویند که اگر بین قانون یهود و دموکراسی تعارض وجود داشته باشد، دموکراسی باید اولویت داشته باشد.
شاخص و نمودار- اکثر اعراب طبق این نمودار میگویند اسرائیل نمیتواند هم یک کشور دموکراسی و هم یک کشور یهودی باشد، اما این بدان معنا نیست که اکثر اعراب در اسرائیل سکولاریست های متعهد هستند. در واقع، بسیاری از مسلمانان و مسیحیان از اعمال قوانین دینی خود در جوامع خود حمایت میکنند. به طور کامل ۵۸ درصد از مسلمانان طرفدار احراز شریعت به عنوان قانون رسمی برای مسلمانان در اسرائیل هستند و ۵۵ درصد از مسیحیان طرفدار تبدیل کتاب مقدس به عنوان قانون سرزمین برای مسیحیان هستند.
تقریباً هشت نفر از هر ده عرب اسرائیلی (۷۹ درصد) میگویند که در جامعه اسرائیل تبعیض زیادی علیه مسلمانان وجود دارد که تا حد زیادی بزرگترین اقلیتهای مذهبی هستند. در این موضوع، یهودیان نظر مخالف دارند; اکثریت قریب به اتفاق (۷۴ درصد) میگویند که تبعیض زیادی علیه مسلمانان در اسرائیل نمیبینند.
در عین حال، افکار عمومی یهودیان در مورد اینکه آیا اسرائیل میتواند به عنوان وطن یهودیان عمل کند و در عین حال اقلیت عرب کشور را نیز در برگیرد، اختلاف نظر دارد. نزدیک به نیمی از یهودیان اسرائیلی میگویند که اعراب باید از اسرائیل اخراج یا منتقل شوند، از جمله تقریباً از هر پنج بزرگسال یهودی که به شدت با این موضع موافق هستند.
اختلافات بین یهودیان و اعراب در دیدگاه آنها در مورد روند صلح نیز منعکس شده است. در سالهای اخیر، اعراب در اسرائیل به طور فزایندهای در مورد یافتن راهی برای همزیستی مسالمت آمیز اسرائیل و یک کشور مستقل فلسطینی دچار تردید شدهاند. در سال ۲۰۱۳، تقریباً سه چهارم اعراب اسرائیل (۷۴ درصد) گفتند که راه حل مسالمت آمیز تشکیل دو کشور امکان پذیر است. از اوایل سال ۲۰۱۵، ۵۰ درصد میگویند چنین نتیجهای امکان پذیر است.
تقریباً هشت نفر از هر ده عرب اسرائیلی (۷۹ درصد) میگویند که در جامعه اسرائیل تبعیض زیادی علیه مسلمانان وجود دارد که تا حد زیادی بزرگترین اقلیتهای مذهبی هستند. در این موضوع، یهودیان نظر مخالف دارند; اکثریت قریب به اتفاق (۷۴ درصد) میگویند که تبعیض زیادی علیه مسلمانان در اسرائیل نمیبینند.
در عین حال، افکار عمومی یهودیان در مورد اینکه آیا اسرائیل میتواند به عنوان وطن یهودیان عمل کند و در عین حال اقلیت عرب کشور را نیز در برگیرد، اختلاف نظر دارد. نزدیک به نیمی از یهودیان اسرائیلی میگویند که اعراب باید از اسرائیل اخراج یا منتقل شوند، از جمله تقریباً از هر پنج بزرگسال یهودی که به شدت با این موضع موافق هستند.
اختلافات بین یهودیان و اعراب در دیدگاه آنها در مورد روند صلح نیز منعکس شده است. در سالهای اخیر، اعراب در اسرائیل به طور فزایندهای در مورد یافتن راهی برای همزیستی مسالمت آمیز اسرائیل و یک کشور مستقل فلسطینی دچار تردید شدهاند. در سال ۲۰۱۳، تقریباً سه چهارم اعراب اسرائیل (۷۴ درصد) گفتند که راه حل مسالمت آمیز تشکیل دو کشور امکان پذیر است. از اوایل سال ۲۰۱۵، ۵۰ درصد میگویند چنین نتیجهای امکان پذیر است.
اعراب اسرائیلی به شدت در مورد صداقت دولت اسرائیل در جستجوی توافق صلح تردید دارند، در حالی که یهودیان اسرائیلی به همان اندازه در مورد صداقت رهبران فلسطینی تردید دارند. اما بیاعتمادی زیادی وجود دارد: کاملاً ۴۰ درصد از یهودیان اسرائیل میگویند که دولت آنها تلاش صادقانهای برای صلح انجام نمیدهد، و سهم مساوی از اعراب اسرائیل در مورد رهبران فلسطینی همین را میگویند.
گروههای مذهبی عمده اسرائیل نیز از نظر اجتماعی از یکدیگر جدا شدهاند. اکثریت قریب به اتفاق یهودیان (۹۸٪)، مسلمانان (۸۵٪)، مسیحیان (۸۶٪) و دروزی ها (۸۳٪) میگویند همه یا بیشتر دوستان نزدیک آنها متعلق به جامعه مذهبی خودشان هستند.
یهودیان بیشتر از اعراب میگویند که همه دوستانشان به گروه مذهبی آنها تعلق دارند. این ممکن است تا حدی نشان دهنده این واقعیت باشد که اکثریت جمعیت اسرائیل یهودی هستند. دو سوم یهودیان اسرائیل (۶۷ درصد) میگویند همه دوستانشان یهودی هستند. در مقایسه، ۳۸ درصد از مسلمانان، ۲۱ درصد از مسیحیان و ۲۲ درصد از دروزی ها میگویند که همه دوستانشان در دین آنها اشتراک دارند.
اینها برخی از یافتههای کلیدی بررسی جامع دین در اسرائیل مرکز تحقیقات پیو است که از طریق مصاحبههای چهره به چهره به زبانهای عبری، عربی و روسی در میان ۵۶۰۱ بزرگسال اسرائیلی (سن ۱۸ سال و بالاتر) از اکتبر ۲۰۱۴ تا مه ۲۰۱۵ انجام شد. این نظرسنجی از تعریف اداره مرکزی آمار اسرائیل از جمعیت اسرائیل استفاده میکند که شامل یهودیان ساکن کرانه باختری و همچنین ساکنان عرب بیت المقدس شرقی میشود. برای جزئیات بیشتر به روش نظرسنجی مراجعه کنید.
چه کسانی در این روند مشمول نظر سنجی میشوند؟
این نظرسنجی شامل نمونههای اضافی (یعنی مصاحبههای اضافی، بیش از تعداد نمونهای کاملاً تصادفی) از پنج گروه – مسیحیان، دروزیها، یهودیان حریدی، عربهای ساکن در اورشلیم شرقی و شهرکنشینان اسرائیلی در کرانه باختری – به ترتیب است. قادر به تجزیه و تحلیل دیدگاه افراد در این گروههای نسبتاً کوچک است. با این حال، نمونههای اضافی از نظر آماری در نتایج نهایی نظرسنجی تنظیم شدهاند تا مسیحیان، دروزیها، حریدیمها، اعراب در اورشلیم شرقی و شهرکنشینان اسرائیلی به نسبت سهم واقعی آنها از جمعیت بزرگسال اسرائیلی نشان داده شوند.
این نظرسنجی هویت مذهبی، اعتقادات و اعمال اسرائیلیها را بررسی میکند. دیدگاهها در مورد دموکراسی و نقش دین در زندگی عمومی؛ ارزشهای اخلاقی و اهداف زندگی؛ تصورات در مورد تبعیض؛ دیدگاهها در مورد ازدواجهای درونی؛ و نگرش به سیاست و روند صلح.
این گزارش با استفاده از دادههای مطالعه سال ۲۰۱۳ مرکز تحقیقات پیو “پرترهای از یهودیان آمریکایی”، بین یهودیان اسرائیل و یهودیان در ایالات متحده مقایسه میکند. ارتباطات عمیقی بین دو جمعیت بزرگ یهودی جهان وجود دارد، اما برخی از تفاوتهای کلیدی نیز وجود دارد. به عنوان مثال، یهودیان اسرائیل به طور کلی از نظر مذهبی بیشتر از یهودیان ایالات متحده هستند. از نظر سیاسی، یهودیان آمریکایی نسبت به یهودیان اسرائیلی نسبت به امکان راه حل مسالمت آمیز دو کشوری خوشبین ترند و نسبت به شهرک سازی های یهودی در کرانه باختری منفی ترند. مقایسههای ایالات متحده و اسرائیل در فصل ۱ به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
گروههای مذهبی چگونه تعریف میشوند
مطالعه کنونی و نظرسنجی منتشر شده قبلی از یهودیان آمریکایی با هم نگاهی عمیق به باورهای مذهبی، ارزشها و دیدگاههای اجتماعی و سیاسی حدود ۸۰ درصد از جمعیت یهودی جهان ارائه میکنند. این مطالعات که توسط بنیاد خیریه Pew و بنیاد خانواده نوبائر تأمین میشود، بخشی از تلاش بزرگتر مرکز تحقیقات پیو برای درک تغییرات مذهبی و تأثیر آن بر جوامع در سراسر جهان است.
بقیه این بررسی اجمالی برخی از منابع وحدت و تفرقه در جامعه اسرائیل را بررسی میکند، همانطور که در این نظرسنجی آشکار شد. در حالی که زیرگروههای اصلی یهودیان اسرائیلی در حمایت از اسرائیل به عنوان یک سرزمین یهودی متحد هستند، آنها بر سر نقشی که دین باید در زندگی عمومی کشورشان ایفا کند، عمیقاً با هم اختلاف دارند. و اگرچه یهودیان، مسلمانان، مسیحیان و دروزیها در اسرائیل اهداف زندگی مشترک زیادی دارند – برای مثال تأکید زیادی بر حفظ خانوادههای قوی و تحصیل خوب برای فرزندانشان دارند – آنها از نظر مذهبی زندگی بالکانشدهای دارند.
یهودیان اسرائیل بر سر نیاز به سرزمین یهودی متحد شدند
اسرائیل دیگر یک جامعه عمدتاً مهاجر نیست. در حال حاضر، تقریباً سه چهارم بزرگسالان اسرائیلی بومی هستند و فقط یک چهارم آنها در خارج از کشور به دنیا آمدهاند. با این حال، با اتفاق نظر مجازی، یهودیان اسرائیلی از هر نوع – بومی و مهاجر، پیر و جوان، سکولار و بسیار مذهبی – موافق هستند که همه یهودیان در هر کجا باید حق داشته باشند که «علیه» کنند، یا به اسرائیل نقل مکان کنند و فوراً شهروندی دریافت کنند.
این حمایت قاطع از مهاجرت یهودیان ممکن است تا حدی با تصورات درباره یهودی ستیزی مرتبط باشد. کاملاً سه چهارم یهودیان اسرائیلی (۷۶%) فکر میکنند که یهودی ستیزی هم در سراسر جهان رایج است و هم در حال افزایش است و تقریباً از هر ۹ نفر (۹۱%) میگویند که یک کشور یهودی برای بقای طولانی مدت ضروری است. مردم یهود اکثر یهودیان اسرائیلی (۷۹ درصد) میگویند که یهودیان مستحق رفتار ترجیحی در اسرائیل هستند. اما آنها تناقضی ذاتی بین یک میهن یهودی و یک دموکراسی فعال نمیبینند. در پاسخ به این سوال که آیا اسرائیل میتواند هم یک کشور یهودی و هم یک کشور دموکراتیک باشد، اکثریت هر چهار زیرگروه یهودی میگویند “بله”. با این حال، حریدیم ها نسبت به سایر یهودیان اسرائیلی کمتر مطمئن هستند که دموکراسی با دولت یهود سازگار است. در حالی که اکثریت اندکی از حریدیم های مورد بررسی (۵۸%) میگویند که اسرائیل میتواند هم یک کشور یهودی و هم یک دموکراسی باشد، حدود یک سوم (۳۶%) میگویند که نمیتواند.
این ممکن است به این دلیل باشد که بسیاری از حریدیم ها معتقدند که قانون دینی (هالاخا) باید بر تصمیم گیری دموکراتیک غلبه کند. برای آزمودن این موضوع، این نظرسنجی یک سوال فرضی را مطرح کرد: «و اگر تناقضی بین اصول هلاخا و دموکراتیک وجود دارد، آیا دولت اسرائیل باید اصول دموکراتیک را ترجیح دهد یا هلاخا؟» در چنین شرایطی، ۸۹ درصد از حریدیم ها میگویند که باید به هالاخا اولویت داده شود و تنها ۳ درصد از پاسخ دهندگان حریدی به آرمانهای دموکراتیک پایبند هستند. در مقابل، در میان هیلونیم، سهم یکسانی (۸۹%) میگویند که دولت باید اصول دموکراتیک را ترجیح دهد. فقط ۱ درصد از پاسخ دهندگان یهودی سکولار به هالاخا تسلیم میشوند.
در پاسخ به این سوال که آیا halakha باید قانون رسمی سرزمین برای یهودیان در اسرائیل باشد، اکثریت حریدیم (۸۶٪) و Datiim (۶۹٪) میگویند که آنها موافق این تغییر هستند. در مقابل، اکثر ماسورتیم ها (۵۷%) و اکثریت قریب به اتفاق هلونیم ها (۹۰%) با تبدیل halakha به عنوان قانون سرزمین یهودیان در اسرائیل مخالف هستند.
اختلاف نظر در مورد معنای زندگی در یک کشور یهودی صرفاً فرضی نیست. این نظرسنجی در مورد بسیاری از مسائل سیاست مشخص در اسرائیل – از جمله ازدواج، طلاق، تغییر مذهب، خدمت سربازی، حمل و نقل، نماز عمومی و تفکیک جنسیتی – میپرسد و شکافهای عمیقی را مییابد.
به عنوان مثال، اکثریت قریب به اتفاق Haredim و Datiim میگویند که حمل و نقل عمومی باید در سراسر کشور در روز سبت یهودی تعطیل شود، در حالی که اکثریت قریب به اتفاق هلونیم (۹۴٪) با تعطیلی تمام وسایل حمل و نقل عمومی به منظور رعایت سبت مخالف هستند. Masortim به طور مساوی بین کسانی که طرفدار تعطیلی حمل و نقل عمومی در سراسر کشور در روز شنبه هستند (۴۴٪) و کسانی که میخواهند اتوبوسها، قطارها یا سایر وسایل حمل و نقل عمومی را حداقل در برخی مناطق فعال نگه دارند (۵۲٪) تقسیم شده است.
اختلاط عمومی زن و مرد یکی دیگر از موارد اختلاف نظر است. اکثریت قاطع حریدیم (۶۲٪) طرفدار تفکیک جنسیتی در وسایل حمل و نقل عمومی، مانند اتوبوس و قطار، که توسط اعضای جامعه حریدی استفاده میشود، هستند. در همین حال، در میان Hilonim، تنها ۵٪ از این سیاست حمایت میکنند. اکثریت قریب به اتفاق Hilonim (۹۳٪) با اعمال تفکیک جنسیتی در هر وسیله نقلیه عمومی، حتی زمانی که توسط Haredim استفاده میشود، مخالف هستند.
در مورد مسائل مربوط به حقوق خانواده نیز بحث وجود دارد. اسرائیل ازدواج مدنی را مجاز نمیداند و ازدواجهای یهودی که در اسرائیل انجام میشود باید توسط خاخامهای ارتدکس تأیید شود. (برای جزئیات بیشتر در مورد ازدواج و طلاق در اسرائیل، به فصل ۱۱ مراجعه کنید.) حریدیم به شدت با اجازه دادن به خاخامهای غیر ارتدوکس برای انجام ازدواج در اسرائیل مخالف است، در حالی که اکثریت هیلونیم موافق تغییر قانون فعلی برای اجازه دادن به خاخامهای اصلاح طلب و محافظه کار برای برگزاری مراسم عروسی هستند.
یهودیان اسرائیل در مورد وضعیت اعراب اختلاف دارند
یهودیان اسرائیل در مورد اینکه آیا اعراب باید اجازه زندگی در کشور یهودی را داشته باشند یا خیر، اختلاف نظر دارند. در این نظرسنجی از یهودیان پرسیده شد که آیا با این جمله که «اعراب باید از اسرائیل اخراج یا منتقل شوند» به شدت موافق، موافق، مخالف یا به شدت مخالف هستند. تقریباً نیمی از یهودیان اسرائیل کاملاً موافق هستند (۲۱%) یا موافق (۲۷%)، در حالی که سهم مشابهی مخالف (۲۹%) یا کاملاً مخالف (۱۷%) است. داتیم به احتمال زیاد طرفدار اخراج اعراب است. تقریباً از هر ده نفر هفت نفر (۷۱ درصد) میگویند که اعراب باید منتقل شوند.
هلونیم به سمت دیگری متمایل است: بیشتر (۵۸٪) مخالف هستند و میگویند که اعراب نباید از اسرائیل اخراج شوند، از جمله ۲۵٪ که به شدت مخالف هستند. اما حتی در میان این یهودیان سکولار اسرائیلی که خود را توصیف میکنند، حدود یک سوم (۳۶%) طرفدار اخراج اعراب از کشور هستند.
جایی که یهودیان خود را در طیف سیاسی قرار میدهند – در سمت چپ، در مرکز یا در سمت راست – به شدت با دیدگاه آنها در مورد اخراج اعراب مرتبط است. در میان ۸ درصد یهودیانی که میگویند به چپ گرایش دارند، اکثریت قریب به اتفاق یا مخالف (۲۵ درصد) یا به شدت مخالف هستند (۶۱ درصد) که اعراب باید اخراج شوند. در مقابل، تقریباً از هر ۱۰ نفر از افراد راستگرا، هفت نفر موافق (۳۵%) یا به شدت موافق (۳۶%) هستند که اعراب باید اخراج یا منتقل شوند.
داتیم به راست متمایل میشود و اکثرهیلو نیمها خود را متمایل به مرکز میدانند
طیف اعمال مذهبی در اسرائیل – که در آن حریدی ها عموماً مذهبیترین و هیلونیم ها کمترین هستند – همیشه با طیف سیاسی اسرائیل همخوانی کامل ندارد. در برخی از مسائل، از جمله موضوعات مربوط به مذهب در زندگی عمومی، همپوشانی آشکاری وجود دارد: حریدیم در سمت راست و هیلونیم دورترین در سمت چپ قرار دارند و داتیم و ماسورتیم در بین آنها قرار دارند.
یهودیان اسرائیل عمدتاً ایدئولوژی سیاسی خود را با مرکز یا راست میشناسند
اما در مورد مسائل سیاسی دیگر، از جمله مسائل مربوط به درگیری اسرائیل و فلسطین و اخراج اعراب از اسرائیل، سهام کمتری از حریدیم نسبت به داتیم، مواضع راستگرایانه را اتخاذ میکنند. این تفاوتها ممکن است تا حدی منعکس کننده دوگانگی برخی از یهودیان حریدی در مورد دولت اسرائیل از زمان تأسیس آن باشد. برخی از رهبران حردی با ایجاد رسمی یک کشور یهودی قبل از ورود مسیحا مخالفت کردند. علاوه بر این، برخی از رهبران حریدی، در مقاطع مختلف تاریخ اسرائیل، از مواضع میانهروی یا چپگرایانه دفاع کردهاند، مانند مخالفت با شهرکسازیهای یهودی در کرانه باختری و حمایت از امکان واگذاری زمین در توافق صلح با فلسطینیها. و در سیاست عملگرایانه اسرائیل، دغدغه اصلی احزاب سیاسی حریدی اغلب رفاه اقتصادی و حمایت از جامعه آنها بوده است، در حالی که داتیم ها اغلب از نظر ایدئولوژیکی با توجه به امنیت اسرائیل انگیزه دارند.
به طور کلی، تعداد بیشتری از داتیم ها خود را در جناح راست سیاسی قرار میدهند (۵۶%) تا در مرکز (۴۱%). از سوی دیگر، حریدی ها به احتمال یکسان خود را در مرکز ایدئولوژیک (۵۲%) و راست (۴۷%) قرار میدهند. در مورد ماسورتیم هم همینطور است. اکثر هیلونیم ها (۶۲ درصد) به عنوان مرکزگرایان سیاسی شناخته میشوند. Hilonim بیشتر از سایر زیرگروههای یهودی خود را در سمت چپ طیف قرار میدهد – اما هنوز هم فقط ۱۴٪ چنین میکنند.
در این نظرسنجی همچنین از پاسخ دهندگان پرسیده شد که در صورت وجود، با کدام حزب سیاسی شناسایی میشوند. در هر زیرگروه یهودی، هیچ حزب سیاسی به تنهایی اکثریت را تشکیل نمیدهد. اما در زمان انجام این نظرسنجی (اکتبر ۲۰۱۴ تا مه ۲۰۱۵)، حریدیم به طور کلی از احزاب حمایت میکرد که منافع جامعه خود را نمایندگی میکردند، از جمله حزب شاس و یاهادوت هاتوره (یهودیت تورات متحد).
در میان ماسورتیم و هیلونیم، رایجترین وابستگی حزبی لیکود بود، حزب عمدتاً سکولار و راست میانه که در حال حاضر رهبری دولت ائتلافی حاکم در اسرائیل (حزب نخست وزیر بنیامین نتانیاهو) را بر عهده دارد. در میان هیلونیم، از حزب چپ میانه آوودا (کارگر)، حزب مخالف دولت فعلی، حمایتهایی نیز وجود داشت. اسرائیل بیتنو، یک حزب عمدتاً سکولار با گرایش راست که از بسیاری از مهاجران روسی حمایت میشود. و یش آتید، یک حزب سکولار که عمدتاً منافع طبقه متوسط را نمایندگی میکند.
داتیم تقریباً به همان اندازه با Habayit Hayehudi (خانه یهودی) – یک حزب راستگرا، مذهبی صهیونیست و طرفدار شهرک سازی – و حزب شاس (حزب مذهبی که به طور سنتی از منافع میزراهی حمایت میکند) همذات پنداری میکردند. خانه یهودی و شاس در حال حاضر بخشی از ائتلاف حاکم لیکود هستند.
در میان اعراب، از لیست متحد عربی، هداش و بلد، سه حزبی که به عنوان فهرست مشترک به عنوان بخشی از مخالفان دولت فعلی متحد شدهاند، حمایت قابل توجهی وجود داشت.
برخی از یهودیان هویت یهودی خود را مذهبی و برخی دیگر فرهنگی یا قومی میدانند
تفاوتهای بزرگ میان گروههای مختلف یهودی در مورد نوع دولت یهودی که آنها تصور میکنند، ممکن است به درک اساساً متفاوتی از هویت یهودی مرتبط باشد.
هفت نفر از هر ده حریدیم (۷۰%) و تقریباً نیمی از داتیم ها (۵۲%) میگویند یهودی بودن عمدتاً یک موضوع مذهبی است، در حالی که ۳% از حریدیم ها و ۱۶% از داتیم ها میگویند یهودی بودن عمدتاً به اصل و نسب و / یا فرهنگ در مقابل، در میان هیلونیم، تنها ۴ درصد یهودی بودن را اساساً یک موضوع دینی میدانند، در حالی که ۸۳ درصد میگویند هویت یهودی عمدتاً به اصل و نسب و / یا فرهنگ مربوط میشود. با این حال، حداقل برخی از اعضای همه این گروهها هویت یهودی خود را هم با مذهب و هم با اجداد / فرهنگ مرتبط میدانند.
تفاوتهای بزرگ میان گروههای مختلف یهودی در مورد نوع دولت یهودی که آنها تصور میکنند، ممکن است به درک اساساً متفاوتی از هویت یهودی مرتبط باشد. تفاوتهای بزرگ میان گروههای مختلف یهودی در مورد نوع دولت یهودی که آنها تصور میکنند، ممکن است به درک اساساً متفاوتی از هویت یهودی مرتبط باشد.
اکثراً یهودیان در اسرائیل احساس تعلق شدیدی به قوم یهود دارند و به یهودی بودن خود افتخار میکنند. کاملاً ۹۳ درصد از یهودیان میگویند که به هویت یهودی خود افتخار میکنند و ۸۸ درصد میگویند که احساس قوی تعلق به قوم یهود دارند.
حتی در سراسر شکاف مذهبی-سکولار که مشخصه بسیاری از جنبههای جامعه یهودی اسرائیل است، اکثر یهودیان اسرائیلی احساس غرور و احساس تعلق به مردم یهودی میکنند. تقریباً همه حریدیمهایی که در این نظرسنجی با آنها مصاحبه شده است، میگویند که به یهودی بودنشان افتخار میکنند، همانطور که ۸۸ درصد از هیلونیمها هم چنین میکنند. به طور مشابه، ۹۴٪ از Haredim میگویند که آنها احساس قوی از تعلق به مردم یهودی، و ۸۱٪ از Hilonim.
اما یهودیان در اسرائیل به طور قابل توجهی با یکدیگر در درک هویت یهودی خود تفاوت دارند. اکثریت حریدیم ها (۷۰٪) میگویند یهودی بودن عمدتاً یک موضوع مذهبی است، در حالی که فقط ۳٪ میگویند یهودی بودن عمدتاً یک موضوع فرهنگ یا اصل و نسب است. هیلونیم ها مفهوم بسیار متفاوتی از هویت یهودی دارند: ۸۳ درصد میگویند یهودی بودن عمدتاً مربوط به اصل و نسب یا فرهنگ است، در حالی که فقط ۴ درصد میگویند هویت یهودی آنها عمدتاً مربوط به مذهب است.
به طور کلی، ۲۲٪ از یهودیان میگویند که یهودی بودن در درجه اول مربوط به مذهب است، در حالی که بیش از نیمی (۵۵٪) میگویند که یهودی بودن اساساً مربوط به اصل و نسب و / یا فرهنگ است. در مقایسه، تقریباً دو برابر تعداد مسلمانان در اسرائیل میگویند که مسلمان بودن عمدتاً مربوط به مذهب است (۴۵٪). اما دیدگاههای متفاوت درباره هویت منحصر به یهودیان نیست. در حالی که مسلمانان بیشتر از یهودیان میگویند که هویت آنها اساساً مربوط به مذهب است، حدود سه نفر از هر ده مسلمان (۲۹٪) میگویند که مسلمان بودن در درجه اول یک موضوع اصل و نسب یا فرهنگ است. به طور مشابه، حدود یک سوم مسیحیان اسرائیلی (۳۴٪) و دروزی ها (۳۳٪) میگویند هویت مسیحی / دروزی آنها عمدتاً مربوط به اصل و نسب / فرهنگ است.
در این نظرسنجی از یهودیان اسرائیلی پرسیده شد که چه عناصری برای هویت یهودی آنها ضروری است – هم از فهرست هشت پاسخ ممکن و هم به قول خودشان. بیشتر یهودیان اسرائیلی میگویند که یادآوری هولوکاست برای معنای یهودی بودن برای آنها، شخصاً ضروری است. و هنگامی که از آنها خواسته شد عناصر اساسی هویت یهودی خود را به زبان خودشان توضیح دهند، ۵۳ درصد از یهودیان اسرائیلی میگویند ارائه آموزش یهودی به کودکان یا به اشتراک گذاشتن سنتهای یهودی با کودکان برای هویت یهودی آنها ضروری است.
میگویند «یهودی بودن» برای آنها بسیار مهم است
به طور کلی، بیش از نیمی از یهودیان اسرائیلی (۵۴%) میگویند یهودی بودن برای آنها “بسیار مهم” است. تقریباً یک سوم (۳۶٪) میگویند یهودی بودن “تا حدودی” مهم است و ۱۰٪ میگویند یهودی بودن “خیلی” یا “اصلاً” در زندگی آنها مهم نیست.
سهم یهودیانی که میگویند یهودی بودن برای آنها بسیار مهم است به طور قابل توجهی بیشتر از سهم یهودیانی است که میگویند دین در زندگی آنها بسیار مهم است (۵۴٪ در مقابل ۳۰٪).
تفاوتهای قابل توجهی در نحوه درک یهودیان متعلق به زیرگروههای مذهبی مختلف وجود دارد که اهمیت یهودی بودن را در زندگی خود میبینند. هیلونیم ها به دلیل عدم اهمیت نسبی که برای یهودی بودن قائل هستند از سایر گروهها متمایز میشوند. تنها حدود یک چهارم بزرگسالان هیلونی میگویند یهودی بودن برای آنها بسیار مهم است (۲۸%)، در حالی که بیشتر (۵۳%) میگویند که تا حدودی مهم است و ۱۸٪ میگویند که خیلی مهم نیست یا اصلاً مهم نیست. در انتهای دیگر طیف، تقریباً همه حریدیم ها (۹۷٪) میگویند یهودی بودن برای آنها بسیار مهم است.
گروههای عرب اسرائیلی به احتمال بیشتری بگویند که برای هویت مسلمان / مسیحی / دروزی خود ارزش زیادی قائل هستند (هر کدام ۷۲ درصد) تا اینکه هموطنان یهودیشان بگویند «یهودی بودن» برایشان بسیار مهم است (۵۴ درصد).
در میان مسلمانان، مانند یهودیان اسرائیلی، تفاوت قابل توجهی از نظر سن یا جنسیت در اهمیت هویت مذهبی وجود ندارد. و از نظر آماری تفاوت معناداری در دیدگاه مسلمانان با سطوح مختلف تحصیلی وجود ندارد.
در این نظرسنجی همچنین از یهودیان اسرائیلی پرسیده شد که آیا ابتدا خود را یهودی میدانند یا اول اسرائیلی. حدود نه از هر ده حریدیم (۹۱٪)، از هر ده داتییم (۸۰٪) هشت نفر و تقریباً از هر ده ماسورتیم (۵۹٪) شش نفر خود را ابتدا یهودی میدانند، در حالی که تقریباً از هر ده هیلونیم (۵۹٪) موضع مخالف دارند و میگویند ابتدا خود را اسرائیلی میدانند. در میان ماسورتیم و هیلونیم، تقریباً از هر پنج نفر، هیچکدام از این موقعیتها را ندارند.
بسیاری از یهودیان اسرائیلی، اما نه همه آنها، با صهیونیسم همذات پنداری میکنند. از نظر تاریخی، اصطلاح “صهیونیست” معمولاً به حامیان تأسیس دولت اسرائیل به عنوان یک سرزمین ملی برای یهودیان اشاره میکند. با این حال، امروزه در اسرائیل، «صهیونیست» ممکن است رنگهای دیگری از معنای، شاید تقریباً معادل ناسیونالیستی، میهنپرستانه یا ایدهآلیستی داشته باشد. این نظرسنجی به جای تلاش برای تعریف کلمه، به سادگی از پاسخ دهندگان یهودی پرسید که چقدر دقیق آنها را توصیف میکند.
به طور کلی، اکثریت داتیم، ماسورتیم و هیلونیم میگویند که “صهیونیستی” آنها را بسیار دقیق یا تا حدودی دقیق توصیف میکند. اما اکثر حریدی ها میگویند که این اصطلاح آنها را یا «نه خیلی» (۲۴ درصد) یا «اصلاً» (۳۸ درصد) توصیف میکند .۶ بار دیگر، بی میلی یهودیان حریدی برای توصیف خود به عنوان صهیونیست ممکن است نشان دهنده دوگانگی تاریخی آنها نسبت به دولت یهودی باشد. در میان حریدی ها که خود را صهیونیست میدانند، ۸۵ درصد میگویند که اسرائیل برای بقای بلندمدت قوم یهود ضروری است. در مقابل، در میان حریدیم ها که خود را صهیونیست توصیف نمیکنند، فقط ۵۵ درصد موافق هستند.
تنوع گسترده در مراسم مذهبی در میان یهودیان اسرائیلی
در بسیاری از معیارهای اعتقاد و عمل مذهبی، حریدیم به طور مداوم مذهبیترین گروه یهودی در جامعه اسرائیل هستند، در حالی که هیلونیم ها به طور مداوم سکولارترین گروه هستند. داتیم از برخی جهات شباهت زیادی به حریدیم دارد، اگرچه آنها سطوح پایینتری از نماز روزانه و حضور در کنیسه را گزارش میدهند. ماسورتیم شامل برخی از افرادی است که به شدت رعایت میکنند و همچنین برخی دیگر که رعایت نمیکنند، اما در چندین معیار استاندارد عبادت دینی، ماسورتیم تمایل به نشان دادن سطوح متوسطی از ادای دین دارد.
به عنوان مثال، حدود سه چهارم حریدیم ها میگویند که حداقل یک بار در روز نماز میخوانند (۷۶%)، همانطور که بیشتر داتیم ها (۵۸%). در مقایسه، فقط ۱٪ از Hilonim میگویند که روزانه دعا میکنند و ۷۹٪ هرگز نماز نمیخوانند. ماسورتیمی که خود را توصیف میکند در عادات نماز خود یکنواختی کمتری نشان میدهد: از هر پنج نفر یک نفر میگویند که روزانه نماز میخوانند (۲۱%)، ۱۵٪ میگویند حداقل هفتهای نماز میخوانند، حدود یک سوم میگویند که ماهانه یا به ندرت نماز میخوانند (۳۲%)، و از هر ده ماسورتیم سه نفر (۳۱%) میگویند که هرگز نماز نمیخوانند.
به طور مشابه، اکثریت در میان هردیم (۸۵٪) و داتیم (۷۴٪) میگویند که به طور هفتگی در مراسم مذهبی شرکت میکنند، در حالی که در میان Hilonim، نسبتاً تعداد کمی (۱٪) این کار را انجام میدهند و ۶۰٪ میگویند که هرگز در کنیسه شرکت نمیکنند. باز هم، ماسورتیم طیف وسیعی از عادات حضور در عبادت را نشان میدهد.
این تفاوتهای عمده در تعهد مذهبی در میان چهار زیرگروه یهودی نیز در بسیاری از اعمال مذهبی خاص یهودیان منعکس شده است. به عنوان مثال، تعداد بسیار کمی – اگر وجود داشته باشد – هاردیم یا داتیم میگویند که با ماشین، اتوبوس یا قطار در روز سبت یهودی (از عصر جمعه تا عصر شنبه) سفر میکنند. در مقایسه، سفر در روز سبت در میان Hilonim (۹۵٪) تقریباً جهانی است. در مورد این سوال، ماسورتیم به شدت تقسیم شده است، با سهم کمی بیشتر که میگویند در روز شنبه سفر میکنند (۵۳%) نسبت به اینکه نمیگویند (۴۱%).
درک یهودیان سکولار از هویت یهودی خود به عنوان یک موضوع اصل و نسب یا فرهنگ در اعتقادات و اعمال آنها منعکس میشود. نه تنها تعداد کمی از هلونیم ها میگویند که به صورت هفتگی در کنیسه شرکت میکنند یا به طور منظم دعا میکنند، بلکه بسیاری (۴۰٪) نیز میگویند که به خدا اعتقاد ندارند. با این حال، بخش قابل توجهی از هلونیمها آنچه را میتوان به عنوان جنبههای فرهنگی مذهبشان تلقی کرد، انجام میدهند. به عنوان مثال، ۸۷٪ از Hilonim میگویند که آنها میهمان یا شرکت در فصح گذشته Seder بودهاند، و حدود نیمی (۵۳٪) میگویند که حداقل گاهی اوقات قبل از شروع سبت شمع روشن میکنند.
بر اساس برخی معیارها، مردان یهودی در اسرائیل از نظر مذهبی بیشتر از زنان یهودی عمل میکنند. در میان حریدیم، داتیم و ماسورتیم به ویژه، مردان بیشتر از زنان گزارش میدهند که چندین بار در روز نماز میخوانند و هر هفته در کنیسه شرکت میکنند. تا حدی، این نشان دهنده این واقعیت است که قانون یهود (هالاخا) مستلزم نماز روزانه در حد نصاب نماز (منیان) برای مردان است و نه برای زنان، و هلاخا در مورد بسیاری از مناسک اجباری دیگر معافیتهای مشابهی را برای زنان قائل است. اما این نظرسنجی همچنین نشان میدهد که در میان ماسورتیمها، مردان بیشتر از زنان میگویند مذهب در زندگیشان «بسیار مهم» است و مردان ماسورتی بیشتر از زنان از سفر در روز استراحت یهودیان خودداری میکنند. در میان یهودیان بسیار مذهبی و سکولار، تفاوتهای کمی در اعمال مذهبی بین بزرگسالان اسرائیلی مسنتر و جوانتر وجود دارد.
تعداد کمی از دوستیها و ازدواجها در اسرائیل از مرزهای مذهبی عبور میکنند
یهودیان و اعراب با پیشینههای مذهبی متفاوت بیش از دینداری و عقاید سیاسی آنها را از هم جدا میکند. این نظرسنجی نشان میدهد که این گروهها از نظر اجتماعی نیز نسبتاً از یکدیگر جدا هستند.
این حتی در یهودیان اسرائیل نیز صادق است. به ویژه در میان Haredim و Hilonim، تعداد کمی از بزرگسالان میگویند که دوستان صمیمی زیادی از خارج از جامعه خود دارند، و ازدواج درونی نادر است. علاوه بر این، اکثریت قریب به اتفاق حریدیم ها میگویند که اگر روزی یکی از فرزندانشان با یهودی هیلونی ازدواج کند، خیالشان راحت نخواهد بود – و بالعکس.
ماسورتیم تنها گروه یهودی است که احتمال بیشتری نسبت به سایرین برای داشتن دوستان نزدیک از گروههای مختلف یهودی دیگر دارد. فقط حدود نیمی از ماسورتیم (۴۸٪) میگویند که همه یا بیشتر دوستان نزدیک آنها نیز ماسورتیم هستند. در مقایسه، در میان Haredim و Hilonim، تقریباً از هر ۱۰ بزرگسال، ۹ نفر میگویند که همه یا بیشتر دوستان نزدیک آنها به یک زیرگروه یهودی تعلق دارند. در میان Datiim، ۷۲٪ میگویند همه یا بیشتر دوستان نزدیک آنها Datiim هستند.
به طور مشابه، ۹۵٪ از Haredim های متأهل میگویند همسر آنها نیز Haredi است، در حالی که ۹۳٪ از Hilonim هایی که همسر یا شریک زندگی دارند میگویند که آن شخص Hiloni است. Datiim همچنین به احتمال بسیار زیاد همسری دارد که Dati است (۸۵٪). مانند دوستیها، ماسورتیم به احتمال زیاد ازدواجی با زیرگروههای یهودی دارد. ۶۴٪ با یک یهودی دیگر ماسورتی ازدواج کردهاند، اما تقریباً یک سوم با یک یهودی ازدواج کردهاند که آنها را داتی (۲۰٪) یا هیلونی (۱۵٪) توصیف میکنند.
اکثریت قریب به اتفاق Haredim و Hilonim نیز از ایده ازدواج در آینده بین دو جامعه خود ناراحت هستند. حدود ۹ نفر از هر ده هیلونیمی میگویند که اگر فرزندشان روزی با یک یهودی حریدی ازدواج کند، “خیلی راحت” (۲۰٪) یا “اصلاً” (۷۳٪) راحت نمیشوند، در حالی که تقریباً همه پاسخ دهندگان هاردی (۹۵٪) میگویند که اگر فرزندشان روزی با یک یهودی سکولار ازدواج کند، “خیلی راحت” (۱۷٪) یا “اصلاً” راحت نیستند (۷۸٪). Haredim همچنین به طور کلی از این ایده که فرزندانشان یک همسر ماسورتی (۸۸٪ میگویند با این کار ناراحت میشوند) یا یک همسر Dati (۵۸٪) ناراحت هستند.
در مورد این سوال فرضی، وقتی صحبت از برخی گروههای دیگر که در طیف مذهبی با یکدیگر همسایه هستند، تقسیمبندیها کمتر آشکار است. تنها اقلیتی از ماسورتیم میگویند که از ازدواج فرزندشان با یهودی داتی یا هیلونی ناراحت میشوند. به طور مشابه، اقلیتهای داتییم نشان میدهند که از این ایده که فرزندشان همسری هاردی یا ماسورتی داشته باشد، ناراحت هستند.
هیلونیم ها معمولاً از ایده ازدواج با یهودیان ارتدکس – از جمله هاردیم و داتیم – ناراحت هستند. اما کمتر از نیمی از Hilonim (۴۵٪) میگویند که از اینکه فرزندشان همسری ماسورتی داشته باشد، احساس ناراحتی میکنند.
ازدواجهای مذهبی در اسرائیل نمیتواند انجام شود (اگرچه ازدواجهای مدنی که در کشورهای دیگر انجام میشود به طور قانونی در اسرائیل به رسمیت شناخته شده است). تقریباً تمام اسرائیلیهایی که در این نظرسنجی ازدواج کردهاند یا با شریک زندگی خود زندگی میکنند، میگویند که همسر یا شریک زندگیشان هم دینشان است. نسبتاً تعداد کمی از ساکنان مسلمان، مسیحی و دروزی متأهل (۱٪) میگویند که همسرشان دارای مذهب متفاوتی است و تنها ۲٪ از یهودیان متأهل میگویند که همسری دارند که به یک مذهب غیر یهودی تعلق دارد یا از نظر مذهبی غیر مذهبی است.
نه تنها ازدواجهای مختلط در اسرائیل نادر است، تقریباً همه یهودیان و عربهای اسرائیلی که در این نظرسنجی شرکت کردند، میگویند که ترجیح میدهند فرزندانشان در حلقه مذهبی خود ازدواج کنند. در میان یهودیان، ۹۷ درصد میگویند که روزی با ازدواج فرزندشان با یک مسلمان راحت نیستند، و ۸۹ درصد این را در مورد ازدواج فرزندشان با مسیحی میگویند. به طور مشابه، ۸۲ درصد از مسلمانان، ۸۸ درصد از مسیحیان و ۸۷ درصد از دروزی ها میگویند که از ازدواج فرزندشان با یک یهودی ناراحت نیستند.
در میان اعراب نیز از ازدواج بین گروههای مذهبی ناآرامی وجود دارد. سه چهارم مسلمانان میگویند که با ایده ازدواج با یک مسیحی خیلی راحت نیستند یا اصلاً راحت نیستند. به طور مشابه، اکثر مسیحیان (۸۰٪) میگویند که از ازدواج فرزندشان با یک مسلمان ناراحت نمیشوند. دروزی ها به همان اندازه با ایده ازدواج یکی از فرزندانشان با یهودی (۸۷ درصد ناراحت کننده)، مسلمان (۸۵ درصد) یا مسیحی (۸۷ درصد) مخالفند.
اعراب تبعیض بیشتری را در جامعه اسرائیل میبینند
تقسیمات اجتماعی در جامعه اسرائیل ممکن است با برداشتهای تبعیض مرتبط باشد. تقریباً هشت نفر از هر ده عرب (۷۹٪) میگویند که امروزه در اسرائیل تبعیض زیادی علیه مسلمانان وجود دارد، در حالی که فقط ۲۱٪ از یهودیان اسرائیلی این دیدگاه را دارند. تقریباً یک سوم مسلمانان گزارش میدهند که حداقل یک مورد تبعیض را در ۱۲ ماه گذشته تجربه کردهاند.
اعراب نیز بیشتر از یهودیان تمایل دارند که جامعه اسرائیل را تبعیض آمیز نسبت به گروههای مختلف اجتماعی دیگر بدانند. برای مثال، ۴۰ درصد از اعراب میگویند که امروزه در اسرائیل تبعیض زیادی علیه زنان وجود دارد، در حالی که ۲۵ درصد یهودیان تبعیض زیادی را علیه زنان درک میکنند. و تنها ۹ درصد از یهودیان میگویند که در اسرائیل تبعیض زیادی علیه یهودیان سکولار وجود دارد، در مقایسه با ۲۱ درصد از عربها که میگویند یهودیان سکولار با تبعیض زیادی روبرو هستند.
در این نظرسنجی همچنین در مورد تجربیات شخصی در مورد تبعیض سوال شد. حدود یک نفر از هر شش مسلمان میگویند که در ۱۲ ماه گذشته توسط مقامات امنیتی (۱۷٪) مورد بازجویی قرار گرفتهاند، از سفر (۱۵٪) منع شدهاند یا (۱۵٪) به دلیل مذهبشان مورد تهدید یا حمله فیزیکی قرار گرفتهاند، در حالی که ۱۳٪ میگویند که خسارت مالی به آنها وارد شده است. در مجموع، ۳۷ درصد از مسلمانان میگویند که حداقل یکی از این اشکال تبعیض را به دلیل هویت مذهبی خود در سال گذشته متحمل شدهاند.
در این نظرسنجی در مورد تعاملات مثبت نیز سوال شد. حدود یک چهارم از مسلمانان اسرائیل (۲۶ درصد) میگویند که یک فرد یهودی در سال گذشته به دلیل هویت مذهبی خود نسبت به آنها ابراز نگرانی یا همدردی کرده است. و ۱۵ درصد از مسیحیان و ۱۸ درصد از دروزی ها میگویند که یک فرد یهودی در ۱۲ ماه گذشته با آنها ابراز همدردی کرده است.
اعراب بیشتر از یهودیان – با اختلافی رو به کاهش – به راه حل دو دولتی خوش بین هستند
به نظر میرسد بسیاری از شهروندان عرب یا ساکنان اسرائیل در حال از دست دادن امید به یافتن راهی برای همزیستی مسالمت آمیز اسرائیل و یک کشور مستقل فلسطینی هستند. در نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو، درصد اعراب اسرائیلی که میگویند راه حل مسالمت آمیز و دو کشوری امکان پذیر است، تنها در دو سال ۲۴ درصد کاهش یافته است، از ۷۴ درصد در سال ۲۰۱۳ به ۵۰ درصد در آخرین نظرسنجی که در اواخر سال ۲۰۱۴ و اوایل سال ۲۰۱۵ انجام شد (یعنی حتی قبل از موج خشونتهای آخر کرانه باختری و ۲ مورد خشونت در اسرائیل ۱۰). نظرسنجی جدید نشان میدهد که از هر ده عرب اسرائیلی سه نفر (۳۰ درصد) فکر میکنند که راه حل مسالمت آمیز تشکیل دو کشور ممکن نیست، در حالی که ۲۰ درصد میگویند که از هر دو طرف نمیدانند یا موضعی اتخاذ نمیکنند.
تا زمان انجام این نظرسنجی، یهودیان اسرائیلی نسبت به اعراب اسرائیلی نسبت به امکان راه حل دو کشوری خوشبین نبودند. افکار عمومی یهودیان اسرائیل پس از شکست مذاکرات صلح در آوریل ۲۰۱۴ منفی تر شد، سپس در سال ۲۰۱۵ تا حدودی بازگشت. درصد یهودیان اسرائیلی که میگویند میتوان راهی برای همزیستی اسرائیل و یک کشور مستقل فلسطینی در صلح پیدا کرد، اندکی از ۳۷ درصد در سال ۲۰۱۴ به ۴۳ درصد در نظرسنجی جدید افزایش یافته است. نظر در مورد این موضوع ممکن است همچنان با رخ دادن رویدادها در منطقه تغییر کند.
در میان یهودیان، اکثریت اندک هلونیم (۵۶ درصد) میگویند اسرائیل و یک کشور مستقل فلسطینی میتوانند به صورت مسالمت آمیز همزیستی کنند. اما در میان گروههای دیگر، دیدگاه غالب این است که راه حل مسالمت آمیز دو کشوری ممکن نیست.
تجزیه و تحلیل آماری بیشتر نشان میدهد که پس از کنترل هویت دینی (هاردی، داتی، ماسورتی، هیلونی) و سایر عوامل جمعیتشناختی مانند سن، جنسیت و سطح تحصیلات، نظرات یهودیان اسرائیل در مورد امکانپذیری راهحل دو دولتی بیشترین ارتباط را با ایدئولوژی سیاسی آنها دارد.
در میان درصد کمی از یهودیانی که میگویند در سمت چپ طیف ایدئولوژیک قرار دارند، ۸۶ درصد فکر میکنند که میتوان راهی برای همزیستی مسالمت آمیز اسرائیل و یک کشور مستقل فلسطینی در کنار هم پیدا کرد، در حالی که ۲۹ درصد از راستگرایان سیاسی و ۴۶ درصد در مرکز هستند.
تعدادی از یهودیان میگویند شهرک سازی در کرانه باختری به امنیت اسرائیل کمک میکند
یهودیان اسرائیل طیف وسیعی از دیدگاههای خود را در مورد ساخت شهرکهای یهودی – به ویژه در کرانه باختری – ابراز میکنند که همچنان در سطح بینالمللی جنجالآفرینی میکند، از جمله اقدامات اخیر اتحادیه اروپا برای برچسبگذاری کالاهای تولید شده در شهرکها. در حال حاضر حدود ۴ درصد از یهودیان اسرائیل در کرانه باختری (بدون احتساب اورشلیم شرقی) زندگی میکنند.
تعداد زیادی از یهودیان اسرائیلی مورد بررسی (۴۲ درصد) میگویند ادامه شهرک سازی به امنیت اسرائیل کمک میکند، در حالی که از هر ده نفر (۳۰ درصد) سه نفر مخالف هستند و میگویند شهرک سازی ها به امنیت اسرائیل آسیب میزند. یک چهارم یهودیان اسرائیلی (۲۵ درصد) میگویند شهرک سازی ها به این یا آن صورت تفاوتی در امنیت اسرائیل ایجاد نمیکند.
داتیم بیشتر از سایر زیرگروههای اصلی یهودی در اسرائیل طرفدار شهرک سازی است. حدود دو سوم (۶۸ درصد) داتییم میگویند شهرک سازی ها به امنیت اسرائیل کمک میکند و تنها ۱۳ درصد میگویند که به امنیت کشور آسیب میزند. نیمی از حریدیم ها و ۴۵ درصد از ماسورتیم موافق هستند که شهرک سازی ها به امنیت اسرائیل کمک میکند، در حالی که تعداد کمتری (۱۳ درصد از حریدیم و ۲۲ درصد ماسورتیم) میگویند که این شهرکها آسیب میزند.
اما هیلونیم به جهت دیگری متمایل است: تقریباً از هر ده هیلونیم (۴۲ درصد) میگویند شهرکسازیها در کرانه باختری به امنیت اسرائیل آسیب میزند، در حالی که ۳۱ درصد میگویند کمک میکنند، و بقیه فکر میکنند که تفاوت چندانی ایجاد نمیکنند یا در هر صورت موضعی اتخاذ نمیکنند.
عقاید یهودیان اسرائیل در مورد شهرک سازی به شدت با ایدئولوژی سیاسی آنها مرتبط است. تنها ۱۳ درصد از کسانی که در سمت چپ طیف ایدئولوژیک هستند میگویند شهرک سازی به امنیت اسرائیل کمک میکند. در میان افراد راست، در مقایسه، ۶۲ درصد میگویند ادامه شهرک سازی به امنیت کشور کمک میکند.
یهودیان اسرائیلی که خود را در مرکز طیف ایدئولوژیک قرار میدهند، در مورد این موضوع به طور مساوی تقسیم میشوند. همین نسبت از میانه روهای سیاسی (۳۲ درصد) هر یک از سه موضع ممکن را اتخاذ میکنند: اینکه شهرک سازی ها به امنیت اسرائیل کمک میکند، به امنیت کشور آسیب میرساند یا به هر طریقی تفاوتی ایجاد نمیکند.
اکثر اعراب اسرائیل (۶۳ درصد) میگویند که شهرک سازی به امنیت اسرائیل لطمه میزند، از جمله اکثر مسلمانان (۶۱ درصد)، مسیحیان (۷۹ درصد) و دروزی ها (۶۶ درصد).
شهرک نشینان نسبت به یهودیانی که در جاهای دیگر زندگی میکنند نسبت به روند صلح کمتر خوش بین هستند
در این گزارش، ۴ درصد از پاسخدهندگان یهودی (۳ درصد از کل اسرائیلیها) که در کرانه باختری ساکن هستند – اغلب به طور کلی «شهرکنشینان» نامیده میشوند – در تحلیل کلی یهودیان اسرائیلی گنجانده شدهاند. اکثر ساکنان کرانه باختری میگویند که دولت اسرائیل در تلاش برای صلح صادق است.
به طور کلی، ساکنان کرانه باختری بسیار مذهبیتر از سایر یهودیان هستند. اکثریت پاسخ دهندگان یهودی که در کرانه باختری زندگی میکنند (۶۳٪) ارتدوکس هستند، از جمله ۲۶٪ که به عنوان Haredim و ۳۶٪ که به عنوان Datiim معرفی میشوند. در مقایسه، ۹ درصد یهودیانی که در مناطق دیگر زندگی میکنند، حریدیم و ۱۲ درصد داتیم هستند. در نتیجه، شهرک نشینان بسیار کمتر از یهودیان ساکن در سایر نقاط اسرائیل به عنوان ماسورتیم یا هیلونیم معرفی میشوند.
این تفاوتهای مذهبی در مورد دیدگاهها در مورد اسرائیل مشهود است. به طور کامل ۸۵٪ از مهاجران، از جمله نسبت تقریباً جهانی از شهرک نشینان Haredi و Dati (بیش از ۹۹٪)، میگویند که خداوند اسرائیل را به قوم یهود داده است، در حالی که اکثریت بسیار کمتری از سایر یهودیان اسرائیلی (۶۰٪) این نظر را دارند.
هنگامی که صحبت از تأثیر خود سکونتگاهها به میان میآید، به همین ترتیب شکاف بزرگی بین مهاجران و سایر یهودیان وجود دارد. تقریباً دو سوم شهرک نشینان (۶۵٪) میگویند شهرکهای یهودی به امنیت اسرائیل کمک میکند. ۴۱ درصد از دیگر یهودیان اسرائیل نیز همین را میگویند.
در مجموع، ساکنان کرانه باختری نسبت به یهودیانی که در جاهای دیگر زندگی میکنند خوشبین نیستند که میتوان راهی برای همزیستی مسالمتآمیز اسرائیل و یک کشور مستقل فلسطینی پیدا کرد (۳۳ درصد در مقابل ۴۳ درصد). در عین حال، شهرک نشینان بیشتر از سایر یهودیان اسرائیلی (۶۸ درصد در مقابل ۵۵ درصد) میگویند که دولت اسرائیل تلاش صادقانه ای برای دستیابی به توافق صلح انجام میدهد. کمتر شهرک نشینان نسبت به سایر یهودیان میگویند که رهبری فلسطین در تلاشهای خود برای صلح صادق است، اگرچه تعداد نسبتاً کمی از یهودیان، صرف نظر از موقعیت مکانی، رهبران فلسطین را در این زمینه صادق میدانند.
در حالی که شهرک نشینان دیدگاههای متفاوتی نسبت به سایر یهودیان اسرائیل در مورد روند صلح دارند، آنها عموماً در مورد مسائل مربوط به حقوق یهودیان و اعراب در اسرائیل مواضع مشابهی دارند. برای مثال، سهام تقریباً جهانی هر دو گروه میگویند که یهودیان در سراسر جهان باید حق مهاجرت به اسرائیل و کسب شهروندی را داشته باشند. و تقریباً نیمی از هر دو گروه موافق هستند که اعراب باید از اسرائیل اخراج یا منتقل شوند، اگرچه شهرک نشینان تا حدودی بیشتر از سایر یهودیان با این بیانیه موافق هستند (۲۷٪ در مقابل ۲۰٪)
اکثریت قریب به اتفاق ساکنان کرانه باختری (۸۵%) و سایر یهودیان اسرائیلی (۷۹%) موافق یا به شدت موافق هستند که یهودیان مستحق رفتار ترجیحی در اسرائیل هستند. باز هم، بیشتر مهاجران نسبت به یهودیانی که در جاهای دیگر زندگی میکنند، با این دیدگاه موافق هستند (۵۷% در مقابل ۴۷%).
در میان مهاجران، کسانی که ارتدوکس هستند (هاردیم و داتیم با هم) نسبت به شهرک نشینان غیر ارتدوکس (ماسورتی و هیلونی) نسبت به چشم انداز راه حل مسالمت آمیز دو کشوری خوش بین هستند (۲۳ درصد در مقابل ۵۰ درصد).
تقریباً یک سوم ماسورتیم و هیلونیم که در کرانه باختری ساکن هستند (۳۵٪) موافق هستند که اعراب باید از اسرائیل اخراج یا منتقل شوند، در مقایسه با ۶۵٪ از شهرک نشینان هاردی و داتی که این دیدگاه را دارند.
سایر یافتههای کلیدی نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو در سال ۲۰۱۵ عبارتند از اینکه اکثر اعضای تمام گروههای مذهبی اصلی در اسرائیل به خانواده، تحصیلات و شغل اهمیت زیادی میدهند. اما حتی در این زمینههای توافق عمومی، تفاوتهای اساسی وجود دارد. به عنوان مثال، در حالی که تقریباً همه هیلونیم ها (۹۹٪) میگویند که دادن یک آموزش عمومی/سکولار خوب به فرزندانشان برای آنها مهم است، اکثریت بسیار کوچکتر از Haredim (۶۹٪) همین را میگویند. و برعکس در مورد ارائه آموزش دینی خوب به کودکان صادق است: تقریباً همه پاسخ دهندگان حریدی (بیش از ۹۹٪) میگویند که این برای آنها “بسیار مهم” یا “تا حدودی مهم” است. حدود نیمی از Hilonim (۵۴٪) موافق هستند.
حریدیم ها کمتر از سایر یهودیان اسرائیل – و همچنین سایر گروههای مذهبی – برای شغل پردرآمد یا فرصت سفر در سراسر جهان ارزش قائل هستند. تنها حدود دو سوم از حریدیم ها (۶۸٪) میگویند که موفقیت در شغلی با درآمد بالا برای آنها مهم است، در مقایسه با تقریباً ۹ نفر از هر ده Datiim، Masortim و Hilonim – و همچنین از هر ۹ مسلمان، مسیحی و دروزی. تعداد نسبتاً کمی از حریدیم ها (۱۶%) میگویند که سفر به دور دنیا برایشان مهم است، در حالی که تقریباً از هر ده یهودی سکولار در اسرائیل هفت نفر (۶۹%) میگویند که برای چنین فرصتهایی ارزش قائل هستند.
در این نظرسنجی از پاسخ دهندگان خواسته شد تا به قول خودشان بگویند که بزرگترین مشکل درازمدت پیش روی اسرائیل چیست. از هر ده یهودی اسرائیلی، حدود چهار نفر از مسائل اقتصادی (نابرابری، افزایش هزینههای مسکن و غیره) و تقریباً مساوی از مسائل امنیتی (خشونت و تروریسم، تهدید ایران و غیره) به عنوان بزرگترین مشکل نام میبرند. در این میان اعراب بیشتر از هر نوع واکنش دیگری به مسائل اقتصادی اشاره میکنند. در سال ۲۰۱۳، از یهودیان ایالات متحده نیز خواسته شد تا بزرگترین چالش بلندمدت پیش روی اسرائیل را نام ببرند و تقریباً هیچیک (۱٪) به مشکلات اقتصادی اشاره نکردند، در حالی که دو سوم از مسائل امنیتی مختلف به عنوان بزرگترین مشکل درازمدت اسرائیل نام بردند.
حدود یک سوم مردان یهودی میگویند که در اماکن عمومی از کیپا یا نوع دیگری از پوشش سر استفاده میکنند. نوع کیپا بسته به زیرگروه اسرائیلی متفاوت است، مردان حریدی بیشتر از کیپا پارچهای مشکی استفاده میکنند و مردان داتی بیشتر از کیپا قلاببافی (اغلب با طرح یا رنگ) استفاده میکنند. از هر پنج زن یهودی اسرائیلی یک نفر نیز میگوید که در مکانهای عمومی از پوشش سر (کلاه گیس، روسری یا کلاه) استفاده میکند.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هجوم یهودیان از جمهوریهای شوروی سابق در دهه ۱۹۹۰ وارد اسرائیل شد و گروه بزرگی را تشکیل داد که به طور قابل توجهی از نظر مذهبی کمتر از یهودیان اسرائیلی بود. بسیاری از این مهاجران اکنون فرزندانی دارند که در اسرائیل به دنیا آمدهاند، و نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد اعضای این نسل دوم – یعنی یهودیان اسرائیلی با حداقل یکی از والدینی که در اتحاد جماهیر شوروی سابق به دنیا آمدهاند – مذهبیتر از والدین خود هستند (اگرچه هنوز به اندازه کلی یهودیان اسرائیل مذهبی نیستند). برای مثال، ۷۰ درصد از این مهاجران نسل دوم میگویند که به خدا ایمان دارند، که از ۵۵ درصد مهاجران نسل اول شوروی سابق که به خدا اعتقاد دارند، بیشتر است.
یهودیان اسرائیلی تقریباً به طور مساوی بین دو نوع هویت قومی تقسیم میشوند: یهودیان اشکنازی (با ریشههای اجدادی در اروپای مرکزی و شرقی) و یهودیان سفاردی یا میزراحی (با ریشههای بیشتر در اسپانیا، در جاهای دیگر در اطراف مدیترانه یاخاورمیانه). Haredim و Hilonim بیشتر به عنوان یهودیان اشکنازی معرفی میشوند، در حالی که Datiim و Masortim بیشتر به عنوان یهودیان سفاردی/میزراحی معرفی میشوند.
در حالی که مسلمانان ساکن در اسرائیل، به طور کلی، مذهبیتر از یهودیان اسرائیلی هستند، آنها کمتر از مسلمانان ساکن در بسیاری از کشورهای دیگر منطقه مذهبی هستند. به عنوان مثال، حدود دو سوم مسلمانان در اسرائیل (۶۸٪) میگویند دین در زندگی آنها بسیار مهم است – بالاتر از سهم مسلمانان لبنان (۵۹٪) اما کمتر از سهم مسلمانان در اردن (۸۵٪)، سرزمینهای فلسطین (۸۵٪) و عراق (۸۲٪) که این را میگویند.
تغییر (تبدیل) مذهبی بین گروههای مذهبی اصلی در اسرائیل بسیار اندک است. یهودیان، مسلمانان، مسیحیان و دروزی ها تقریباً به طور جهانی همچنان در بزرگسالی با دینی که در کودکی در آن بزرگ شدهاند، همذات پنداری میکنند. اما در داخل یهودیان اسرائیل، تحرکاتی در میان چهار زیرگروه اصلی وجود داشته است. در حالی که از هر ده یهودی اسرائیلی که از هر ده یهودی بزرگ شده بودند، ۹ نفر هنوز با آن دستهبندیها همذات پنداری میکنند، تنها حدود نیمی از کسانی که داتی بزرگ شدهاند، هنوز به عنوان داتییم (۵۴%) شناخته میشوند و دو سوم از آنهایی که ماسورتی بزرگ شدهاند، هنوز به عنوان ماسورتیم (۶۷%) شناخته میشوند. به طور کلی، تغییر گرایش به جهت سکولارتری دارد.
چگونه دین در اسرائیل در طول زمان تغییر میکند
در حالی که این اولین مطالعه جامع مرکز تحقیقات پیو در مورد دین در اسرائیل است، دادههای جمعآوریشده از طریق سرشماری اسرائیل، بررسی اجتماعی اسرائیل، مرکز نظرسنجیهای گاتمن و نظرسنجیهای قبلی مرکز تحقیقات پیو در اسرائیل نشان میدهد که چشمانداز مذهبی اسرائیل در طول زمان دستکم به سه روش مهم تغییر کرده است:
• سهم یهودیان از کل جمعیت رو به کاهش بوده، در حالی که سهم مسلمانان از جمعیت به تدریج در حال افزایش بوده است.
• در میان یهودیان، سهم ارتدوکس ها به آرامی در حال افزایش است که عمدتاً به دلیل نرخ بالای باروری در میان حریدیم ها بوده است.
• بررسیهای انجام شده در طول زمان حاکی از کاهش اندک در سالهای اخیر در سهم یهودیان اسرائیلی است که سطوح متوسطی از اعمال مذهبی را گزارش میکنند. کاهش گزارش شده چیزی که میتوان آن را «میانه مذهبی» نامید، نشان میدهد که جامعه اسرائیل ممکن است از نظر مذهبی دوقطبیتر شود.
در دراز مدت، مسلمانان به عنوان سهمی از جمعیت اسرائیل افزایش مییابند.
بر اساس دادههای سرشماری اسرائیل، چشمانداز مذهبی این کشور به تدریج در حال تغییر است، با کاهش سهم جمعیتی که به عنوان یهودی شناخته میشوند و سهم فزایندهای که به عنوان مسلمان شناخته میشوند یا ترجیح میدهند با هیچیک از چهار گروه اصلی مذهبی (یهودیان، مسلمانان، مسیحیان و دروزیها) خود را نشناسند.
در سال ۱۹۴۹، اندکی پس از تأسیس دولت، اولین سرشماری اسرائیل نشان داد که ۸۶٪ از کل جمعیت یهودی، ۹٪ مسلمان، ۳٪ مسیحی و ۱٪ دروزی بودند. از سال ۲۰۱۴، نسبت مسلمانان جمعیت دو برابر شده و به ۱۸ درصد رسیده است، در حالی که نسبت یهودیان با ۱۱ درصد کاهش به ۷۵ درصد رسیده است.
هم مسیحیان از جمعیت اسرائیل نیز کاهش یافته است و از ۳ درصد به ۲ درصد کاهش یافته است در حالی که دروزی ها از ۱ درصد به ۲ درصد رسیدهاند.
در عین حال، سهم فزاینده ای از اسرائیلیها (۴ درصد در سال ۲۰۱۴) با هیچیک از این گروههای مذهبی هویت ندارند و بر اساس سرشماری به عنوان “دیگر” طبقه بندی میشوند. این شامل برخی از اعضای خانواده غیریهودی یهودیانی است که از اتحاد جماهیر شوروی سابق به اسرائیل مهاجرت کردهاند، سایر اسرائیلیهایی که با هیچ دینی همذات پنداری نمیکنند، اعضای دیانت بهایی و تعداد کمی از گروههای مذهبی کوچکتر در اسرائیل.
ارتدوکس به آرامی به عنوان سهم یهودیان اسرائیل در حال رشد است
در حالی که اکثریت بزرگسالان یهودی در اسرائیل خود را ارتدوکس نمیدانند، سهم ارتدوکس از جمعیت در طول زمان در حال افزایش است. دادههای جمعآوریشده توسط نظرسنجی اجتماعی اسرائیل (ISS) بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۳ نشان میدهد که نسبت یهودیان ۲۰ ساله و بالاتر که ارتدوکس هستند از ۱۶ درصد به ۱۹ درصد افزایش یافته است، در حالی که سهم غیر ارتدوکسها از ۸۴ درصد به ۸۰ درصد کاهش یافته است. سهم هیلونی تقریباً ثابت مانده است، در حالی که ماسورتیم، که اغلب سطوح متوسطی از رعایت مذهبی را نشان میدهد، بیشترین تجربه را داشته است.
در میان گروههای یهودی، حریدیم در طول زمان بیشترین سود را تجربه کرده است. در ISS سال ۲۰۱۳، ۹٪ از بزرگسالان یهودی اسرائیلی به عنوان Haredi شناخته شدند، در حالی که این رقم کمی بیش از یک دهه قبل از آن ۶٪ بود.
نشانههای قطبی شدن مذهبی
نظرسنجیهای قبلی که توسط مرکز تحقیقات پیو، مرکز گاتمن برای بررسیها در مؤسسه دموکراسی اسرائیل و مؤسسه سابق گاتمن انجام شده بود، حاکی از کاهش در سالهای اخیر در سهم یهودیان اسرائیلی است که سطوح متوسطی از اعمال مذهبی را گزارش میکنند.
مقایسه نتایج نظرسنجی فعلی با تحقیقات قبلی مرکز گاتمن و مؤسسه سابق گاتمن نشان میدهد که سهم یهودیان اسرائیلی که میگویند از برخی از سنتهای یهودی پیروی میکنند به حدود یک سوم (۳۴%) کاهش یافته است، از چهار در ده یا بیشتر در نظرسنجیهای گاتمن که بین سالهای ۱۹۹۱ و ۲۰۰۹ انجام شد. پاسخ دهندگانی که میگویند از تمام یا بیشتر سنت پیروی میکنند اساساً از سال ۲۰۰۹ تغییری نکرده است.
روند مشابهی در مورد اهمیت دین در زندگی مردم مشاهده میشود. از سال ۲۰۰۷، زمانی که این سوال آخرین بار در نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو پرسیده شد، سهم یهودیان اسرائیلی که میگویند دین “تا حدودی مهم” در زندگی آنها است از ۳۶٪ به ۲۶٪ کاهش یافته است، در حالی که نسبتی که میگویند دین “بسیار مهم” در زندگی آنها است از ۲۴٪ به ۳۰٪ افزایش یافته است. سهمی که میگویند دین در زندگی آنها «خیلی مهم نیست» یا «اصلاً مهم نیست» نیز تا حدودی افزایش یافته است، از ۳۸ درصد در سال ۲۰۰۷ به ۴۴ درصد در نظرسنجی جدید.