خبرگزاری مهر، گروه استانها- محمود نواصر: رژیم بعث عراق برای تصرف آبادان در تاریخ هشتم آبان ماه ۱۳۵۹، در منطقه ذوالفقاری روی رودخانه بهمنشیر پل شناور نصب کرد و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود، وارد جزیره آبادان شد.
بعثیها به این دلیل منطقه ذوالفقاری را انتخاب کرده بودند که با استفاده از پوشش نخلستانها بتوانند از دید رزمندگان اسلام دور مانده و به راحتی وارد شهر شوند و شهر را به محاصره خود در بیاورند.
محاصره شهر آبادان که یکی از شهرهای مهم کشور و محل استقرار پالایشگاه بزرگ آبادان به عنوان بزرگترین تأمین و تولید کننده بنزین کشور بود، برای کشور قابل تحمل نبود به همین دلیل امام خمینی (ره) در چهاردهم آبان ۱۳۵۹ با صدور فرمانی مبنی بر اینکه «حصر آبادان باید شکسته شود» خواستار آزاد سازی این شهر شد.
این فرمان باعث شده تا رزمندگان اسلام برای شکست محاصره این شهر دست به برنامهریزی و طرح یک نقشه حساب شده بزنند و در نهایت موفق به طرحریزی عملیات بزرگ و غرور آفرین عملیات ثامن الائمه شدند.
عملیات ثامن الائمه اگر چه به عنوان یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته در چارچوب سلسله تلاشهایی به شمار میرود که برای آزاد سازی مناطق اشغالی انجام گرفت ولی این عملیات به منزله «نقطه عطف» و «حلقه واسط» برای انتقال استراتژی جنگ از وضعیت گذشته به وضعیت جدید بود.
این عملیات در ساعت یک بامداد روز پنجم مهر ۱۳۶۰ آغاز شد. قوای ایران در ساختهای نخست عملیات و با تهاجم به مواضع دشمن و در هم شکستن مقاومت نیروهای آنان، خاکریزهای اول دشمن را تصرف کردند و در نهایت پس از یک جنگ تمام عیار و از خودگذشتگی مثالزدنی، آبادان را از محاصره دشمن نجات دادند.
نتایج عملیات ثامن الائمه
تصرف و تأمین ساحل شرقی رودخانه کارون، خروج کامل آبادان از محاصره یک ساله، آزاد سازی بیش از ۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک اشغال شده، کشته و زخمی شدن بیش از سه هزار نفر از نیروهای دشمن و اسارت یک هزار و ۶۵۶ نفر از آنها، انهدام تعداد ۹۰ دستگاه تانک و نفربر، انهدام ۱۰۰ دستگاه انواع خودرو، سرنگونی سه فروند هواپیما و یک فروند هلیکوپتر، به غنیمت گرفتن ۱۰۰ دستگاه تانک، ۶۰ دستگاه نفربر، سه دستگاه لودر و ۱۵۰ دستگاه خودرو از جمله دستاوردهای عملیات غرور آفرین ثامن الائمه به حساب میآید.
اما این عملیات که منجر به شکست کامل دشمن و وارد شدن خسارتهای فراوان به بعثیها شد، آنقدر برای «صدام حسین» رئیس جمهور وقت عراق گران و غیر قابل باور بود که او پس از این شکست، هفت تن از فرماندهان خود را تیرباران کرد.
منطقه عملیات ثامن الائمه
منطقه عملیات ثامن الائمه در شرق رودخانه کارون و در حد فاصل شمال شهر آبادان و جنوب منطقه دارخوین قرار داشت و شامل سرپل دشمن به وسعت ۱۵۰ تا ۱۸۰ کیلومتر مربع میشد که در اشغال نیروهای عراقی بود.
عوارض حساس منطقه، رودخانه کارون و جادههای اهواز – آبادان و ماهشهر – آبادان بودند و عوارض مصنوعی منطقه نیز بیشتر شامل مواضع و استحکامات دشمن نظیر خاکریزهای متعدد، مواضع تانک، سنگرهای اجتماعی و انفرادی میشدند.
با توجه به اهمیت دو پل قصبه و حفار برای دشمن که به منزله معبر و محل اتصال عقبههای او در شرق کارون بودند، مواضع و استحکامات فراوان و تعداد زیادی نیروی رزمی در این دو محور وجود داشتند.
وضعیت دشمن
دشمن برای استقرار در منطقه سرپل، واقع در شرق رودخانه کارون، دچار تناقض بود از یکسو به لحاظ اهمیت منطقه و ضرورت حفظ آن باید از نیروی بسیاری استفاده میکرد و از سوی دیگر با توجه به محدودیت عقبه خود، تجمع این میزان نیرو برایش ناممکن بود.
در عین حال شناخت عراقیها از توان نیروهای ایرانی و در عقب راندن رزمندگان اسلام در چند مرحله آنها را مطمئن کرده بود که مورد تعرض جدید قرار نخواهند گرفت.
استعداد دشمن در این منطقه برابر یک لشکر تقویت شده بود، ضمن اینکه فرمانده سپاه سوم میتوانست از احتیاط لشکرهای ۵ مکانیزه و ۹ زرهی که در جنوب غربی اهواز و سوسنگرد مستقر بودند، برای تقویت لشکر ۳ زرهی استفاده کند.
فرماندهان نظامی ایران امیدوار بودند با انجام عملیات ثامن الائمه تهدید احتمالی دشمن برای تصرف آبادان که عراق آن را به صورت اهرم فشاری علیه ایران در تبلیغات خود مورد استفاده قرار میداد، خنثی شود.
از سوی دیگر در این عملیات پس از پاکسازی شرق رودخانه کارون، نیروهای خودی از خطوط پدافندی آزاد شده و امکان بهکارگیری آنها در مراحل بعدی آزاد سازی مناطق اشغالی فراهم میشد.
اما پس از این پیروزی درخشان با توجه به نقش شجاعانه لشکر ۷۷ پیاده با تصویب شورای عالی دفاع در تاریخ یازدهم مهر ۱۳۶۰، نام این لشکر به لشکر پیروز خراسان تغییر نام داد.
ترکیب نیروهای ایرانی
ترکیب نیروهای عمل کننده در این عملیات، شامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای ژاندارمری بود که شامل لشکر ۷۷ با سه تیپ شامل ۹ گردان نیروی پیاده، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ۱۶ گردان نیروی پیاده که در سازمان سه قرارگاه تیپی عمل میکرد، تیپ ۳۷ زرهی شیراز، گردان ۲۵۱ تانک از لشکر ۱۶ زرهی، گردان ۱۰۷ ژاندارمری، گروه رزمی ۲۹۱ تانک، جهاد سازندگی (که علاوه بر احداث جاده وحدت در فروردین ۱۳۶۰، امور مقدماتی مهندسی عملیات را انجام داد) میشد.
پس از حذف رئیس جمهور وقت ایران که اعتقاد چندانی به جنگ و مقاومت مسلحانه در ابتدای جنگ نداشت؛ برای نخستین بار بود که نیروهای عمل کننده در چنین مقیاسی با هم ترکیب شده به نحو شایسته ای با یکدیگر همکاری و هماهنگی میکردند، چنان که این اقدام، الگوی مناسبی برای ادامه همکاری ارتش و سپاه در سایر عملیاتها شد و اینگونه بود که اتحاد و همدلی نیروهای مختلف رمز پیروزی در جبهههای بعدی شد.
اما این عملیات که منجر به کسب یکی از بزرگترین پیروزیهای ایران بعد از انقلاب شد، نشان داد که در صورت وحدت همه نیروها و تاختن به سمت یک هدف واحد، پیروزی در هر جبههای و غلبه بر هر دشمنی دور از ذهن نیست و جوانان ایرانی میتوانند با اتحاد و از خودگذشتگی از هر غیر ممکنی ممکن بسازند.
اتحاد و یکدلی در بین نخبگان و اداره کنندگان این کشور، بزرگترین و عالیترین رمز ماندگاری و پیشرفت روز افزودن ایران در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است؛ همانگونه که خلاف این موضوع یعنی وجود اختلاف و دشمنی بین اداره کنندگان کشور در قبل از انقلاب پاشنه آشیل مملکت داری در ایران بوده و باعث میشد تا ایران از بسیاری از کشورهای همطراز خود عقب بماند و به سمت تبدیل شدن به کشوری وابسته و عقب مانده حرکت کند.
آنان که دل به پاسداری از نجابت ایران اسلامی بستهاند، روزهای سختی را که بر آبادان گذشته به یاد میآورند، آبادان دلیرانه در برابر تمام هجومها و تازیانههای دژخیمان ایستاد تا فرزندان ایران آرام و آسوده باشند.
ناباوری دشمن از عملیات بزرگ آبادان
مرتضی قربانی یکی از مسئولان هدایت نیروها در محور ذوالفقاری، در مورد نتیجه این اقدام (آتش زدن کارون) و عکسالعمل نیروهای عراقی در مواجهه با آن گفت: با شروع عملیات از این محور، یگان عراقی در ساحل کارون که فکر میکرد این عملیات در امتداد جاده اهواز- آبادان و بهصورت محدود است، به حاشیه کارون پناه برده که با آتش زدن کارون و تک یگان خودی عملکننده در ساحل، دشمن ناباورانه با فریاد و ارسال این پیام که کارون آتش گرفته و جهنم برپا شده، پا به فرار گذاشت و در فکر خود که اتکا به حاشیه کارون و دور زدن عقبه عملیات بود، ناکام ماند.
نقش لشکر ۷۷ در جلوگیری از سقوط آبادان
اصغر احمدی، یکی از رزمندگان آبادان در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: نیروهای مردمی از ساختار دفاعی جداییناپذیر بودند، نیروهای مردمی، امدادی و بسیجی به شکلهای مختلف در خطوط دفاعی و تهاجم در کنار رزمندگان بودند.
وی افزود: در منطقه آبادان لشکر ۷۷ خراسان نیز حاضر بودند و نقش مؤثری را در جلوگیری از سقوط آبادان، شکست حصر و پیروزیهای بعدی داشتند.
بانوان، سربازان گمنام دفاع مقدس
جعفر افشار پور، یکی از رزمندگان دفاع مقدس آبادان در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: باید نسل جوان را با سیره شهدا و انتقال تجارب رزمندگان آشنا کرد یا روایتهایی را که از جنگ برای نسل جدید بازگو میشود باید به شیوههای متنوع و همراه با نوآوری در بیان باشد که به همین منظور ضرورت دارد که نسل جوان با تهاجم فرهنگی و یا بهنوعی جنگ نرم توسط دشمن آشنا شود.
وی با اشاره به نقش بانوان در جنگ تحمیلی توضیح داد: یکی از عرصههایی که بانوان بهخوبی نقش خود را در آن ایفا کردند، حضور در دوران دفاع مقدس بود؛ بانوان سربازان گمنامی بودند که بار سنگین تدارکات جبهه و امداد را انجام میدادند، آنها دوشادوش مردان در جنوب با دشمن بعثی و در کردستان با منافقین مزدور جنگیدند.
جانفشانیها در اذهان باقی ماند
نماینده مردم آبادان در مجلس در این باره اظهار کرد: رمز پیروزی در عرصههای مختلف با وجود توطئهها و فتنههای متعدد دشمنان قسمخورده نظام جمهوری اسلامی ایران، پیروی از ولایت فقیه بوده است.
سیدمحمد مولوی تاکید کرد: دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به ویژه استکبار جهانی به خوبی میدانند نمیتوانند به خاک نظام جمهوری اسلامی ایران تجاوز کنند و جانفشانیهای عملیات شکست حصر آبادان همچنان در اذهان آنها باقی مانده است.
وی گفت: اراده و خواست امام خمینی (ره) برای اجرای هر چه سریعتر این عملیات و همچنین ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان در مواجه با خیل عظیم نیروها و تجهیزات مدرن دشمن بعثی از مواردی است که باید در سالگرد پیروزی عملیات ثامنالائمه مورد توجه قرار گیرد.
سالهاست که از پایان جنگ میگذرد و هنوز این سردار غیرتمند، دست از جنگ برنداشته و در این شهر نیمه ویرانه وصلهپینه شده از کارکردی تحت عنوان بازسازی، مهاجران بازگشته به شهر به دلیل نبود شغل و شدت فقر و بیکاری با چالشهای جدی مواجه شدهاند.
مردمی که هشت سال با وجود زندگی در سایر شهرهای کشور و در روزهایی که آن شهرها شتابان پلههای ترقی، عمران و توسعه را طی میکردند تنها توانسته بودند به آوارگی و جنگزدگیشان خو کنند، با به صدا درآمدن ناقوس پایان جنگ، دلخوش به شهرشان بازگشتند، شهری که میپنداشتند بازسازی میشود و بدون در نظر گرفتن توسعه، به روزهای پیش از جنگ بر میگردد اما راهبرد اشتباه پیشگرفته شده در آن برهه یعنی فراخوان مردم برای کمک به بازسازی شهر ویرانشدهشان با چاشنی تحویل رایگان هفت قلم کالای اساسی و دادن جیرهای تحت عنوان جنگزدگی، راهبرد مناسب برای بازسازی شهری که تمامیاش در طول هشت سال جنگ آماج شدیدترین گلولهباران، بمب و راکت پرانیهای دشمن بود به شمار نمیرفت چرا که آن دسته از کسانی که به خانههایشان بازگشته و چشمشان به جیره تحویلی بود، بدون آگاهی از اصول، قواعد و مقررات شهرسازی خانههای ویرانشان را ساختند بدون آنکه خبری از بازسازی زیرساختها و بستر شهری همچون شبکه فاضلاب، آب، برق و مخابرات باشد تا اینکه در سال ۱۳۷۳ پایان کار بازسازی شهرهای جنگزده اعلام شد.
اگرچه قریب به اتفاق شهرها و روستاهای کشور از سند بازسازی برای خود کلاهی ساختند و ویرانههایشان را آباد کردند، اما برای آبادان به عنوان شهری که به طور مستقیم درگیر جنگ بود، اتفاق خوشیمنی نیفتاد و این روزها تداعی آنچه زمانی به نام زندگی در چارچوب قواعد و مقررات خاص و فرهنگ شهر آبادان به نام جمعیت آبادان نفسهای شادمانی و آسایش را میکشید، بسیار سخت است.