به گزارش خبرگزاری مهر، زهرا میرزایی، دکترای مطالعات زنان طی یادداشتی با عنوان «مادران مقاومت و سکوت فعالان حقوق زن» اظهار داشت: تا این لحظه از آغاز طوفان الاقصی چند صد کودک در سرزمینهای اشغالی شهید شدهاند. مادران زیادی پیکر بی جان فرزندان خود را از آغوش خود به تن سرد خاک سپردهاند. البته اگر مادران نیز هم آغوش فرزندان خود به خاک منتقل نشده باشند. هر ساعت و یا هر لحظه تصاویری از مادران فلسطینی که داغدار گشته و از نحوه شهادت جگرگوشههای خود میسرایند مخابره میشود.
مگر میشود مادر بود این لحظهها نفس کشید؟ فرقی نمیکند کجای این کره خاکی باشیم؛ فرقی نمیکند فرزندان جنین چند روزه باشد یا فرزندی چند ده ساله. غم از دست دادن فرزند هر مادری را زمین میزند. مادران سمبل عاطفه و پرورش بشریت اند. مادران لحظه آغاز نفس کشیدن طفل خود را دیده اند. هیچ مادری پس از آخرین نفسهای فرزندش نخواهد توانست مثل گذشته زندگی کند. او مثل فرزندش شاید نیمی از نفسهایش را نتواند فرو برد.
این احساسات، این تجربهها! متعلق به هیچ فرهنگ یا دین یا مذهب خاصی نیست. آنچه گفته شد مادرانگی مادران تمام دنیاست. مادر فرزندش را ثمره وجود خود میداند. شاید بند ناف کودکش را قطع کرده باشند. اما هنوز مادر از روح خود به فرزندش متصل است. اما این روزها دنیا به دیدن مادران عزادار و فرزند از دست داده چشم دوخته است. گمان نمیکنم هیچکس بتواند خود را حتی در این شرایط تصور کند اما گمان میکنم هر مادری اگر به لحظه پیکر پاره پاره کودکان فلسطینی نگاه کند نیاز داشته باشد کودکش را گرم در آغوش گیرد تا جانش آرام گیرد که تن فرزندش گرم است.
در دنیایی که آمار چند صدم درصد از وضع سلامت و بهداشت مادر و کودک سنجیده و بررسی میشود، کودکان و مادران مقاومت گروه گروه، مستقیم و غیر مستقیم توسط صهیونیسم و با ظلم جهانی سلامت و جان خود را از دست میدهند و مهم نیست. امروزه هرکسی که در حوزه زنان کمترین کنشی دارد، باید بیاندیشد چگونه سازمانها و نهادهای بین-المللی در مقابل این حجم از نسل کشی هماهنگ استکبار سکوت کرده اند؟ آیا زین پس میتوان به قوانین و سندها و سیاستهای سراسر شعارهای توخالی و پوچ چشم داشت؟ آیا خون مادران مقاومت در جای جای سرزمین اشغالی جوهر نگارش این شعارهای خالی از انسانیت نخواهد بود؟ اگر
امروزه زنان و مردانی که برای جریانهای حمایت از حقوق زنان گریبان می درند و گلو خراش میدهند سکوت کرده اند! شرم بر تمامی ادعاهای پوچ و توخالی شأن.
در حالی که جریانات متنوع نگران کمترین تبعیض یا انتقال مفاهیم ارزشی و هنجارهای فرهنگی و دینی به کودکان در تمامی دنیا هستند و آن را ظلم میخوانند. در حالی که وضع قوانین به جهت حفظ امنیت روانی و سلامت جامعه از ترویج امر جنسی ظلم به زنان شمرده میشود و میتواند هر جامعهای به ویژه کشورهای مسلمان را مشمول تهدید و تبعیض و تحریم نماید! اگر زنی بر علیه هرگونه قانون در کشورهای اسلامی شورش کند، حمایت و مورد اقبال خواهد بود! در همین روزها مادران مقاومت علیه ظلم و تجاوز همه جانبه نادیده گرفته میشوند. چرا که منفعت دنیا در دیدن جهاد و مبارزه مادران شهدا و همسران شهدا نیست! همان گونه که تمامی زنان حق طلب مورد ظلم بودند و جریان کفر به هر روشی دست به محو کردن زنان مقاوم نموده است!
اما امروزه وظیفه تمامی فعالین حوزه زنان (فارغ از دین و ملیت) در تمام دنیاست که در برابر این ظلم سکوت نکرده و از مادران مقاومت حمایت کنند. باز باید تاکید کرد که، سکوت در برابر این جنایات و این خشونت علیه زنان ننگی است بر دامان تمامی جریانات فعال حوزه زنان!