به گزارش خبرگزاری مهر، وحیده علیمیرزایی پژوهشگر حقوق زنان طی یادداشتی با عنوان زن، زندگی، آزادی اظهار داشت: روندهای کلی حاکم بر کشور در سالهای پس از انقلاب اسلامی نشان دهنده آن است که جمهوری اسلامی همواره تلاش کرده است به زنان، قدرت انتخاب و فرصت نقشآفرینی دهد و با وجود همه کاستیها و ناکامیهای گذشته، گامهای مؤثری در مسیر تحقق این خواستهها برداشته است.
در سالهای گذشته مقامهای ارشد کشور همواره بر این نکته تأکید کردهاند که نباید زنانِ جامعه را در دوراهی مشارکت اجتماعی و خانهداری قرار داد و افزایش روزافزون اثربخشی و مدیریت زنان در حوزههای مختلف، تصدیقکننده گامهایی است که در این مسیر برداشته شده است.
در این میان اگرچه نمیتوان وجود برخی تبعیضهای جنسیتی در جامعه را انکار کرد، اما سیاستگذاریهای انجام شده در سالهای گذشته همواره در راستای فعالتر شدن هرچه بیشتر زنان در سطح جامعه بوده و کمتر شاهد وجود تبعیضهای معنادار از سوی نهادهای حکومتی و قانونگذاری بودهایم. در چنین شرایطی رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) همواره در مقاطع مختلف، به اهمیت جایگاه زن در جامعه اشاره کرده اند و گفتهاند: «مسئله زن و خانواده از جمله مسائل درجه یک کشور است. زنان نیمی از جمعیت کشور هستند، اما تأثیر زنان در سرنوشت کشور بیش از تأثیر نیمی از کل جمعیت در سرنوشت است.
یک وقت است که ما مجموعهای از انسانها را در نظر میگیریم، نیمی از آنها نقشی به مقدار ۵۰ درصد دارند؛ اما مسئله زن در جامعه اینگونه نیست؛ بالاتر از اینهاست». با وجود این اما جریانهای معاند در ماههای اخیر با انکار گامهای بلندی که در این مسیر در ایران برداشته شده است، تلاش کردهاند با وارونه جلوه دادن حقایق موجود، نقض حقوق زنان را بهعنوان یکی از اصلیترین مطالبات معترضان جلوه دهند!
رویکردی که در جریان ناآرامیهای اخیر بارها شاهد بروز حوادثی در نقض آن بودهایم و برخی اقدامات آشوبگران نهتنها زمینهساز جریحهدار شدن افکار عمومی شده است؛ بلکه با واکنشهای منفی از سوی زنان جامعه نیز همراه بوده است.
در آخرین روزهای شهریورماه سال ۱۴۰۱ و درحالیکه تنها چند روز از آغاز ناآرامیها در واکنش به فوت مهسا امینی میگذشت، شبکههای اجتماعی فیلمی منتشر کردند که از کشیدن چادر از سر یک خانم محجبه از سوی آشوبگران حکایت داشت. فیلمی که تناقضهای موجود از سوی حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» را بیشازپیش هویدا میکرد! علاوهبر این در نخستین روزهای آبانماه سال ۱۴۰۱، رسانهها مصاحبه با خانمی را منتشر کردند که چند جوان هنگام خروج از مترو، چادر از سر وی کشیده و به او فحاشی کرده بودند! اتفاق مشابهی نیز در ایلام رخ داد که این نیز نشاندهنده اعتقاد آشوبگران به روایتی غیرواقعی و جعلی از شعار «زن، زندگی، آزادی» بود.
جریانهای معاند در حالی شعار «زن، زندگی، آزادی» را بهعنوان محور مطالبات اجتماعی مطرح میکنند که برخی تصاویر منتشرشده نشان میدهد عملکرد آشوبگران در تضاد آشکار با شعارهای آنها قرار دارد که حمله و آسیب زدن به پلیس مجروح، یکی از نمودهای آن بود! تصاویر نشان میداد اغتشاشگران با حمله به مأموران نیروی انتظامی، ضمن توقف یک خودروی فراجا، تعدادی از مأموران را با سنگ بهشدت مجروح میکنند!
آنها در حالی شعار «آزادی» سر میدهند که حتی تاب شنیدن صدای یک شهروند منتقد به عملکرد خود را ندارند و با حمله به او پاسخ میدهند. هتاکان و اغتشاشگران که اکثراً نوجوانان کمسنوسال هستند، با غافلگیر کردن روحانیانی که غالباً سالخورده هستند، به عمامه آنان تعرض میکنند! اقدامی که پرده دیگری را از ماهیت عملکرد حامیان شعار «زن، زندگی، آزادی» نمایان میکند.
برهنه شدن برخی معترضان در تجمعهای خارج از کشور را میتوان بازتاب دیگری از واقعیتهای پشتپرده در قالب شعار «زن، زندگی، آزادی» بهشمار آورد. بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی بر این اعتقاد بودند که او با این حرکت، خیلی زود نهایت سوءاستفادهها از مطالبات برخی معترضان را نشان داد و مشخص کرد سوءاستفاده از شعار «زن، زندگی، آزادی» هدفی بهجز برهنگی کامل ندارد.
در این میان تصاویری منتشر شده است که برخی دختران، بی توجه به شئون اسلامی – ایرانی و در قالب ترفند آغوشِ رایگان دست به انجام حرکاتی زدند که شاهد دیگری بر تناقضهای موجود در شعار «زن، زندگی، آزادی» محسوب میشود. سردادن شعارهای جنسی از سوی تعدادی از زنان و دختران، نشاندهنده رویکردی پرتناقض در مواجهه با شعار «زن، زندگی، آزادی» است.
چنین رویکردهایی بهوضوح حکایت از آن دارد که ویرانیطلبان برداشتهای وارونهای از شعارهایی مانند «زن، زندگی، آزادی» دارند.