به گزارش خبرگزاری مهر، وحیده علیمیرزایی پژوهشگر حوزه زن و خانواده طی یادداشتی به موضوع تأملی در نسبت عفاف و جامعه پرداخت که جزئیات آن به شرح ذیل است؛
ارزش آثار و نتایج عفاف و حجاب را زمانی به خوبی میتوان دریافت که با فقدان آن در جامعههای مواجه باشیم. برای آگاهی از عوارض بی عفتی و بیحجابی باید به جوامعی مراجعه کرد که در این زمینه پیشگام بوده اند. بی اهمیتی به موضوع عفاف و حجاب و اجرای آن در جامعه، زمینههای انحطاط را فراهم خواهد کرد و آثار زیانبار فردی و اجتماعی زیادی را به دنبال خواهد داشت.
شناخت عوامل مؤثر در سیر نزولی توجه به عفاف و حجاب میتواند ما را در تبیین هرچه بهتر راهکارهای اجرایی عفاف و حجاب یاری دهد:
تبیین نشدن شایسته فرهنگ اسلام
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران گرایش به دین و دیانت و انجام دستورات دینی در جامعه به نحو شایسته ای رشد داشته است. سیاستمداران کشور وضعیت اجتماعی را پاک و سالم دانسته اند و به تصور اینکه این روند ادامه خواهد داشت، از برنامهریزی برای تبیین و استمرار فرهنگ دینی که حجاب و عفاف نیز جز آن است، غافل شدند و به مسائل دیگری که گمان میکردند از اهمیت بیشتری برخوردار است، پرداختند.
بحرانسازیهای متعدد دشمن
این بحرانها سیاستمداران حکومت دینی را به خود مشغول کرده و فرصت برنامه ریزی صحیح را از آنها سلب کرده است. بحرانهایی از قبیل جنگ، بحرانهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و تنشهای اجتماعی که همه ما مصادیق بسیاری را از اول انقلاب تا به حال، شاهد بودهایم.
سیاستهای فرهنگی
عرصههای فرهنگی به افراد خوش ذوق، متعهد، متدین و متخصص نیازمند است که به صورت دقیق و عمیق بتواند مسائل اسلامی را از منابع غنی اسلامی تمیز دهد و به شیوه صحیح ارائه کند. با کمال تأسف، سالهای متمادی است که تحولی در کتابهای معارف اسلامی دبیرستانها و دانشگاهها صورت نگرفته است و مطالب نیز از ذوق مناسب و جذابیت کافی برخوردار نیست و با طبع جوان امروزی تناسب کافی ندارد.
ترویج تساهل و تسامح
افرادی که حجاب را قیدوبندی برای خود احساس میکنند و مراعات آن را با آزادی مادی و جسمی خود سازگار نمیدانند و بهدنبال راحتی و آسانی زندگی هستند، خیلی زود به افکار و عقاید دشمن که در این زمینه القا میشود، گرایش پیدا میکنند.
نبود الگوهای مناسب فرهنگی
دشمن از این خلاء فرهنگی سود جسته و با ترویج الگوهای مصرفی و بی بندوباری در میان جوانان و نوجوانان کوشیده است، قبح بسیاری از مسائل غیراخلاقی را از بین ببرد.
بالا رفتن سن ازدواج
بالا رفتن سن ازدواج، رعایت حجاب و عفاف را مشکل میکند، مشکلاتی از قبیل بالا رفتن خواستههای خانواده طرفین، نبودن درآمد و شغل و مسکن مناسب، سبب شده است جوانان از ازدواج دوری گزینند و با صرف هزینههای کمتری به ارضای نیازهای جنسی خود بپردازند.
عقب نشینی نیروهای مذهبی به دلیل به کار نگرفتن روش صحیح در اجرای احکام
افراط و تفریط در به کارگیری روشهای صحیح و منطقی در اجرای احکام و عمل به امر به معروف و نهی از منکر، دستاویزی برای دشمن علیه نیروهای متدین بوده و باعث شده است آنها را نیروهای خشونت طلب معرفی کنند. این امر به مرور زمان باعث عقب نشینی نیروهای متدین شد.
وجود مسائل و مشکلات درونی و تصویر غلطی که زنان در جامعه از خود دارند
متأسفانه زن به عنوان جنس ضعیف، موجودی انفعالی و ناکارآمد و حاشیهای معرفی میشود و این خلاف تصویری است که مذهب و دین از او ترسیم میکند. زن از نه سالگی به عنوان عضو رسمی جامعه وارد نظام عقیدتی میشود؛ اما از آنجا که تربیت ما با احکام الهی فاصله دارد، تصویری که از زن ارائه کرده و آن را به دختران خود القا میکنیم، تصویر ضعیفی است. همچنین گاه شخصیتهای فرهنگی نگرش صحیحی نسبت به زنان ندارند. کسی که به زن نگاه ابزاری داشته باشد نمیتواند برای تعالی او برنامه ریزی کند. با این دیدگاه اشتغال زنان اصل شده و گویا تمامی نیازهای زن به نیازهای مادی منحصر میشود.
تلاش دشمن برای جدایی جوانان به ویژه دختران از کانون خانواده
با جدایی آنان از خانواده ارضای عاطفی صورت نمیگیرد و آسیب پذیری و آمادگی برای القائات بیگانه دوچندان میشود. دشمنان با اتخاذ راهکارهایی برای ناکارآمد جلوه دادن فرهنگ دینی و با شعارهای فریبنده و سست کردن اعتقادات مردم به دینزدایی پرداخته اند.
آنها حجاب و عفاف را سدی در برابر آزادی زن معرفی میکنند و اظهار میدارند اسلام مانع آزادیهای خدادادی زن است یا مانع رسیدن به مدارج عالیه تحصیلی و فعالیتهای اجتماعی است.
سهمگینترین بخشی که دشمن ابزارش را قویتر کرده، وارد شدن به تحلیل فکری جوانان و والدین است. بسیاری از تحلیلهای افراد با ارزشهای دینی همخوان نیست و این نشان دهنده آن است که بسیاری از حساسیتها و ارزشها و اعتقادهای دینی در سایه تبلیغات گسترده بیگانه، سست و کمرنگ شده و گاهی نیز ارزشها به ضد ارزش تبدیل شده است.
شکل گیری انواع گروههای ضداخلاقی و وارد شدن جوانان به گروههایی از قبیل رپ و امثالهم، آرایش کردن دخترها به انواع طرحها و مدلهای زننده، مثالهایی بر این مدعا هستند.