خبرگزاری مهر– گروه استان ها: هر روز، وقتی که دیگران در آرامش و امنیت زندگی میکنند، مردان و زنان شجاع آتش نشان آمادهاند تا به قلب آتش بروند.
لباسهای مخصوص و کلاههای ایمنی آنها تنها نشانهای از حرفهشان نیست؛ بلکه نمادی از فداکاری و ایثار است. هر بار که آژیر خطر به صدا درمیآید، آتشنشانها به سوی محل حادثه میشتابند. آنها میدانند که ممکن است در هر لحظه با خطرات جدی روبرو شوند، اما این هیچگاه مانع از انجام وظیفهشان نمیشود.
آتشنشانها نه تنها در خاموش کردن آتش و نجات افراد تخصص دارند بلکه آنها با روحیهای بلند و قلبی بزرگ، امید را به دلهای ناامید میآورند.
زندگی یک آتشنشان پر از چالشها و سختیهاست. ساعات طولانی کار، دوری از خانواده و فشار روانی ناشی از مواجهه با صحنههای دلخراش، تنها بخشی از واقعیتهای این حرفه است. اما با وجود تمام این مشکلات، آنها هرگز از پای نمینشینند، زیرا میدانند که هر لحظهای که صرف نجات دیگران میکنند، ارزشمند است.
آتشنشانها نماد شجاعت، فداکاری و عشق به انسانیت هستند. آنها یادآور این حقیقتاند که در دنیای پر از خطر و چالش، همیشه کسانی هستند که برای حفاظت از دیگران جانفشانی میکنند، پشت هر آتش خاموش شده، داستانی از شجاعت و ایثار وجود دارد.
قهرمان روزهای سخت
به مناسبت روز آتشنشانی و ایمنی پای صحبت های آتشنشانی مهربان نشستیم و با سختی و چالش های شغل آن آشنا شدیم.
این آتشنشان فداکار در معرفی خود گفت: مهدی محمد پور هستم، ۴۴ سال سن دارم، در رشته روانشناسی تحصیل کردم و از سال ۸۸ وارد سازمان آتشنشانی شدم و نزدیک به ۶ سال است که سمت فرماندهی ایستگاه آتشنشانی را دارم.
او در آغاز، شناختی از این حرفه نداشته و به واسطه یک آگهی استخدام، پای به دنیای آتشنشانی گذاشته است. اما به مرور زمان، عشق و علاقهاش به این شغل عمیقتر شد.
وی در مورد لحظه اعلام حادثه گفت: هنگامی که در ایستگاه آتشنشانی هستیم و آژیر به صدا در میآید ضربان قلبمان افرایش پیدا میکند و طبق اعلام نوع حادثه آماده میشویم و پیشبینی و برنامه ریزی میکنیم که در محل حادثه ممکن است با چه چیز هایی روبه رو شویم.
این آتش نشان باتجربه که هر لحظه و هر عملیات با خطرات مختلفی مقابله و دست و پنجه نرم میکند، مواجه شدن با خطر و آسیب را جزئی از کار دانست و گفت: در عملیات ها ممکن است هر لحظه درگیر خطر شویم، من نیز در عملیات های گذشته از ناحیه کمر آسیب دیدم و یکبار در عملیات حریق انبار دچار دود زدگی شدم و موردهای خفیف و جزئی دیگری نیز بوده است.
خاطرات تلخ؛ یادگاری عملیات های امداد و حریق
او به یاد دارد که در عملیاتهای بسیاری شرکت کرده و با حوادث تلخی مواجه شده است و در اینباره با تعریف یکی از آن تجریه های تلخ گفت: تقریباً یادگاری بیشتر عملیات ها خاطرات تلخ است که در ذهن ما میماند، مثلاً یکی از این حوادث ناگوار مربوط به کودکی بود که بر اثر بیاحتیاطی دستش در چرخ گوشت رفته بود؛ صحنه دلخراش و تلخی که همچنان در ذهن من حک شده است.
وی افزود: سختی های شغل ما دو قسمت است، ما همیشه به مکان هایی باید برویم که آتش و دود وجود دارد و مردم از آن فرار میکنند و گاهی در دما های بسیار بالا قرار میگیریم و با خطرات و آسیب های جدی فیزیکی و جسمی روبه رو میشویم.
اما این دشواری ها تنها به جسم محدود نمیشود و روح و روان این قهرمانان را نیز درگیر میکند، این آتش نشان ادامه داد: از طرفی دیگر روح و روان ما با دیدن صحنههای دلخراش زیاد و مختلف دچار آسیب میشود و گاهی در طول ۲۴ ساعت با صحنه های دلخراش زیادی روبه رو میشویم که بسیار سخت و دشوار است و مجبوریم با این مسئله مقابله کنیم و ذهنمان را برای عملیات های دیگر آماده نگه داریم.
محمد پور افزود: ما اکثر مواقع با استرس های زیادی مواجه هستیم و به این فکر میکنیم که چگونه میتوانیم کمکی به افراد حادثه دیده کرده و مشکلی را حل کنیم؛ این موارد از چالش های بزرگی است که هر بار پس از به صدا در آمدن زنگ آژیر با آن روبه رو میشویم.