چهارمین محفل هماندیشی در قرآن با عنوان «نامه و قرار» در حالی روز گذشته (۲۴ اردیبهشتماه) در جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد که در این جلسه به موضوع تفکر در آیات سوره عصر پرداخته شد.
در ابتدای این جلسه، سید محمد رجایی رامشه، دکترای مهندسی ذهن، اظهار کرد: باید محافلی برای کسب علوم قرآنی و با حضور اساتید این عرصه وجود داشته باشند تا برای مثال ترجمه صحیح کلمات عربی را برای ما توضیح دهند. اگر کلمه فارسی را به انگلیسی ترجمه کردید و مجدداً ترجمه انگلیسی را به فارسی برگرداندید، اما واژه نخست بهدست نیامد، ترجمه اولیه خطا بوده است. همین قائده در خصوص قرآن نیز صدق میکند. «لا اکراه فیالدین» به «در دین اجباری نیست» ترجمه شده است و وقتی مجدداً به عربی برمیگردد تبدیل به «لا اجبار فی الدین» میشود که ترجمه غلطی است. به همین دلیل به جلساتی برای فهم صحیح قرآن نیاز است. اساتید، کتاب گویا هستند و نیاز ما به منابع را برطرف میکنند و برای تسهیلگری در فهم قرآن اینجا هستند.
او خطاپذیری انسان را در فهم نصوص مورد تأکید قرار داد و گفت: قرآن خورشیدی است و ما از قرآن به کمک اساتید این عرصه پرتوی از خورشید را کسب میکنیم. البته که برداشت ما کامل نیست و ما فقط نظراتمان را ارائه میدهیم. ما طبق آیه قرآن همه قول ها را میشنویم و هرکدام را انتخاب میکنیم که به نظر خودمان احسن بود. هر کلمه قرآن قابل پژوهش است. گاهی چندین جلسه صرفاً در مورد یک واژه قرآن گفتوگو میکنیم. حتی تلفظ کلمات، معنای کلمات قرآن را کاملاً تغییر میدهند.
سپس محمد سلطانی، عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان گفت: لازم است در ابتدای بحث دو نکته را مطرح کنم؛ اول اینکه کرسیهای قرآن پژوهی منحصراً مربوط به مسلمانان نیستند. یکی از قرآن پژوهان مطرح دنیا یک مرد ژاپنی الاصل و بزرگشده آمریکا به نام «توشیهیکو ایزوتسو» است که کاملاً از فرهنگ اسلامی به دور است، اما منابعی که تالیف کرده منابع دکتری علوم قرآنی است و تا آخرین لحظات زندگیاش وقتی از او میپرسیدند که آیا مسلمان است یا خیر صراحتاً پاسخ منفی میداد. علوم اسلامی تا مقطع دکتری در دانشگاههای غربی تدریس میشود.
او ادامه داد: نکته دوم این است که نام کتاب مسلمانان، مصحف است و در واقع قرآن مکتوب است. پیامبر صدایی میشنید و آن را تکرار میکرد. دیگرانی بودند که آن را بر پوست و پارچه و… مینوشتند و حفظ میکردند. تا ۲۳ سال این فرایند ادامه داشت و با نزول هر بسم الله الرحمن الرحیم، سوره جدید نازل میشد. اولین کسی که اقدام به تالیف قرآن نمود، امام علی (ع) بود. امیرالمؤمنین قرآن را به ترتیب نزول سورهها نوشت و بر یک شتری سوار کرد و نزد خلیفه اول برد اما خلیفه و یار همیشگیاش عمر، کتاب را نپذیرفتند و گفتند ما به کتاب تو نیازی نداریم.
سلطانی اضافه کرد: گردآوری قرآن به شکل یک کتاب تا زمان عثمان به تعویق افتاد. عثمان کارگروهی از جوانترین صحابه پیامبر تعیین میکند و آنها قرآن کریم را بر اساس گردآوریهای برخی از صحابه از سورههای بزرگ به کوچک مکتوب میکنند، در حالی که سورههای مکی که ابتدا نازل شدند سورههای کوتاهی بودند که در جزء آخر قرآن واقع شدند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان درمورد تالیف قرآن از سورههای بزرگ به کوچک توضیح داد: تالیف از سورههای بزرگ به کوچک، مشکلساز شده است. تصور کنید وقتی سوره بقره که هشتاد و ششمین سوره قرآن است در اولین سوره واقع شده و سوره علق که اولین سوره نازل شده است در جزء ۳۰ قرآن است چه اتفاقی میافتد. سوره عصر نیز سیزدهمین سوره قرآن است که جزو آخرین سورهه است. سورهای که در مدینه و در آخرین لحظات بعد از تشکیل دولت و ایمان آوردن جمعی مردم نازل شده است با سورههای مکی که در ابتدای بعثت نازل شده اند و هنوز پیروان اسلام محدود هستند متفاوت اند. اعراب قرآن را مصحف شریف میخوانند.
او با تاکید بر لزوم تألیف تفسیر ترتیبی قرآن بیان کرد: قرآن چیزی است که نازل شده است و مصحف چیزی است که مکتوب شده است. تألیف رایج قرآن که در زمان عثمان انجام شد برای ما مشکلساز است. در اهل سنت چند تفسیر وجود دارد که به ترتیب نزول نوشته شده است ولی تفسیر شیعی بر این اساس وجود ندارد. سوره عصر و فلق از اولین سورههای قرآن هستند و سورههای بزرگ در مدینه و بعدها نازل شده اند. اعتقاد شیعه این است که ترتیب نزول در تفسیر موثر است، اما یک تفسیر بر اساس ترتیب نزول وجود ندارد. همه تفاسیر بر اساس مصحف هستند نه قرآن. اهل بیت هیچ وقت اقدام به تألیف مصحف ترتیبی نکردند و شاید علت آن، حفظ وحدت مسلمین بوده است.
در ادامه، امیر احمدنژاد، عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان با تأکید بر اهمیت سوره عصر گفت: صحابی پیامبر وقتی به هم میرسیدند پیش از سلام دادن سوره عصر را میخواندند. کسانی که پیرو پیامبر بودند علنی اسلام آوردن خود را مطرح نمیکردند و در دیدار با یکدیگر، این سوره محوری را میخواندند. برخی سوره عصر را اولین سوره قرآن میدانند و شامل موارد اساسی دعوت پیامبر است. عبارات آن برای شناخت اسلام و قرآن بسیار مهم است. در این سوره انسان شناسی، خدا شناسی و جهان شناسی اسلام را میتوانید ببینید.
او مفاهیم اصلی سوره عصر را برشمرد و افزود: زمان، انسان، خسران، نسبت دادن انسان به خسران، ایمان، عمل صالح، تواصی، حق و صبر مفاهیم کلیدی اسلام در این سوره هستند. خداوند سنت شکنی کرده و به عصر قسم خورده است. خداوند در ادامه به خسران و زیان انسان اشاره میکند و سپس به حق با آن قطعیت و یقین توصیه کرده و در کنارش صبر را هم مورد تأکید قرار میدهد و در آخر سورهای که با کوبندگی شروع شده با پایان باز تمام میشود.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: خداوند به زمان قسم میخورد، یه خسران انسان اشاره کرده و اهل عمل صالح را از خسران زدگی استثنا میکند. تفسیر محمد عبده از سورههای جزء ۳۰ و تفسیر نوین محمدتقی شریعتی را برای فهم سوره عصر مناسب است. زیرا سورههای اولی اسلام، زمینه و محور دعوت هستند و طبق همان سورهها اسلام به ارث میرسد، ولی ایمان به ارث نمیرسد. هر کسی در زندگی باید خودش ایمان بیاورد. این ایمان هم به تجدید نیاز دارد. برای ایمان آوردن، سورههای پایهای و اولی قرآن اولویت دارد. تفسیرهای تنزیلی و تفسیرهای جزء سی از این جهت نیز حائز اهمیت هستند.
سلطانی نیز در ادامه این نشست بیان کرد: مفسران، تمام حوصله و توان خود را به سورههای اول اختصاص میدادند و وقتی به سورههای کوچکتر میرسیدند توانشان اجازه نمیداد تفسیر را به خوبی اول تمام کنند. تفسیر عبده از این لحاظ خواندنی است که صرفا به جزء ۳۰ پرداخته است.
او در پاسخ به پرسش امکان تحریف قرآن مطرح کرد: تحریف سهگونه است. تحریف به نقصان به معنی حذف یک بخشی از نص است. تحریف به زیاد یعنی چیزی به متن افزوده شده باشد و گونه سوم تحریف به این معنا است که در متن چیزی نه کم و نه زیاد شده باشد بلکه تغییرش داده باشند. از نظر عقلی این مصحف مانند دیگر کتب آسمانی ممکن است تحریف شده باشد. اما سه گونه پاسخ به پرسش از تحریف داده اند. مسلمان معتقد به وعده خدا در آیه انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون باور دارد. از موضع کلامی یک مسلمان میگوید خدا حافظ قرآن است. اگر از دیدگاه تاریخی نگاه کنیم نسخهشناسان نسخههای خطی را بررسی میکنند و تأیید میکنند که نسخههای فعلی با نسخههای سده نخست اسلام یکسان است. گونه سوم پاسخ این است که حافظان آنی قرآن نیز این مصحف را تأیید میکنند دل افراد نیز جذب قرآن میشود. روزی خلیفه دوم یک «و» از سوره توبه را در خطبهاش جا انداخت. مردم به او تذکر دادند و حتی ابن مسعود را آوردند تا تأیید کند که اصل آیه چیست. مردم آن زمان از یک واو کوتاه نمیآمدند.
رجایی رامشه نیز عدم تحریف در قرآن را مورد تأکید قرار داد و افزود: ما فقط در مورد قرآن، حافظان و قاریان و کاتبان وحی را داریم. در کتب تورات و انجیل، راویانی داریم که مشابه راویان احادیث ما هستند. همین که انتقال قرآن در بین سه گروه بوده قرآن را از تحریف محافظت کرده است. این سه گروه خطای یکدیگر را اصلاح میکردند. پیامبر هم که خودش امی بود و اینطور نبود که برداشت خودش از وحی را برای مردم بگوید. عیناً طبق دستور خداوند موظف بود که کلام وحی را منتقل کند. پیامبر تفسیر ارائه نداده است.
سپس احمدنژاد سوره عصر را موجزترین دستورالعمل زندگی مسلمانان و محور ارتباطی آنان دانست و افزود: این سوره به ما میگوید ایمان، عمل صالح و توصیه به حق و صبر مانع از خسران میشود. به عبارت بهتر اگر زندگی کسی شامل ۴ رکنِ گفته شده نبود آن انسان دچار خسران و ضرر میشود. در مورد مفهوم ایمان نیز اگر آن را ایمان فقهی و شهادتین در نظر نگیریم بلکه آن را ارتباط با یک موجود ابدی و ازلی در نظر بگیریم حرکت به سمت آن موجود ابدی زیبا و لذت بخش است. همین طور که لا اله الا الله تاکید بر پرستش الله و آزادی از الهههای دیگر است، در ایمان نیز چنین پدیدهای اتفاق میافتد.
او به توضیح مفهوم ایمان پرداخت و بیان کرد: ایمان داشتن به یک مبداء، مساوی با از بین بردن اتکا به سایر منابع است. ایمان منجر به این میشود که انسان همه هستی را محترم بشمارد و از سایر الههها دور شود. ایمان از انسان موجودی میسازد که ثروت و قدرت و منفعت را ملاک برتری نمیداند و همه هستی در نگاهش به یک اندازه قابل احترام است پس ترس و مصلحت اندیشی ندارد. ایمان یک مفهوم تک کلمهای نیست.
این عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: اصلاً اینطور نیست که پیامبر بگوید بیایید بر عکس قبل، الله را بدون بتها بپرستیم و همین مطلب، مشرکین را عصبانی کند. بلکه پیامبر، مردم را به یک سبک زندگی متفاوت دعوت میکرد. سبک زندگی که در آن از هیچ چیز نمیترسی و در عین حال برای همه چیز احترام قائل هستی، هیچ گاه به دنبال منافع شخصی نمیروی. پیامبر در اولین سخن به دعوت فرمود لا اله الا الله. این عبارت را با تأکید بر «لا» بخوانید. دعوت اول پیامبر این است که آزاد شوید نه اینکه بندگی کنید. میگوید هر چیزی غیر از الله را رها کنید.
این مدرس علوم قرآن و احادیث با اشاره به انسانسازی اسلام تصریح کرد: انسانی که تفکر اسلامی به تکیه بر مفهوم ایمان و لاالهالاالله میسازد، شجاع با اعتماد به نفس و آزاده است. نفی دیگر الههها شروع میشود تا انسان را از هرگونه بندگی رها کند. انسانها حتی نسبت به خود پیامبر آزادهاند. پیامبر هیچکس را به بندگی خود دعوت نکرد. جامعه دینی که ایمان را با مناسک و شهادتین خلط کرده بیشتر در معرض بیایمانی است؛ به همین دلیل قرآن یهودیان، مسیحیان و حتی مسلمانان را مجدداً به ایمان آوردن دعوت میکند. کلیدواژه اصلی این سوره ایمان است و به ترویج سبک زندگی مومنانه میپردازد.
سپس سلطانی در خصوص فهم سوره عصر خاطرنشان کرد: اگر بپذیریم بسمالله الرحمن الرحیم آیهای از هر سوره است، نوع برداشت ما از مفاهیم در سوره عصر متفاوت میشود. وقتی خدا به عصر قسم میخورد علتش رحمان بودن اوست. وقتی از خسران حرف میزند عیبجو و بدخواه انسان نیست، بلکه این را میگوید چون رحمان و رحیم است.
رجایی رامشه با اشاره به مفهوم خسران در سوره عصر گفت: خداوند راه امن را به انسان نشان داده است و میگوید اگر از این طریق خارج شوی دچار خسران خواهی شد. برای توضیح خسران ذکر این مثال ضروری است که فرض کنید در راه تهران به قم، با وجودی که برای هدایت شما چراغ و لامپها نصب شده اند، از راه خارج شوید. خسران فقط این نیست که شما به مقصد نمیرسید بلکه ممکن است با مانعی برخورد کرده و از مایه ضرر کنید و ماشین خود را هم از دست بدهید، این مفهوم خسران است. عمر انسان مثل یک تانکر آب است و میزان مشخصی آب دارد. این آب از شیر خارج میشود و اگر از این خروجی آب بهره برداری کنید، شما خسارت نخواهید دید. منطور از والعصر، عصر زندگی و عمر انسان است. قسم خوردن خداوند، برای مستند کردنِ ادامه آیات سوره است. او قسم میخورد به زمان که زمانِ شما به سرعت رو به اتمام است. این آب از تانکر به مرور و سریع خارج میشود. اگر انسان در عصر و زمانی که از بدو تولد تا مرگ دارد، بهرهای از زندگی خود نبرد نه تنها سود نکرده است بلکه سرمایه وجودی خود را که همان عمر است از دست داده است.
سلطانی نیز دخیل بودن آیه بسم الله الرحمن الرحیم در تفسیر سوره عصر را مورد تأکید قرار داد و گفت: بسمالله الرحمن الرحیم به دو ویژگی خداوند اشاره شده که هر دو از یک بستر معنایی هستند؛ هر دو به مهر اشاره دارند. خداوند برای مردم مکه که هنوز اسلام نیاوردند سوگند میخورد چون بر اساس آیه اول یعنی بسمالله الرحمن الرحیم، مهربان است. سوگند مثل استارت ماشین خاموش است و معمولاً به امور محسوس سوگند میخورد. به اول و اخر شب، به قلم به صبح و ظهر و محسوسات زمین و آسمان سوگند میخورد. خداوند به عصر از سر رحمانیت خود قسم خورده است. تذکر او برای در خسران بودن انسان، از جهت عیبجویی نیست بلکه از شدت مهربانی و رحمانیت است.
سپس احمدنژاد در پایان این نشست افزود: زمان عصر در فرهنگ اعراب، زمان استراحت و در عین حال زمان بطالت و حرفهای ناشایست است که عبده در این مورد مطلب مفصلی دارد و بهتر است که در مورد مفهوم عصر و تعاریف متعدد آن در جلسات بعدی نیز بحث شود.
انتهای پیام