آنچه امروز در شرکت فولاد اقلید پارس رخ داد، به ظاهر یک «انتخاب مدیریتی» بود؛ اما وقتی پای سفارشها، لابیهای غیربومی و دخالت رئیس کمیسیون صنایع مجلس که نماینده ورزقان از آذربایجان است به میان میآید، این انتخاب بیش از آنکه بوی شایستهسالاری دهد، رنگ و بوی انتصاب تحمیلی دارد. به گزارش پیام خبر، آنچه […]
آنچه امروز در شرکت فولاد اقلید پارس رخ داد، به ظاهر یک «انتخاب مدیریتی» بود؛ اما وقتی پای سفارشها، لابیهای غیربومی و دخالت رئیس کمیسیون صنایع مجلس که نماینده ورزقان از آذربایجان است به میان میآید، این انتخاب بیش از آنکه بوی شایستهسالاری دهد، رنگ و بوی انتصاب تحمیلی دارد.
به گزارش پیام خبر، آنچه امروز در شرکت فولاد اقلید پارس رخ داد، به ظاهر یک «انتخاب مدیریتی» بود؛ اما وقتی پای سفارشها، لابیهای غیربومی و دخالت رئیس کمیسیون صنایع مجلس که نماینده ورزقان از آذربایجان است به میان میآید، این انتخاب بیش از آنکه بوی شایستهسالاری دهد، رنگ و بوی انتصاب تحمیلی دارد.
قحطالرجال در فارس؟
چگونه میتوان پذیرفت یکی از ۴۸ طرح بزرگ صنعتی و پیشران اقتصاد ملی در دل فارس، به جای استفاده از مدیران بومی و شایسته، به فردی اردبیلی تبار سپرده شود که نه تنها فاقد سابقه مدیرعاملی است، بلکه کمتر از یک سال سابقه عضو هیئتمدیره یکی از شرکتهای فولادی را در کارنامه دارد؟
آیا فارس، این سرزمین پهناور با صدها نخبه، دانشگاه معتبر و مدیران برجسته، واقعاً در قحطالرجال به سر میبرد؟ یا این انتصاب، یک بیاعتنایی آشکار به شان مردم فارس است؟
سکوت سنگین نمایندگان فارس
نمایندگان فارس در مجلس چرا در برابر این انتخاب سفارشی، سکوتی سنگین اختیار کردهاند؟ این سکوت چگونه باید تعبیر شود؟ رضایت؟ سازش؟ یا ناتوانی در دفاع از مردم؟ آیا کرسی مجلس جایگاه دفاع از منافع موکلین است یا صحنه بدهبستانهای پشت پرده؟
مسئولیت استاندار و نماینده اقلید
استاندار فارس نیز نمیتواند در قبال این موضوع بیتفاوت باشد. پاسداری از جایگاه استان و حراست از سرمایههای انسانی وظیفه اوست. سکوت در این ماجرا به معنای پذیرش تحقیر مردم فارس است.
نماینده مردم اقلید هم بیش از هر کس دیگر باید پاسخگو باشد. مردم به او رای دادند تا صدای آنان باشد، نه اینکه سکوتش به مجوز دخالت افراد خاص در سرنوشت صنعتی شهرستان بدل شود.
بار دیگر تاکید می شود، این انتصاب نه یک تصمیم عادی مدیریتی، بلکه پیامی توهینآمیز به مردم فارس است: «سرمایه انسانی شما دیده نمیشود و سرنوشت اقتصادیتان با لابی و سفارش دیگران رقم میخورد.»
امروز پرسش روشن مردم فارس این است: • اگر کارنامه و تخصص ملاک بود، چرا مدیران توانمند فارس نادیده گرفته شدند؟ • اگر معاملههای سیاسی علت اصلی است، چه کسی پاسخگوی این بیحرمتی آشکار به شان و منزلت فارس خواهد بود؟
فارس؛ نه حیاط خلوت، نه میدان لابی
این ماجرا فراتر از یک انتخاب است؛ آزمونی برای سنجش غیرت سیاسی نمایندگان و مسئولان فارس. نتیجه این آزمون نشان خواهد داد آیا فارس هنوز وزنهای مؤثر در معادلات ملی است یا به حیاط خلوت لابیگران تقلیل یافته است.
فارس سرزمین تاریخ، فرهنگ و خرد است؛ استانی که هرگز قحطالرجال نبوده و نخواهد بود.انتخابهای سفارشی، نه تنها مشروعیت مدیرتحمیلی را زیر سؤال میبرد، بلکه اعتماد عمومی به ساختار تصمیمگیری را به شدت فرسوده خواهد کرد.
و کلام آخر…
زمزمهها و حرفهایی که این روزها در دفتر مرکزی فولاد اقلید پارس ورد زبان کارکنان است، نشان از زد و بندها و لابیهای پنهان دارد وباید صحت وسقم آن از سوی دستگاههای نظارتی دنبال شود.