به گزارش خبرنگار مهر، هنگامی که کودکان و نوجوانان دانش آموز در پایان امتحانات نوبت اول و دوم کارنامه خود را دریافت میکنند؛ کودکان و نوجوانانی که نمرات پایینتری گرفتند معمولاً توسط والدین خود مورد سرزنش یا تحت فشار روانی قرار میگیرند، که این امر میتواند اثرات منفی متعددی بر زندگی دانش آموز و رشد روانی – ذهنی آنها داشته باشد و سبب آسیبهای جدی گردد.
البته توجه به این نکته مهم است که این آسیبها ممکن است از نظر شدت و اثراتش بسته به هر دانش آموز و شرایط منحصر به فرد او متفاوت باشد.
کاهش اعتماد به نفس اولین ثمره سرزنشهای مکرر است
حمید کوثری روان درمانگر و مشاور رسمی آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار مهر در خصوص آسیبهایی که ممکن است ناخواسته به دلیل سرزنش دانش آموز، برای کودک به وجود بیاید گفت: اولین آسیبی که میتواند به کودک وارد شود آسیب به عزت نفس و خود انگاره دانش آموز است. سرزنش و فشار مداوم میتواند منجر به کاهش قابل توجه عزت نفس شود. کودکان و نوجوانان ما ممکن است این باور را درونی کنند که به اندازه کافی خوب نیستند یا ارزش آنها صرفاً با عملکرد تحصیلی آنها تعیین میشود.
وی با بیان اینکه این امر میتواند اثرات منفی طولانی مدتی بر اعتماد به نفس و احساس کلی خود ارزشمندی آنها داشته باشد؛ گفت: نتایج مطالعات و تحقیقات دو محقق به نامهای گرولنیک در سال ۲۰۰۲ و فرویلاند ۲۰۱۴ که ارتباط بین فشار والدین و عزت نفس پایین در کودکان و نوجوانان را بررسی میکردند، نشان داد که تمرکز مداوم بر عملکرد تحصیلی و اعتبار سنجی بیرونی میتواند احساس ارزشمندی دانش آموزان را از بین ببرد و مانع اعتماد به نفس کلی آنها شود.
کودک ممکن است دائماً از اینکه مبادا والدین خود را ناامید کنند، بترسد، که منجر به استرس مزمن، فرسودگی تحصیلی و حتی مشکلات جدی سلامت روان میشود
کوثری آسیب دوم سرزنش و فشارهای مداوم را افزایش اضطراب و استرس و در نتیجه آسیب به سلامت روان کودکان و نوجوانان است؛ گفت: فشار والدین برای پیشرفت تحصیلی میتواند باعث تجربه سطوح بالای استرس و اضطراب در کودکان و نوجوانان شود. آنها ممکن است دائماً از اینکه مبادا والدین خود را ناامید کنند، بترسند، که این ترس میتواند منجر به استرس مزمن، فرسودگی تحصیلی و حتی مشکلات جدی سلامت روان شود. سرزنش و فشار طولانی مدت میتواند باعث ایجاد یا تشدید شرایطی مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی و حتی افکار خودکشی در کودکان و نوجوانان شود.
مشاور رسمی آموزش و پرورش افزود: تحقیقات هیل و همکارانش در سال ۲۰۱۶ نشان داده است که سطوح بالای فشار تحصیلی و انتظارات والدین میتواند سبب افزایش سطح استرس، اضطراب و افسردگی در بین کودکان و نوجوانان شود و همچنین مطالعات سولودو و همکارانش در سال ۲۰۱۴ رابطه مستقیم بین استرس تحصیلی ناشی از فشار والدین و افکار یا تلاشهای خودکشی در دانش آموزان را نشان میداد.
کوثری با اشاره به میل کودک به پیروزی گفت: ترس از شکست و کمال گرایی بلای خانمان سوز دیگری است که ما با سرزنش و فشار وارد زندگی دانش آموزمان میکنیم. کودکان و نوجوانانی که دائماً با سرزنش یا فشار مواجه میشوند ممکن است ترس شدیدی از شکست خوردن داشته باشند. حتی ممکن است کمال گرا شوند و برای جلوگیری از ناامید کردن والدین خود، برای استانداردهای غیر واقعی و دست نیافتنی تلاش کنند. این تلاش بیهوده میتواند یک ذهنیت ناسالم ایجاد کند که توانایی دانش آموز برای ریسک کردن، درس گرفتن از اشتباهات و کشف فرصتهای جدید را از بین ببرد.
مشاور رسمی آموزش و پرورش افزود: آسیب بعدی کاهش انگیزه درونی و مشارکت فعال و کاهش لذت یادگیری در کودکان و نوجوانان است. فشار بیش از حد میتواند منجر به کاهش انگیزه درونی و تعامل با دانش آموزان شود. به جای لذت بردن از یادگیری، کودکان و نوجوانان ممکن است تنها برای تنبیه نشدن یا برآورده کردن انتظارات بیرونی والدین تمرکز کنند که این امر میتواند مانع کنجکاوی، خلاقیت و عشق طبیعی آنها به کسب دانش شود.
کوثری خاطر نشان کرد: نتایج تحقیقات دسی و همکارانش در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ نشان داده است که فشار بیش از حد و پاداشهای بیرونی میتواند انگیزه درونی دانش آموزان را تضعیف کند و لذت یادگیری را در آنها کاهش دهد. به یاد داشته باشیم هنگامی که کودکان و نوجوانان صرفاً توسط عوامل بیرونی مانند فشار والدین برانگیخته میشوند، مشارکت و کنجکاوی آنها در فعالیتهای تحصیلی کاهش پیدا میکند.
وی با تاکید بر اینکه ترس از شکست و استرس مداوم میتواند در تمرکز، حافظه و عملکرد شناختی اختلال ایجاد کند. گفت: همچنین ممکن است تمایل دانش آموزان برای کمک گرفتن یا سوال کردن را کاهش دهد و مانع از توانایی آنها در درک مفاهیم و یادگیری بهتر شود.
مشاور رسمی آموزش و پرورش تقلب و عدم صداقت را آسیب دیگری استرسهای درسی دانست و گفت: وقتی دانش آموزان با فشار شدید برای رسیدن به نمرات بالا مواجه میشوند، ممکن است دچار عدم صداقت تحصیلی شوند و به راهکارهایی مانند تقلب یا سرقت ادبی متوسل شوند. ترس از شکست و تمایل به جلب رضایت والدین میتواند آنها را به سمت رفتارهای غیراخلاقی سوق دهد تا انتظارات غیر واقعی والدین را برآورده کنند. نتایج مطالعات اندرمن و مرداک در سالهای ۲۰۰۷ و دیویس و همکارانش در سالهای ۲۰۰۹ نشان داد رابطه مستقیمی بین سطوح بالای فشار تحصیلی و افزایش احتمال درگیر شدن در عدم صداقت تحصیلی، مانند تقلب یا سرقت ادبی دانش آموزان وجود دارد. پس یادمان باشد ترس از شکست و میل به برآورده کردن انتظارات غیر واقعی میتواند برخی از دانش آموزان را به روی آوردن به اقدامات غیراخلاقی بکشاند.
آخرین آسیبی که میتوانیم در اینجا ذکر کنیم عدم کشف علایق، استعدادها و توانمندیهای بالقوه دانش آموزان و تیره شدن رابطه بین والدین و دانش آموزان است.
مشاور رسمی آموزش و پرورش تأکید بیش از حد بر عملکرد تحصیلی را مانعی برای کشف و توسعه سایر استعدادها و علایق دانش آموز دانست و گفت: تأکید بیش از حد بر عملکرد تحصیلی زمان و انرژی کودک را صرفاً به سمت فعالیتهای آکادمیک هدایت میکند و سبب میشود تا از سایر زمینههای رشد شخصی و مسیرهای تحصیلی و شغلی بالقوه دانش آموز غافل شوند. همچنین فشار مداوم میتواند رابطه والد-فرزند را تحت فشار قرار دهد. کودکان و نوجوانان ممکن است نسبت به والدین خود احساس ناراحتی و رنجش داشته باشند و با آنها احساس بیگانگی کنند که این امر منجر به افزایش تعارض، قطع ارتباط و عدم اعتماد دانش آموز به والدین میشود.
کوثری خاطر نشان کرد: این فشار میتواند تأثیرات منفی گستردهای بر رفاه عاطفی، سلامت روان و روابط آینده بین والدین و فرزندان داشته باشد. نتایج مطالعات مویت را و همکارانش در سال ۲۰۱۹ نشان داده است که فشار بیش از حد والدین در مورد عملکرد تحصیلی میتواند منجر به افزایش تعارض، کاهش ارتباطات و تیرگی روابط بین والدین و فرزندانشان شود. این فشار میتواند تأثیر منفی بر پویایی کلی خانواده و رفاه عاطفی آنان داشته باشد.