خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ بهرهگیری از روشهای کارآمد در جهت یادگیری بهتر در موزه ضرورتی است که امروزه بیش از گذشته در آموزش دانشآموزان دبستانی احساس میشود.
موزههای زیادی در سالهای اخیر در کشور تأسیس شدهاند اما بیشتر این موزهها همچنان همان جنبه نمایش آثار را مد نظر داشته و بر ضرورت نحوه آموزش صحیح و آزمودن روشهای آموزشی جدید در کنار مدارس کم کاری میکنند.
دو مشکل اساسی در سیستم آموزشی موزههای ایران عبارتند: ۱- بازدیدهای محدود، نامنظم و اغلب بدون هدف و برنامه از موزه؛ حال آنکه در برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران ۱۳۹۱، یکی از حوزههای آموزش و پرورش به یادگیری فرهنگ و هنر اختصاص دارد. این حوزه از یادگیری به دنبال درک معنا و روابط بین پدیدهها، زیباییشناسی و درک نشانههای جمال الهی و زیباییشناسی در زمینه فرهنگی جامعه (شامل نمادها، آداب و رسوم، ارزشها و اسطورهها) و حفظ و تعالی آن است که در موزه قابل اجرا و کاربردی است.
۲- عدم بکارگیری از شیوههای جدید آموزشی، از مجموع موزههای مختلف همچون باستان شناسی، هنر، علوم و فناوری، تاریخ طبیعی میتوان گفت موزههای علوم و فناوری متناسب با ماهیتی که دارند کمتر از شیوه سنتی استفاده میکنند. این موزهها با ایجاد علاقه و ارتقای دانش عمومی نسبت به علم و فناوری فضایی فعال برای گروههای سنی مختلف از جمله دانشآموزان ابتدایی فراهم میکنند که با استفاده از ابزارهای تعاملی آنان را در امر یادگیری سهیم نموده و به تجربیات خوبی در حوزه علم و تکنولوژی هدایت میکنند.
اما در غالب موزهها شیوه سخنرانی همچنان بر موزههای کشور حاکم است و کمتر موزهای را میتوان دید که شیوههای جدیدی مانند اکتشافی، قصهگویی، نمایش خلاق که منجر به یادگیری میشود را به کار گرفته باشد.
روش پژوهش
در مقاله مستخرج از رساله دکتری اعظم صفی پور با عنوان «طراحی و اعتبار سنجی الگوی آموزش میراث معنوی در موزهها» با راهنمایی «رضا افهمی» و «مرجان کیان» و مشاوره «مهدی کشاورز افشار» در دانشگاه تربیت مدرس توضیح داده شده که این پژوهش به جهت نتایج، کاربردی و از جهت روش اجرا به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر و پسر پایه سوم دوره ابتدایی شهر تهران بود که در سال ۱۳۹۹ از موزه تماشاگه زمان بازدید کردند. نمونهگیری این پژوهش به روش تصادفی ساده انجام شد، ۹۰ دانشآموز پایه سوم ابتدایی شامل ۴۵ دختر و۴۵ پسر در این پژوهش شرکت داشتند.
جهت اجرای این طرح، ابتدا پیش از بازدید از موزه، با کمک و هماهنگی مربیان مدرسه از دانشآموزان در مدارس پیش آزمون گرفته شد. این آزمون شامل ۱۵ سوال با پاسخهای چهارگزینهای بود که ۵ سوال درباره توالی زمان و تقسیمات زمانی در گاهشماری ایرانی، ۵ سوال درباره زمان برگزاری جشنها و مراسم مربوط به گاهشماری مثل شب چله، مهرگان در تقویم ایرانی و ۵ سوال به علت به وجود آمدن پدیدههای نجومی و گاهشماری اشاره داشت.
پس از گذشت دو از پیش آزمون، دانشآموزان از موزه بازدید کردند. در مرحله بازدید از موزه دانشآموزان حدود یک ساعت در سه گروه به منظور سه روش سخنرانی، نمایش مشارکتی خلاق و قصهگویی به تفکیک دختر و پسر در موزه آموزش دیدند. مفاهیم میراث ناملموس همچون گاهشماری شامل جشنهای ایرانی مانند: اهمن و بهمن، سده، تیرگان، نوروز و غیره آموزش داده شد. در مرحله سوم دو هفته پس از بازدید دانشآموزان مجدداً در مدارس از هر سه گروه مورد آموزش پس آزمون گرفته شد و نتایج مورد مقایسه و سنجش قرار گرفت.
پس از جمعآوری دادههای آماری با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۳ جهت تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش از تحلیل واریانس بین گروهی دو عاملی و به منظور بررسی روایی آزمون از روایی محتوایی بر پایه نظر مربیان مدرسه و راهنمایان موزه کمک گرفته شد تا بتوان متناسب با اهداف پژوهش به نتایج مطلوبی دست یافت.
آنچه در این پژوهش مورد توجه بود مقایسه روشهای آموزشی مختلف در موزه است تا بتوان بهترین شیوه را برای آموزش مفاهیم میراث ناملموس به دانشآموزان ابتدایی مورد استفاده قرار داد. در فرایند مقایسه سه روش مورد نظر محققین (کارشناس موزه) به شیوه سخنرانی به توضیحات و ارائه آموزش مستقیم مفاهیم میراث ناملموس میپردازد اما در شیوه قصهگویی و نمایش خلاق مشارکتی با کنترل و مدیریت گروه، اجازه داده میشود دانشآموزان حدسها و نظرات خود را بیان کنند. در این شیوهها شخصیتهایی در جریان نمایش و قصه توسط دانشآموزان شکل میگیرد که برای دانشآموز جنبه آموزشی دارد.
در نمایش خلاق مشارکتی جهت یادگیری مفاهیم گاه شماری راهنما، نقشهایی همچون ماه، خورشید، زمین، عمو نوروز، ننه سرما و غیره را به دانشآموزان محول کرده و از آنها خواسته شد با توجه به نقش خود جریان پدید آمدن شب و روز، زمان برگزاری شب چله و جشن مهرگان، اهمن و بهمن، چله بزرگ و چله کوچک، نمایش گردش زمین و ماه که نتیجه آن روز و شب، ماه، نغییر فصول، سال و یا هلال ماه و قرص ماه، خورشیدگرفتگی و ماه گرفتگی را اجرا کنند. دانشآموزان با پذیرش هر یک از نقشها در جریان آموزش مسائل مربوط به نجوم و گاه شماری قرار میگیرند و با تغییر شرایط و مطرح کردن موضوعات مختلف پرسشهای دیگری را به وجود میآورند و پیشنهادهای جالبی در این زمینه میدهند.در واقع بداههپردازی بخشی از نمایش خلاق است.
همینطور در قصهگویی نیز مفاهیم ناملموس پیرامون جشنها و گاه شماری در قالب قصه برای دانشآموزان مطرح میشود و قصهگو (راهنمای موزه) دانشآموزان را در روند شکلگیری داستان راهنمایی میکند. در میان این سه شیوه، تفاوتها و شباهتهایی میتوان یافت. به لحاظ تفاوت در شیوه قصهگویی و نمایش خلاق فراگیر فعال است اما در شیوه سخنرانی فراگیر غیرفعال بوده. ارتباط میان راهنما و فراگیران در شیوه سخنرانی یک سویه و راهنما از میزان یادگیری فراگیر آگاهی ندارد حال آنکه در شیوه قصهگویی و نمایش خلاق راهنما در تعامل و ارتباطی دو سویه با مخاطب قرار دارد و بازخورد فراگیران را در هر مرحله از فرایند آموزش ارزیابی میکند.
در این پژوهش روشهای آموزش مفاهیم میراث ناملموس در موزه مورد بررسی قرار گرفت و از میان سه روش سخنرانی، نمایش خلاق مشارکتی و قصهگویی، دو شیوه آخر بیشترین تأثیر را در یادگیری داشته است. با توجه به نوع موزه (نوع تاریخی) میتوان مفاهیم و موضوعات خاصی را که منطبق با اهداف آموزشی این گروه سنی است اجرا نمود. نتایج تحقیق در موزه نشان داد آموزش میراث ناملموس به روش نمایش خلاق مشارکتی و قصهگویی میتواند علاوه بر ارتباط لازم، با طرح پرسش و مشارکت دانشآموزان در فرایند بازدید، آنها را وارد تعامل اجتماعی و ارتباط مؤثر جهت یادگیری نماید تا از این طریق دانشآموز علاوه بر یادگیری بهتر با نحوه گفتگو، همفکری گروهی و از همه مهمتر یادگیری جمعی سهیم شوند.
همچنین میان دختران و پسران در جهت آموزش میراث ناملموس با استفاده از روش قصهگویی و نمایش خلاق مشارکتی تفاوت وجود دارد. چنانکه روش قصهگویی برای دختران و روش نمایش خلاق برای پسران در باب یادگیری میراث ناملموس از اهمیت بیشتری برخوردار بود.
نتایج این پژوهش نشانگر آن است که از بین سه روش مورد بررسی، بهترین شیوه آموزش میراث ناملموس در موزهها روش قصهگویی و نمایش خلاق مشارکتی است که در مقابل شیوه سخنرانی قرار دارد. این شیوههای آموزش از آن جایی نوآورانه محسوب میشود که تا پیش از این، شیوه آموزشی غالب در موزههای مختلف کشور سخنرانی بوده و از روشهای جدید بدین منظور بهره گرفته نمی شده است. استفاده از دو شیوه نمایش خلاق مشارکتی و قصهگویی برای دانشآموزان مشارکت و حضور فعال آنها را میطلبد از اینرو، بنا به نظر پیاژه، این پویایی و مشارکت دانشآموزان نقش مؤثری در یادگیری آنها دارد.
نتایج حاصل از این پژوهش از جهت نوآوری در سه بعد موضوعی، روش و بافت حائز اهمیت است. به جهت موضوعی، غالب تحقیقات قبلی در این حیطه، بحث آموزش ملموس بر پایه اشیا در موزهها را مطرح کردند و موضوع آموزش میراث ناملموس همواره مغفول بوده است. از اینرو، در این پژوهش برای نخستین بار مفاهیم گاهشماری همچون جشنهای ایرانی به عنوان بخشی از میراث ناملموس در موزه و نحوه آموزش آن در بافت موزهای (نه در سایر مراکز آموزش غیررسمی) از نوع موزههای تاریخی (که بخش اعظمی از این موزهها با مفاهیم در ارتباط است) مورد پژوهش قرار گرفت.
به جهت روش نیز به کارگیری شیوههای جدید در موزه نقش مؤثری در یادگیری دانشآموزان داشته است که باز هم برای نخستین بار دو شیوه مورد نظر بر خلاف شیوه سخنرانی که غالباً در موزهها به کار گرفته میشود مورد بررسی قرار گرفته است.
پیشنهادات
- برگزاری آموزش مفاهیم ناملموس به شیوه قصهگویی و مشارکت خلاق مختص دانشآموزان در موزهها
- برگزاری کلاسها و دورههای آموزشی قصهگویی و نمایش خلاق برای راهنمایان موزه به منظور ارتباط مؤثر و آموزش بهینه بر دانشآموزان
- توجه مسئولین موزه به استفاده از شیوههای کارامد همچون قصهگویی و نمایش خلاق مشارکتی جهت آموزش در موزهها و جایگزینی این شیوهها به جای سخنرانی
- درخواست معلمان و مسئولین مدارس از موزهها جهت آموزش مطلوب در شکل قصهگویی و نمایش خلاق به دانشآموزان در موزه
- حمایت از طرح همگانی استفاده از شیوههای قصهگویی و نمایش خلاق مشارکتی در موزههای کشور
- تشکیل کارگروههای پویای آموزشی در موزهها به منظور آموزش دانشآموزان
- همراهی و همسویی معلمان و مسئولین مدارس با راهنمایان و مسئولین موزه به منظور بهرهگیری از شیوههای خلاق و مؤثر آموزشی در موزه همچون قصهگویی و نمایش خلاق مشارکتی
همچنین به محققین این حوزه پیشنهاد میشود مطالعات هدفمند و پژوهشهایی در آموزش سایر بخشهای میراث ناملموس همچون سنتها و ابرازهای شفاهی شامل زبان، دانش و اقدامهای مربوط به طبیعت و کیهان، مهارت در هنرهای دستی سنتی و در موزههای مختلف همچون موزههای مفاخر، علوم و تکنولوژِی، اکو موزهها به شیوههای متنوع مانند قصهگویی، نمایش خلاق مشارکتی، شیوه پرسش و پاسخ انجام گیرد تا تأثیر هر یک بر یادگیری دانشآموزان سنجیده شود و روش مطلوب ارائه شود.