به گزارش ایسنا، در گزارشی که در اینباره ارسال شده آمده است: “پس از رونمایی کتاب سلول شماره ۱۴ در پارلمان کلمبیا و استقبال مردم از این کتاب در نمایشگاه بینالمللی بوگوتا، پایتخت کلمبیا، این کتاب خاطرات روزهای پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت و جمعه ۱۵ اردیبهشت در شهرهای بوکارامانگا مرکز استان سانتاندر و شهر کالی با حضور شخصیتهای سیاسی و فرهنگی رونمایی و معرفی شد.
مراسم رونمایی این کتاب در بوکارامانگا با حضور نماینده ویژه استاندار سانتاندر، نمایندۀ سازمان تجاری مرکوسور کلمبیا و مدیر دانشگاه سانتاندر در سالن اجتماعات فدارسیون بینالمللی تجارت بوکارامانگا مرکز استان سانتاندر برگزار شد.
در ابتدای جلسه دکتر رائول خولیان، نماینده ویژه استاندار سانتاندر در سخنانی ضمن خوشآمدگویی به استان سانتاندر و ابراز خوشحالی از شرکت در این جلسه با اشاره به تاریخ و فرهنگ ایران بیان کرد: سانتاندر استانی است که در سطح کشور به استان فرهنگی و آکادمیک معروف است لذا اینگونه همایشها و حضور هیاتهای فرهنگی از ایران میتواند درهای تفاهم و همکاری فرهنگی و آکادمیک را میان دو کشور باز کند.
دکتر گابریل نماینده سازمان منطقهای مرکوسور در این مراسم گفت: امروز استان سانتاندر قهرمان انقلابی خود را به یاد میآورد که ما را در برقرای صلح یاری کرد. امروز به واسطه این کتابِ انقلابی، روز زنده شدن تفکری انقلابی است که در سالهای اخیر به فراموشی سپرده شده است، بهخصوص تفکر افرادی انقلابی همچون سانتاندر قهرمان.
دکتر لنی لنگراماس مدیر کل تجارت و بازرگانی و استاد دانشگاه سانتاندر در سخنانی یادآور شد: کشورهای آمریکای لاتین به ویژه کلمبیا، ونزوئلا و اکوادر همیشه همچون برادر در کنار هم بودهاند و این مرهون قهرمان بزرگ انقلابی آمریکای لاتین سیمون بولیوار است و این همان کلمبیای بزرگ آرزوی سیمون بولیوار بود. در آرزوی آن مرد بزرگ اتحاد و برادری نقطه شروع ایجاد صلح و ثبات در منطقه بود که هماکنون تحقق این آرزوی سیمون بولیوار با ارتباط فرهنگی قوی و پایدار با کشوری همچون ایران بیش از پیش بیشتر خواهد بود.
مراسم رونمایی و معرفی کتاب “سلول شماره ۱۴” در شهر کالی نیز با حضور مسئولان کتابخانه ملی، نویسندگان، اساتید دانشگاهها و جمعی از فعالان حقوق بشری در سالن اجتماعات خوسه گارس بوررو کتابخانه ملی برگزار شد.
دکتر گابریل مندز عضو هیات علمی دانشگاه اونیوژا شهر کالی، ایران را الگوی مقاومت مردمی علیه ظلم و استبداد در قرن معاصر در جهان معرفی کرد و گفت: کشوری که بتواند چهار دهه مقاومت علیه فشار و تحریمها تحمل کند و ذرهای از ارزشها و آرمانهای خود کوتاه نیاید و همواره در کنار مظلومان جهان بماند این ملت و کشور قابل ستایش است.
وی با اشاره به “پیشرفتهای ایران در زمینههای علمی، صنعتی علی رغم تحریم ها و محدویتهای شدید” بیان کرد: موفقیت ملت ایران در عبور از بحران محدویت و انزوا و حرکت خود به سمت صلح و پیشرفت مدیون رهبران انقلابی خود در پایه گذاری صحیح انقلابشان و اعتماد به راهبری آنان در این چهل ساله پس از انقلاب است. من وقتی کتاب سلول شماره ۱۴ را میخواندم فقط و فقط به اشتراکات رهبران انقلابی معاصر در آمریکای لاتین با شخصیت کتاب فکر میکردم. رهبرانی که همگی آنان برای رساندن ملت خود به عزت و کرامت و آزادی، رنج اسارت و شکنجه و تبعید را تحمل کردند تا ملت خود را در بند اسارت و بندگی امپریالیسم نبینند.
الکساندر پاتریشیا سالازار مسئول کتابخانه ملی کالی ضمن ابراز خوشحالی از این رویداد فرهنگی و رونمایی کتاب در کتابخانه ملی شهر کالی اظهار کرد: اکنون امپراتوری رسانه ای در مخدوش کردن چهره ایران از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. چنین رویدادهای فرهنگی در کشورهایی آمریکای لاتین میتواند قشر فرهنگی و فرهیخته این منطقه را با واقعیتها آشنا سازد و شناختی بهتر را برای آنان رقم بزند.
پروفسور ناصر عبدالغنی حکیم استاد فلسفه داشنگاه سانتیاگو شهر کالی در سخنان خود گفت: بنده وقتی این کتاب به دستم رسید و خواندم و برای دانشجویانم از کتاب و شخصیت این کتاب گفتم، این سوال برایشان ایجاد شد که این زندگینامه یک مسلمان چه ارتباطی با تاریخ و فرهنگ ما در کلمبیا دارد؟ به آنها گفتم تاریخ انقلاب ایران با تاریخ انقلاب در آمریکای لاتین و کلمبیا به هم گره خورده است و نقطه تلاقی آن دو هم در جستجوی آزادی، کرامت و عدالت اجتماعی است. اما با این تفاوت که انقلاب ایران طی ۵۰ سال مبازره و تحمل مشکلات به اهداف انقلاب خود یعنی کرامت عزت و عدالت و صلح و ثبات در کشور رسیده است، ولی آمریکای لاتین و بخصوص کلمبیا با چندین برابر مبارزان انقلابی هنوز هزاران قدم تا رسیدن به اهداف خود فاصله دارد. این کتاب و شناخت این شخصیت این کتاب می تواند نگاهمان را به ادامه راه تغییر دهد راه را برای رسیدن به اهدافمان روشن کند.
وی افزود: من در این کتاب شخصیتی انقلابی، خردمند استراتژیست، فقیهی سیاستمدار دیدم که با پشتوانه ایمان، نقطه اتکا و انسجام ملت محروم خود در رسیدن به اهداف انقلاب بود. این خاطرات انقلابی به ما می آموزد که دلیل بسیاری از عقب ماندگیهای ما از دستیابی به ارزشهایی که سالها برای آن مبازره کردیم این است که خودمان هستیم که نخواستیم تغییر کنیم. باید نگاهمان را تغییر دهیم تا بتوانیم جامعه را به نفع محرومان تغییر دهیم.
دکتر ادیسیلیو اوئرفانو از کشیشان کلیسای انقلابی و از رهبران اجتماعی کلمبیا که سخنران ویژه این رویداد بود، در سخنانی گفت: من امروز اینجا آمدم تا بگویم که از زمانی که این کتاب را خواندم (که البته هنوز خواندش را تمام نکردم) حسی عجیب و انگیزه ای دوچندان در خود احساس می کنم، چرا که ما آمریکای لاتینی ها هیچ وقت فراموش نمی کنیم زمانی که اسپانیایی ها آمدند نه برای هدیه دادن صلح و امنیت بلکه برای قتل عام بومیان و ذبح عزت و کرامت ما. ما هیچ وقت فراموش نمیکنیم آن زمانی که زنان و مردان ما تحت بدترین شرایط اجتماعی و زیر ستم استعمار گران بودند و کلیسا با سکوت تلخ خود تاییدی بر جنایت های استعمارگران بود. اما متاسفانه این همه درد هایی است که جامعه کنونی ما در حال به فراموشی سپردن آن است.
او افزود: زمانی که من شروع به مطالعه این کتاب کردم و با وضعیت انقلابیون در آمریکای لاتین مقایسه میکردم و به دنبال شباهتها و اولین نقاط تلاقی میگشتم، اولین نکته ای که در این کتاب به شدت در من تاثیرگذار بود این بود که ایشان در مورد مادرش اینگونه بیان می کند که مادرم از کودکی به من قرآن یاد میداد و آیات قرآن را برایم میخواند. این فراز از کتاب مرا تکان داد چرا که اولین جرقه های تحول در من هم آن زمان بود که مادرم آیات کتاب مقدس را در کودکی برای من میخواند و هیچ گاه شیرینی خواندن آیات کتاب مقدس از زبان مادرم را از یاد نمی برم. اما این نکته برای من و برای همه کسانی که می خواهند در جامعه به نفع محرومان تحول ایجاد کنند باید بدانند که مهمترین اصل یک انقلاب ارتباط با خدا و پیام اوست
او گفت: من به جوانان توصیه می کنم که این کتاب را بخوانند چراکه بدانند انقلاب و تحول در جامعه فقط در حرف و نظر انجام نمیشود، بلکه زندانها، تبعیدها و شکنجهها و رنج ها میخواهد تا رهبری انقلابی بتواند ملتش را از منجلاب ذلت استعمار و استثمار بیرون بکشد. ایران و امریکای لاتین چقدر در راه این انقلاب و رسیدن به عدالت و عزت زجر کشیده اند. چقدر قهرمانان انقلابی ما در این راه فدا شدند. اما امپریالیسم رسانه ای در حال حاضر نمی خواهد این واقعیت ها را جوانان ما بدانند و بفهمند. چون از جوشش انگیزه در انان می ترسند.”
انتهای پیام