به گزارش خبرگزاری مهر، صدام در شرایطی جنگ علیه ایران را آغاز کرد که نیروهای نظامی ایران تقریباً از هم پاشیده بودند؛ تا جایی که سرلشکر قرنی که دولت موقت وی را به ریاست ستاد ارتش منصوب کرده بود؛ با حضور در دفتر ستاد و مشاهده اوضاع ارتش گفت: «اینک وارث یک ارتش از هم پاشیده هستیم. وضع ما در ارتش بحرانی است.»
نیروهای سپاه پاسداران هم در آغاز جنگ در سرتاسر کشور، کمتر از سی هزار نفر بودند که آنها نیز درگیر مأموریتهای شهری و مبارزه با ضد انقلاب در مناطق بحرانی مانند کردستان، تهران، سیستان و بلوچستان، خوزستان، گنبد و … بودند و نیرویی در مرزهای کشور نداشتند.
صدام حسین مطمئن شده بود که نظام اسلامی توان مقابله در برابر این لشکرکشی را نداشته و به زودی ساقط خواهد شد و دنیای استکبار نیز از او حمایت خواهد کرد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که عملاً در اردیبهشت ۱۳۵۸ تشکیل شد، مأموریت حفظ دستاوردهای انقلاب و مبارزه با ضد انقلاب را بر عهده داشت.
تعداد نیروهای سپاه اگرچه با استقبال جوانان مسلمان برای عضویت در آن، روز به روز افزایش مییافت، اما کمبود امکانات و تجهیزات، نبود بودجه کافی و وجود اختلاف نظر در مورد سرنوشت سپاه در میان مسئولان سیاسی کشور، مانع از رشد سریع و همه جانبه آن شد.
با حضور ابوالحسن بنیصدر به عنوان فرمانده کل قوا و عدم اعتقاد به جنگ مردمی، روند جنگ با مشکل مواجه شد و عملیاتهای کلاسیک طراحی شده در هویزه و محور جاده ماهشهر – آبادان با شکست مواجه گردید؛ زیرا نیروهای مسلح ایران به علت عدم وجود توازن با ارتش عراق در جنگ کلاسیک، توان انجام موفقیت آمیز چنین عملیاتی را نداشتند.
اما پس از عزل بنیصدر و به دست گرفتن فرماندهی جنگ پس از یکسال توسط امام خمینی (ره)، ایشان محسن رضایی را به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب کردند. پس از آن عملیات موفقیتآمیز شکستن حصر آبادان با فرماندهی مشترک ایشان و امیر ظهیرنژاد انجام شد.
حضرت امام بعد از این عملیات امیر صیاد شیرازی را به فرماندهی نیروی زمینی منصوب کرد. محسن رضایی در این مرحله قرارگاه مشترک سپاه و ارتش را با کمک صیاد شیرازی تأسیس کرد و با وحدت بیشتری جنگ را پیش برد. در نتیجه تدبیر جدید امام در نصب محسن رضایی و صیاد شیرازی در سال دوم جنگ، ایران در چهار عملیات پی در پی طریق القدس، ثامن الائمه، فتح المبین و بیتالمقدس توانست بخش قابل توجهی از اراضی اشغال شده را آزاد و به مرزهای بینالمللی برساند.
غلامعلی رشید، جانشین سابق ستاد کل نیروهای مسلح ایران درباره تحوّل مدیریتی در زمان رضایی میگوید: در سال نخست جنگ، (شهریور ۵۹ تا شهریور ۶۰) حسنی سعدی، قاسم سلیمانی، موسوی قویدل و عزیز جعفری و عدهای دیگر بودیم، اما آن تفکر خلاق که بتواند ما را جمع کند وجود نداشت. شهید صیاد شیرازی هم بود و محسن رضایی هم بود، ولی این دو نفر در رأس قدرت سپاه و ارتش نبودند.
پس از تغییر در فرماندهی جنگ، پیروزیهای بزرگ و شگفت انگیز ایران معادله جنگ را تغییر داد.
پس از عملیات بیت المقدس با توجه به تقویت نیروهای بعثی، محسن رضایی و فرماندهان سپاه به این نتیجه رسیدند که برای برقراری توازن قوا با دشمن نیاز به توسعه سازمان رزم و ساماندهی گسترده در این نیرو الزامی است.
در نهایت امام خمینی (ره) در سال ۶۴ در نامهای خطاب به محسن رضایی دستور تشکیل نیروهای سهگانه سپاه را صادر کرد و به این ترتیب سپاه پاسداران تبدیل به یک نیروی نظامی رسمی و دارای سازماندهی نظامی شد.
این اتفاق، آغاز سیر قدرتمند شدن نیرویی بود که اکنون یکی از ارکان مهم اقتدار و عزت کشور و تبدیل ایران به یکی از قدرتمندترین کشورها در حوزه نظامی است. قدرتی که به اذعان فرمانده ارشد آمریکایی برای اولین بار در تاریخ، برتری هوایی ایالات متحده در خاورمیانه را از بین برده است؛ قدرتی که به بازدارندگی کامل نظامی رسید و اکنون تمام دشمنانش از ناممکن بودن حمله نظامی به این کشور میگویند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با فرماندهی جوانان مؤمن تا پایان جنگ در کنار ارتش، با این منطق که “ما مأمور به وظیفهایم و نه نتیجه “؛ مصمم و خستگیناپذیر به دفاع از کیان کشور پرداخت و حالا به درختی تنومند و استوار در دفاع از اسلام و ایران تبدیل شده است.
با همه این احوال پس از پذیرش قطعنامه عدهای شبهاتی در عملکرد سپاه و فرماندهان این نیرو در زمان دفاع مقدس وارد میکردند؛ عدهای با استناد به ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر سپاه را متهم به تداوم بیهوده جنگ میکردند و عدهای دیگر پایان جنگ را ناشی از خستگی و بی انگیزگی فرماندهان میدانستند.
عدهای هم از جمله با سو استفاده از جمله جام زهر که حضرت امام در پذیرش قطعنامه فرموده بودند فرماندهان جنگ را متهم به خیانت به امام میکردند.
حضرت امام خمینی (ره) در نامه کم نظیر خود خطاب به فرماندهان سپاه پس از پذیرش قطعنامه و در پایان جنگ، خط بطلانی بر تمام شبهات وارده بر فرماندهان و نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میکشد که حاکی از عمق محبت و رضایت وی از آنها بود.
متن نامه تقدیر امام از فرماندهان جنگ به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
فرزندان عزیزم، فرماندهان و مسئولین محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامیدر پایان قریب هشت سال دفاع مقدسی که منتهی به استقلال و تمامیت ارضی کشور و شکست طرحهای توسعه طلبانه دشمنان انقلاب اسلامیمان گردید، نمیدانم با چه بیانی احساسات و علاقه خویش را به شما سربازان گمنام و سرداران دلاوری که توفان خشم این امت حزب الله از سینه صحنه کارزار شما جوشیده است بیان نمایم.
در نزد موحدین و سالکان طریقت سخن از اجر و پاداش دنیایی، اسائه ادب به منزلت و مقام آنان است؛ و دنیا با همه زرق و برقها و اعتباراتش به مراتب کوچکتر از آن است که بخواهد پاداش و ترفیع مجاهدان فی سبیل الله گردد. و مجاهد فی سبیل الله بزرگتر از آن است که گوهر زیبای عمل خود را به عیار زخارف دنیا محک بزند.
اما من که وظیفهام دعاگویی و سپاس و تشکر از همه سپاهیان و بسیجیان و ارتشیان است، باید به همه نیروهای مسلح کشور و به شما اطمینان بدهم که تا من زنده هستم و تا رَمق در جسم و جان دارم از حمایت و دعای خیر برای شما دریغ نخواهم کرد؛ و شما را از بهترین عزیزان و همراهان خود میدانم؛ و همان گونه که در ایام جنگ در کنار شما بودهام، و شاید یکایک شما محبت و ارادتم را به خود احساس کردهاید، بعد از این نیز چنین خواهم بود. شما آئینه مجسم مظلومیتها و رشادتهای این ملت بزرگ در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید. شما یادگاران و همسنگران و فرماندهان و مسئولان بیداردلانی بودهاید که امروز در قرارگاهِ محضر حق ماوا گزیدهاند.
و از آنجا که من بین خودم و شما فاصلهای نمیبینم و سخن دل شما و همه عاشقان انقلاب اسلامی را پیش از اینکه به کاغذ و قلم کشیده شود درک مینمایم، تصور میکنم که شعبدالهی معا: ما به خاطر آن غرور مقدس و آن روح پر حماسهای که سالها در میدانهای نبرد و در هنگامه آتش و خون و از دل صخرههای صعب مشکلات در فضای سرد و گرم حوادث آبدیده شده است و همه ذرات وجودتان با شجاعت و بیقراری عجین گردیده، از سکون و آرامش رنج ببرید و دلتان در همان حال و هوای خیمه جنگ بتپد، و چه بسا از خود بپرسید که در شرایط صلح چه نیازی به وجودِ ما است که این هم از برکات معنویت و تحول در کشور ما است که پس از هشت سال دفاع مقدس خود احساس خستگی نمیکنید.
ولی من به طور جِدّ و اکید میگویم که انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، که بحق از بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یکایک شما نیازمند است، چه صلح باشد و چه جنگ.
من باز تاکید میکنم که ما در سیاست خود برای رسیدن به صلح در چهارچوب قطعنامه شورای امنیت جدی هستیم، و هرگز پیشقدم در تضعیف آن نخواهیم بود؛ ولی آثار کارشکنی را در سیاست و رفتار نظامی عراق مشاهده میکنیم، که بعید به نظر نمیرسد که دست بعضی از قدرتها و ابرقدرتها در این قضایا پنهان باشد و چه بسا صدامیان بخواهند بخت سیاه و تیرهگون خود را مجدداً آزمایش کنند. در هر حال، ما باید آماده و مهیا باشیم.
روزهای حساس و تعیین کنندهای در پیش داریم؛ و انقلاب اسلامی هنوز سالها و ماههای تعیینکننده دیگر در پیش خواهد داشت؛ که واجب است پیش کسوتان جهاد و شهادت در همه صحنهها حاضر و آماده باشند، و از کیْد و مکر جهانخواران و آمریکا و شوروی غافل نمانند؛ و حتی در شرایط بازسازی نیروهای مسلح، باید بزرگترین توجه ما به بازسازی نیروها و استعدادها و انتقال تجارب نظامی و دفاعی به کلیه آحاد ملت و مدافعان انقلاب باشد، چرا که در هنگامه نبرد مجال پرداختن به همه جهات قوّتها و ضعفها و طرحها و برنامهها، و در حقیقت ترسیم استراتژی دفاع همه جانبه، نبوده است.
ولی در شرایط عادی باید با سعه صدر و به دور از حب و بغضها به این مسائل پرداخت؛ و از همه اندوختهها و تجربهها و استعدادها و طرحها استفاده نمود؛ و در جذب هر چه بیشتر نیروهای مؤمن به انقلاب همت گماشت، و تجارب را به دیگران منتقل ساخت؛ و در تجهیز کلیه آحاد و افراد این کشور، بر اساس اصول و فرمول خاصِ دفاعِ همه جانبه، و تا رسیدن به تشکل واقعی و حقیقی بسیج و ارتش بیست میلیونی، کوشش نمود.
و در کنار این مسئولیت بزرگ و پیروی از خطوط کلی سیاست نظامی کشور، باید همان محافل انس و نورانیت و برادری و وحدتی که در میدانهای نبرد و در جبهه بوده است و همان ارتباط معنوی که میان شما و روحانیون عزیز برقرار بوده به مجامع داخلی و به همه محیطهای سیاسی و اجتماعی و نظامی کشانده شود، تا انقلاب اسلامی ما از خطر آفتها و تفرقهها و بیتفاوتیها محافظت گردد.
و مبادا که این سرمایههای عظیمی که محصول سالها تجربه و تلاش در عُسرتها و فراز و نشیبها بوده است، در مسیر زندگی روزمره به فراموشی سپرده شود. من به شما دعا میکنم و عزت و سعادت دنیا و آخرتتان را از پیشگاه مقدس حق مسالت دارم. ان شاء الله در لوای عنایت پروردگار و در ظل توجه حضرت بقیه الله- ارواحنا فداه- پایدار و سرفراز باشید.
و السلام علیکم و رحمه الله
۲۶ شهریور ماه ۱۳۶۷ روح الله الموسوی الخمینی
امام در این نامه با بیان اوج احساس و علاقه به فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس زبان را برای بیان تشکر از مجاهدتهای آنان قاصر و همچنین نهایت حمایت خود از ایشان را اعلام مینماید.
رهبر کبیر انقلاب با اشاره به لزوم ادامه کار نیروی نظامی سپاه، نقشه راه آینده این نیرو را هم ترسیم کرده و بر انتقال تجارب گرانسنگ دفاع مقدس به آحاد مردم و مدافعان انقلاب تاکید میکنند و همین رویکرد ادامه موجودیت سپاه و انتقال تجربیات جنگ، اکنون منجر به پدیدار شدن یکی از قدرتمندترین نیروهای نظامی جهان شده است.
نیرویی که قدرت کنونیاش را مرهون تجربیات ۸ سال جنگ تحمیلی و کادرسازی ارزشمند با استفاده از جوانان مستعد و مخلص آن زمان است. جوانانی که همتها و باکریها و باقریها و سلیمانیها و صدها گوهر گرانقدر دیگر بر تارک تاریخ دفاع از مام وطن شدند.