خبرگزاری مهر؛ گروه ورزشی- محمد بیرامی: کاراته ایران در یک ماه گذشته دو رویداد مهم را پشت سر گذاشت که یک طلا، یک نقره و سه برنز حاصل تلاش کاراته کای اعزامی به این دو رویداد بود. تیم ملی ایران در بازیهای آسیایی که شاید برای ورزش ایران اهمیت بالاتری داشت، یک طلا و دو برنز کسب کرد. سجاد گنج زاده تنها طلای ایران را به گردن آویخت، فاطمه سعادتی و سارا بهمنیار هم برنز گرفتند.
این تیم کمتر از دو هفته بعد از بازگشت از شرق آسیا راهی مرکز اروپا و شهر بوداپست شد و در این رقابتها هم دو نقره و برنز به دست آورد. مهدی خدابخش نقره و سجاد گنج زاده هم برنز گرفت. در واقع همین ۵ مدال را نیز چهار نفر کسب کردند. در نگاه اول انتظار از کاراته ایران در هر دو بخش مردان و زنان به حدی بود که نتایجی بهتر را هر دو رویداد شاهد باشیم. ولی رسیدن به این سطح از کاراته که تیمهای ملی کشورمان از این دو رویداد مهم به ۵ مدال بسنده کنند، دلایل متعددی دارد که میتوان با بررسی دقیق به آن نقطه رسید که راه برون برون از شرایط فعلی چیست و به کجا ختم خواهد شد.
نکته اول و مهمترین آن غیبت در مسابقات جهانی است. تیم ملی کاراته ایران سال گذشته به دلایل مختلف حضور در رقابتهای جهانی امارات را از دست داد. خبرگزاری مهر همان زمان در گزارشی به اثرات و تبعات مبارزه نکردن کاراته کاها روی تاتامی جهانی پرداخت و هشدار داد که اعزام نشدن تیم ملی به «دبی» که برای کاراته کاهای سراسر دنیا اهمیت ویژه ای دارد چه عواقبی میتواند داشته باشد.
تا چند ماه پس از غیبت در امارات، کاراته کاهای ایران به هیچ تورنمنتی اعزام نشدند. همین غیبت در سطح اول کاراته دنیا و از دست دادن کاراته وانها یکی بعد دیگری به لحاظ فنی کاراته ایران را تحت شعاع قرار داد. بدون شک برای بازگشت به روزهایی که ایران به عنوان یکی از قدرتهای برتر کاراته دنیا، در کاراته وانها و جهانیها طلا درو میکرد، به زمان و البته بازسازی از پایه نیاز دارد.
تیمی که در آخرین حضور خود عنوان قهرمانی جهان در بخش مردان و نایب قهرمانی مجموع را در اختیار داشت، با همین غیبتها، چند رده در جدول رده بندی پایین آمد. فدراسیون کاراته باید بررسی کند آن تیم با چه ابزار و امکاناتی به سکوی نخست جهان رسید و همان تیم چگونه فقط به یک نقره و برنز بوداپست بسنده میکند.
البته که با نگاهی دقیق به جدول توزیع مدالها میتوان این ادعا را داشت که تیم جوان شده مردان ایران نتیجه قابل قبولی کسب کرد. در بین مدعیان آسیایی ژاپن که در کومیته مردان موفق به کسب مدال نشد، قزاقستان نتیجهای مشابه ایران کسب کرد، اردن در انفرادی همانند عربستان به یک برنز رسید.
از سوی دیگر بعد از شکستهایی که در هانگژو شاهد آن بودیم، سید شهرام هروی راه ورود جوانان را به ترکیب تیم ملی در کومیته انفرادی باز کرد. موضوعی که خیلی قبل تر، شاید بعد از بازیهای المپیک توکیو باید به آن توجه میشد و به اجرا در میآمد. کادر فنی حتی میتوانست در دو رویداد قهرمانی آسیا به جوانان میدان بدهد تا آنها تجربه مبارزه با بهترینهای دنیا را کسب کنند.
بدون شک مسابقات قهرمانی جهان که در همه ادوار با حضور بهترینهای دنیا برگزار میشود و «خوب» های دنیا در بهترین شرایط فنی خود به روی تاتامی حاضر میشوند، جای جوانگرایی و کسب تجربه نیست! اما هروی دست به ریسک زد که این کار او بدون شک نتایج خوبی در آینده خواهد داشت.
اینکه در بخش مردان از ۵ فرصت کومیته انفرادی یک مدال نقره و یک برنز به دست میآید، میتواند یک نکته مثبت برای تیمی باشد که با شاکله جوان پای به آوردگاه جهانی گذاشت. تیمی که سه نفر اصلی آن تاتامی جهانی را برای نخستین بار تجربه میکردند، عدالتی غیر از دو مبارزه در کومیته تیمی، مسابقه مهمی را پشت سر نگذاشته بود، خدابخشی هم اولین بار در کومیته انفرادی میدان جهانی را با مدال نقره پشت سر گذاشت.
موضوع دیگری که اهمیت ویژه ای در این زمینه دارد، افول چهرههای صاحب نام کاراته ایران است. ستارههای که تا همین دو سال قبل در هر میدانی میدرخشیدند، این روزها فروغ همیشگی را ندارند، یا پا به سن گذاشته و یا از فرم همیشگی فاصله دارند که دیگر نمیتوان انتظاری از آنها داشت و شاید باید مدتها قبل از تاتامی قهرمانی خداحافظی میکردند.
تیم ملی با تغییر نگرش سرمربی خود راهی مسابقات جهانی شد و برای به ثمر نشستن تفکرات و برنامههای جدید باید ابزار لازم را در اختیار کادر فنی قرار داد. حضور مستمر در مسابقات کاراته وانها یکی از همین شرایط است که فدراسیون باید فراهم کند. جوانان با آتیه کاراته ایران باید با بهترینهای دنیا مبارزه کنند تا پخته شد و با رفع نقاط ضعف خود برای کسب مدال در میادین جهانی و آسیایی سطح فنی خود را بالا ببرند.
در بخش بانوان اختلاف درونی در کادر فنی دلیل عمده این نتایج بود. اینکه در آستانه اعزام به بازیهای آسیایی و حتی چند روز پیش از سفر به بوداپست اتفاقاتی میافتد که رئیس فدراسیون را مجبور به اتخاذ تصمیمی متفاوت میکند را نباید نادیده گرفت.
کادر فنی تیم ملی بانوان به خصوص ارباب باید در این خصوص بهتر عمل کرده و در فاصله اندکی تا این دو رویداد پر اهمیت، کار را مدیریت کرده و اجازه نمیدادند با کشانده شدن این مسائل به رسانه، کار را خرابتر از قبل کنند. از لیلا بهرامی هم که تنها چند روز مانده به اعزام تیم را تحویل گرفت نمیتوان انتظار معجزه داشت.
به نظر میرسد تنها راه برون رفت از این شرایط توجه به جوانان و فراهم آوردن امکانات لازم است. ضمن اینکه ساختن تیمی جوان نیاز به صبر و البته دوری از نتیجهگرایی دارد که امید میرود فدراسیون کاراته و کمیته فنی بیشتر به آن توجه کنند.