به گزارش خبرگزاری مهر، سیده فاطمه نعمتی، پژوهشگر حوزه زنان و خانواده طی یادداشتی به موضوع «سابقه باستانیِ چادر در ایران» پرداخت که جزئیات آن به شرح ذیل است:
فرهنگ و اخلاق خانوادگی ایرانیان قبل از ورود اسلام به این سرزمین در پوشش زنان ظهور و بروز داشته و پوشش زنان تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی شکل یافته است. نوع لباس زنان در ادوار مختلف از جنبه مشترکی (گشادی و پوشانندگی بدن) برخوردار بوده و مدت زمانی طولانی بدون تغییر باقی مانده است و حجاب در طبقه اشراف و حاکمان شدیدتر از حجاب زنان معمولی بوده، به گونهای که حتی در تصویرهای سنگی باقی مانده، صورت زنان دیده نمیشود. یک تن پوش رویی که تمام اندامها را به طور کامل می پوشانده، مورد استفاده قرار میگرفته که بی شباهت به چادر نبوده است، بنابراین چادر برای زنان علاوه بر اینکه در دوره اسلامی به عنوان حجاب جایگاه خاصی پیدا کرده، پیشینهای ملی و ایرانی نیز دارد.
مهمترین مدارک باقی مانده از پوشش ایرانیان، به دوره مادها باز میگردد. با توجه به منابع و مدارک محدود، زنان از نوعی لباس چیندار با شال تزئینی استفاده میکردند که این طرح لباس عبارت بود از پیراهنی بلند که تا روی پاها کشیده میشد و دو قطعه پارچهی شال مانند به صورت آستینهای باز و بدون درز در سر شانه قرار میگرفت.
در حفاریهای ناحیه ارزنجان ترکیه جعبهای استوانهای از جنس نقره کشف شده که شبیه گلدان و بسیار قدیمی است و اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشود. نقش روی جعبه یک زوج ایرانی وابسته به طبقات اشراف را به تصویر میکشید که لباس مرد عبارت بود از پیراهن تا روی زانو که در زیر بالاپوش مخفی مانده است و شلواری تقریباً گشاد و چیندار با دمپایی جمع و با کفش که مخصوص مناطق دشتی و هموار است و بالا پوش پایینتر از زانوان کشیده شده است، کلاهی روسری مانند با انتهای گره خورده که قسمتهایی از آن نیز به پشت سر افتاده است، روی سر فرد دیده میشود.
لباس زن در این نقش برجسته عبارت از پیراهنی بلند و بدون آستین که روی پاها را پوشانده است. قسمت بالا تنه و دامن پیراهن دو تکه بوده و بعد به یکدیگر متصل شده است. بالا تنه به صورت یقهای نیمگرد و به صورت تنگ تا کمر امتداد یافته است. دامن به شکل استوانهای با چینهای موازی و تا حدی مورب طرح ریزی شده است. چینهای مزبور در زیر نواری پهن از جنس همان پارچه که از بالا تا پایین دامن کشیده شده مخفی شده اند.
از عهد اشکانیان، نقشی سنگی در موزه لوور پاریس وجود دارد که در آن زنی عمامه به سر دارد، چادری گشاد پوشیده و با دست چپ قسمتی از چادر را در پایین سینه خود جمع کرده و با دست راست چادر مقابل صورت را به وضعی مطبوع گرفته است. همچنین مجسمهای در موزه دمشق وجود دارد که وضعیت پوشش زنان این دوره را روشنتر میکند. این بانو نشسته و چادری او را پوشانده است. چادر زنان اشکانی به رنگهای شاد ارغوانی و سفید بوده است و عموم زنان همراه با چادر از پیراهنهای بلند که تا مچ پا را می پوشانده، استفاده میکردند.
لباس زنان دوران ساسانی را عموماً پیراهنی یک دست، بلند و چین دار تشکیل میداد که گاهی به قسمت انتهایی دامن، پارچهای اضافی و پر چین تر اضافه میشد. هر دوی این پیراهنها آستینهایی بلند تا مچ دست و یقهای گرد و نسبتاً بسته داشتند.
نوعی بالاپوش دیگر نیز استفاده میشد که این بالاپوش به صورت قبایی بود که تا ساق پا میرسید و یقه آن گرد و حاشیه دوزی شده بود. همچنین زنان مانند مردان از شلوارهایی کشی و چین دار استفاده میکردند که در کمر و دمپا دارای لیفه بود و با بند جمع میشد. همچنین زنان گاهی چادری گشاد و پرچین به سر میکردند که تا وسط ساق پا میرسید. نقوشی که از بانوان ساسانی در بشقابهای ساخته شده به تصویر درآمده، نشان میدهد که هر یک از بانوان چادری به خود پیچیده است.
در ایران باستان، تمام زنان سرپوشی که تا روی مقداری از لباس زا هم پوشانده بود، بر سر داشتند و این همان روسری یا حجابی است که زنان زرتشتی حتی امروز هم برای رفتن به آتشکده از آن استفاده میکنند. در دورهای مساله حجاب در ایرانیان شدت یافت و حتی به خانه نشینی رسید که مطابق آنچه در تاریخ آمده، این امر به دلیل حفظ زنان و دختران از طمع شاهان و شاهزادگان بوده است.
از اواخر دوره ساسانی، عیاشی درباریان به حدی شد که مردم عادی برای حفظ خود از دست اندازی آنان، حجابهای سفت و سخت و پوشاندن صورت را استفاده کرده و حتی برای این منظور از مناطق نزدیک دربار کوچ کردند.
آنچه مشخص است اینکه در ایران باستان، هیچگاه تن نمایی و عیان سازی زیبایی جسمی در میان زنان در تمام طبقات وجود نداشته و زنان در طبقات اشراف و مرفه از تعداد بالاپوشهای بیشتری استفاده میکردند و حتی در تصاویر باقی مانده از عهد باستان، صورت زنان کامل تصویر نشده است.
منابع:
روزگاران ایران یا گذشته ایران باستان، عبدالحسین زرین کوب، انتشارات سخن
پوشش زنان در ایران پیش از اسلام، احمد جمالی زاده، مجله مطالعات ایرانی، ۱۳۸۹