به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «رونوشت برابر اصل» (یادداشتهای قاسم عابدینی از رهبران سازمان پیکار) روز دوشنبه (۲۲ آبان) در سالن اجتماعات مرکز اسناد انقلاب اسلامی برگزار شد.
قاسم عابدینی از رهبران پیکار سازمان پیکار بود که در اسفندماه ۱۳۶۰ محاکمه و در ۸ آبان ۱۳۶۳ اعدام شد و یادداشتهایش که در زندان نوشته است توسط احمدرضا کریمی به نگارش درآمده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را منتشر کرده است. این کتاب روابط درون تشکیلاتی سازمان مجاهدین خلق از بدو تأسیس تا تشکیل سازمان پیکار و تحولات درونی آن را به تصویر میکشد.
در این نشست که با حضور حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی برگزار شد، محمد عطریانفر فعال سیاسی، محمد خوشبختیان از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، ناصر رضوی کارشناس مسائل امنیتی، مرتضی جودی پژوهشگر و فیلمنامهنویس و احمدرضا کریمی کتاب را نقد و بررسی کردند.
کتاب «رونوشت برابر اصل» راوی تاریخ ساکت است
محمد عطریانفر، اهمیت کتاب «رونوشت برابر اصل» را در تدوین آن توسط احمدرضا کریمی دانست که هم روایتگر و هم بازیگر صحنه مبارزات چریکی بوده و او اولین بار به عنوان پژوهشگر، کریمی را در سال ۵۹ در سلول انفرادی بند ۲۰۹ اوین دیده است.
به گفته عطریانفر، «کاری که آقای کریمی کرده به لحاظ تأثیر بخشی و کارکردی به کلی متفاوت است. بزرگترین دستاورد خواندن کتاب این بوده که کریمی مقطعی از تاریخ ساکتی که بر سازمان مجاهدین خلق بعد از تغییر هویت و ایدئولوژی رخ داده را بر پایه دستنوشتههای قاسم عابدینی که ابتدا در حاشیه و سپس در متن بوده را روایت و از دستنوشتههای او استخراج و تبدیل به متنی کرده که پیام تاریخ آن دوره را منتقل کند.»
این مبارز دوران انقلاب افزود: عابدینی مانند وحید افراخته، دیگر عضو سازمان، نه تنها آنچه بازجو مطالبه کرده را پاسخ داده بلکه فراتر از آن را نوشته و نویسنده کتاب با سختی و مشقت زیاد، نوشتههای او در فاصله سه ساله بازداشت تا اعدام را دستهبندی کرده است. با روایت این دوره سکوت تاریخی، نقطه اتصال بین رخدادهای سال ۵۴ و ۶۰ را برقرار کرده است. البته آنچه عرضه شده کار اولیه است و فضل تقدم از آن آقای کریمی است. باید به موازات آن خاطرات دیگر را ببینم و با هم تلاقی دهیم که این کار میتواند به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی باشد.
برخورد با پیکار ریشه در نزاعهای زندان داشت
ناصر رضوی، کارشناس مسائل امنیتی، کتاب «رونوشت برابر اصل» را در فهم بیننسلی مهم و مؤثر دانست و گفت: کتاب از جهت اینکه به درک نسل آن دوره کمک کرده بسیار مفید است. نوشتههای عابدینی دریچهای باز میکند برای اینکه خواننده را به فضای قبل از انقلاب ببرد.
به اعتقاد او، در سازمان مجاهدین خلق غیر از مسعود رجوی و موسی خیابانی کس دیگری وزن نداشت که وارث سازمان باشد؛ وزن سازمان پیکار سنگینتر بود. رضوی افزود: در اصل پیکار وارث سازمان مجاهدین خلق بود اما شخصیت رجوی باعث شد هژمونی داشته باشد.
رضوی، پیکار را سازمانی ناموفق ارزیابی کرد که به سرعت متلاشی شد و توضیح داد که چرا نظام با آن برخورد کرد: جمهوری اسلامی از سال ۵۷ نسبت به سازمان پیکار بغض و کینه داشت که به سال ۶۰ کشیده شد و سازمان مجاهدین بهانه داد تا آنها را به طور کلی قلعوقمع کند. این تحولات ریشه در درگیریهای زندان پیش از انقلاب و بویژه پس از وقایع سالهای ۵۴-۱۳۵۳ و اعلام تغییر مواضع ایدئولوژیک سازمان دارد که بین زندانیان جناحهای مختلفی تشکیل شد.
او تهدیدات امنیتی علیه جمهوری اسلامی در سالهای اول پیروزی انقلاب را اینطور دستهبندی کرد: تمام جریانات معارض جمهوری اسلامی در سه سبد ریخته میشد. در سبد یک سازمان مجاهدین خلق و حزب توده و چپ نبود. سبد یک امنیتی، گروههای راستگرا، سلطنتطلبها و ساواک بودند. اولویت در بدو کار اطلاعاتی از سال ۵۸ تمرکز بر گروههای راستگرا بود. سبد دوم مجاهدین بودند که ذیل التقاط شناخته میشدند. سبد سه گروههای چپ بودند که شامل چریکهای فدایی خلق و حزب توده بود. وزن امنیتی چریکهای فدایی از حزب توده سنگینتر بود. پیکار وزنی نداشت که شبکه امنیت نگرانی داشته باشد. بنابراین ضربه به پیکار برمیگشت به نزاعهای درون زندان پیش از انقلاب که به سالهای بعد ۵۷ کشیده شد.
دستنوشتههای قاسم عابدینی زیادهنویسی برای فرار از اعدام بوده
محمد خوشبختیان، عضو سابق سازمان مجاهدین خلق در نقد کتاب «رونوشت برابر اصل» آن را «وقایع اتفاقیه» خواند نه «تاریخ» و گفت: این علم تاریخ است که میگوید چرا سازمان بوجود آمد و چرا به چپ غلطید؟ چرا رجوی در سازمان برجسته شد؟ چرا این سازمان با آن قدرت آمد و به این حضیض رسید؟ سازمان مجاهدین خلق از ابتدای شکلگیری در سال ۴۲، تفکر مائوئیستی داشت، به هیچ وجه تفکر لنینیستی نداشت و مشکل آن با چریکهای فدایی همین بود.
وی افزود: یکی از اصطلاحات غلط اطلاق عنوان تغییر ایدئولوژی به وقایع سال ۱۳۵۴ است. ۱۳۵۴ سال تثبیت ایدئولوژی سازمان است نه تغییر آن. روند چپگرایی سازمان از سال ۱۳۵۰ شروع شد و سال ۱۳۵۱ کاملاً چپ کرده بود. افرادی مانند بهرام آرام مسئول جلوگیری از نفوذ چپ در سازمان بودند اما خودشان چپ شدند. اسم پیکار از همان موقع گذاشته شده بود.
خوشبختیان دستنوشتههای عابدینی را «زیادهنویسی برای فرار از حکم» تعبیر کرد و افزود: حکم عابدینی معلق بود و اگر اثبات میشد که در قتلی دست داشته اعدام میشد. او قتل نکرده بود اما سال ۱۳۶۳ چرا اعدام شد؟ عابدینی سعی کرد مانند وحید افراخته با زیادهنویسی پروندهاش تسهیل شود.
او برخورد با پیکار پس از انقلاب را اشتباه ارزیابی کرد و گفت: تمام پیکاریها را به غلط اعدام کردند. فکر میکردند ترورهای مطهری و… کار پیکار است، درحالی که پیکار هنوز موضع و مشی مسلحانه را انتخاب نکرده بود.
کتاب «رونوشت برابر اصل» برای شناخت نسل انقلابی مؤثر است
سخنران بعدی مرتضی جودی بود که انتخاب این کتاب را بسیار هوشمندانه توصیف کرد و حتی پرگویی عابدینی را دلیل بر اشتباه بودن انتخاب ندانست و گفت: بررسی سازمان مجاهدین خلق مهم است؛ به این دلیل که بررسی فرقهسازی مهم است. دیگر اینکه نقش و تأثیر سازمان در حوادث سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی تداوم دارد. سازمان عامل اجرایی اسرائیل در جنگ سایبری است. در حوادث سال گذشته هم سازمان نقشآفرین بود.
او پیشنهاد داد پژوهش مفصل و جداگانهای بر شخصیت مسعود رجوی انجام شود چراکه اگر کسی بخواهد سازمان مجاهدین و پیکار را بشناسد باید از طریق رجوی بشناسد.
جودی تاکید کرد که این دست کتابها برای شناخت بیننسلی هم بسیار مؤثر است و افزود: کتاب «رونوشت برابر اصل» نشان میدهد نسل جانفدایی که همه چیز را دست گرفته و به دانشگاه میرفت، چطور جذب سازمان مجاهدین میشد؟ سازمانی که برخلاف چریکهای فدایی چون از حمایت مالی برخی روحانیون برخوردار بود هرگز دست به سرقت مسلحانه از بانکها نزد. با این حال کتاب نشان میدهد که سازمان درگیر همه چیز برای هیچ بوده و دعوای رهبران مهم سازمان نه بر سر عقیده که بر سر تصاحب یک زن بود.
دست نوشتههای عابدینی اسرار سازمان پیکار را بازگو کرده است
احمدرضا کریمی مؤلف کتاب «رونوشت برابر اصل»، دستنوشتههای عابدینی را بازگوکننده برخی اسرار سازمان پیکار عنوان کرد و گفت: پس از کتاب حسین روحانی، پرداختن به سازمان پیکار مورد توجه قرار گرفت. قرار شد بعد از روحانی بعضی سوالات درباره پیکار از دیگران پرسیده شود و با قاسم عابدینی هم صحبت کردند تا مباحثی که در سازمان مطرح بود و در بیرون انعکاس پیدا نمیکرد را آشکار کند. عابدینی هم شروع کرد به نوشتن. اسراری هست که قبل از نوشتن عابدینی کسی آنها را نمیدانست، حتی برای مرکزیت سازمان هم سانسور شده بود.
او افزود: عابدینی نشان داد مرکزیت سازمان در دورانی برای خود انحصار جنسی در نظر گرفته بود و حتی برای پاکسازی خانهها اعضای دختر را میفرستادند. در واقع دختران تبدیل به ابراز مرکزیت سازمان شده بودند.
پیکار قربانی تندروی مجاهدین شد
در ادامه نشست ناصر رضوی گفت: هرگز نمیتوان تاریخ دقیقی برای مارکسیست شدن سازمان عنوان کرد چراکه دگردیسی به سمت فرقه شدن یک پروسه است. به گفته او سازمان مجاهدین در خلاء به وجود نیامد و شکلگیری آن محصول عملکرد رژیم شاه و خفقان حاکم بود. از سویی مجاهدین هم بین اسلام و مارکسیسم و مائوئیسم در حال نوسان و چرخش بودند و حتی برخی اعضای آن مانند حسین روحانی هنوز در انتخاب اسلام و مارکسیسم مذبذب بودند.
عطریانفر نیز در پاسخ به اظهارات دیگر سخنرانان گفت که پیکار قربانی تندروی مجاهدین خلق شد و خوشبختیان با تفکیک تفکر مارکسیستی و دیالکتیکی گفت انحراف از ورود دیالکتیک به تفکر اسلامی آغاز شد.
اهمیت کتاب «رونوشت برابر اصل» به خودنوشت بودن آن است
حجتالاسلام پورمحمدی نیز در این نشست اهمیت و ارزش کتاب «رونوشت برابر اصل» را در خودنوشت بودن آن دانست و گفت: قاسم عابدینی از رهبران پیکار در زندان از درون تشکیلات مجاهدین خلق و پیکار هر آنچه داشته بیان کرده و نقاط ضعف، اشکالات و اشتباهات به نحوی در این سخنان دیده میشود. برخی میگویند زیادهگویی کرده است که اتفاقاً در زیادهگویی خیلی از حرفها زده میشود و بسیاری از مطالب آشکار میشود. وقتی انسان خودش را کنترل و سانسور میکند بسیاری از گفتهها مطرح نمیشود و اگر حرفهای زیادی در کتاب بیان شده ارزش بسیاری دارد.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی از نقد جدی کتاب استقبال کرد و آن را عامل کمال و اصلاح اثر دانست که میتواند آن را پیرایش و ویرایش بهتری کند.
وی افزود: مرکز اسناد کار سنگینی انجام داده که شاید نزدیک به ۲۰ جلد شود و به مرحله چاپ برسد که جزئیات سازمان مجاهدین خلق از تکون اولیه تا امروز را بررسی کرده است؛ جزئیات آن برای کارشناسان برجسته مکشوف نبوده و کم کم کشف میشود و داستانها ریزتر مطرح میشود. تمام ترورها و عملیات پیش از انقلاب خیلی دقیق بررسی شده است و حتی سراغ خانوادههای آسیبدیده رفتیم و جزئیات بسیار دقیق بیان شده است که مستندسازان میتوانند روی این مساله کار کنند.
وی افزود: فرقهسازی مهم است و در فرقهها افراد برجسته میشوند. سرویسهای اطلاعاتی هم روی این افراد سوار میشوند و فرقه را تبدیل به تشکیلات میکنند.
پورمحمدی درباره نگرش مائوئیستی سازمان مجاهدین هم گفت: سازمان مجاهدین همکاری عملیاتی و سیاسی گستردهای در دهه ۵۰ با شوروی داشته است. تفکر مائوئیستی نمیتواند سازمان را به سمت همکاری با شوروی لنینیستی بکشد. شاید بگویید این مساله حاکی از تفکر نبوده است اما عملاً سازمان به دلیل نیازها و ارتباطاتش و نفوذ بیشترش با شوروی در ارتباط بوده است.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی افزود: اسناد نشان میدهند مجاهدین خلق، سازمانی ملی نبوده است و اگر هم مبارزانش ضد استبداد بودند اما ملی نبودند و موضوع در هویت سازمان تعیینکننده است.
وی گفت: آنچه برای مرکز اسناد انقلاب اسلامی مهم است این است که تاریخ را خوب تحقیق و تفحص و زوایای پنهان آن را روشن کنیم. اگر مستندسازان خواستند کاری انجام بدهند منابع زیادی در دسترسشان باشد. همچنین در آینده صداوسیما، مراکز هنری و تولید فیلم و سریال بتوانند در مرکز اسناد خیمه بزنند و سرمایهگذاری کنند. حرف ما این است که باید زبان مناسب امروز را پیدا کنیم تا بتوانیم تاریخ را برای مردم به درستی روایت کنیم.