به گزارش خبرگزاری مهر، فهمیه احمدوند پژوهشگر فلسفه دین در یادداشتی به موضوع «مبانی دینی مشارکت زنان از منظر قرآن و سنت» پرداخت که جزئیات آن به شرح ذیل است.
پیرامون بحث مشارکت زنان در جامعه مناظرهها و مباحث فراوانی صورت گرفته است و در این خصوص از منظر منابع دینی، بین علمای دین و اندیشمندان اختلاف بسیاری وجود دارد، از آنجا که مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان مستلزم تغییراتی در ساختار خانواده، روابط و معاشرت با مردان و مسائلی از این دست است، این مسأله در حوزه مطالعات دین با چالشها و دیدگاههای متعارضی روبروست.
در بررسی اصل مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان با توجه به مبانی نظری اسلام دو دیدگاه مطرح میشود که در یک دسته بندی ساده میتوان در دو دیدگاه سنتی و مدرن آن را خلاصه کرد. در نگاه سنتی با توجه به ویژگیهای روانی، تفاوتهای جسمانی، روحی و ذهنی زن و مرد و استدلال به برخی آیات و روایات، به منع مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی معتقدند.
مثلاً یک دیدگاه بر اساس آیه «و قَرنَ فی بُیُوتکُنَ» به خانهنشینی و انزوای زنان از جامعه تأکید دارد. در یک دسته بندی میتوان آیاتی و روایاتی که به منع مشارکت زنان در امور سیاسی و اجتماعی میپردازد را اینگونه دسته بندی کرد:
۱- احادیث منع از امارت و حکومت زنان
۲- احادیث منع مشورت زنان
۳- احادیث دلالت کننده بر نقص عقول زنان
۴- احادیث منع از اطاعت و تدبیر زنان
برخی از آیات و روایاتی که در این دیدگاه به آنها استناد میشود:
«الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا» نساء / ۳۴
«و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی» (احزاب / ۳۳).
«لن یفلح قوم ولوا امرهم امراه» (مستند الشیعه، ج ۲؛ کتاب القضاء، ص ۵۱۹).
«ولا تولی المراه القضاء ولا تلی الاماره» (الکبیسی، ۱۴۰۷ ق: ۱۱۶۶).
«… فعند ذلک یکون السلطان بمشوره النساء واماره الصبیان» (نهجالبلاغه، حکمت ۱۰۲).
«امورکم الی نساءکم فبطن الارض خیر لکم من ظهرها» (ابنشعبه، تحفالعقول، ص ۳۵)
«ایاکم و مشاوره النساء فان فیهن الضعف و الوهن و العجز» (وسایل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸۲).
«وایاک و مشاوره النساء فان راین الی افن» (نهجالبلاغه، نامه ۳۱).
«فانهن ضعاف القوی و الانفس و العقول» (کلینی، فروغ کافی، ص ۳۹).
«طاعه المراه ندامه» (کلینی، ج ۵، ص ۵۱۷).
مفسران و فقیهان تفاسیر متفاوتی از این آیات دارند. ردپای نفوذ این گونه روایات در متون ادبی کلاسیک و فرهنگ روزمره مردم باعث شده که در دیدگاه عامه، نوعی مقابله با حضور زنان در جامعه دیده شود.
در مقابل دیدگاههایی وجود دارد که معتقد است قرآن کریم بدون تمایز قائل شدن بین زن و مرد در زمینههای مختلف بر مشارکت زنان در عرصه اجتماعی با رعایت اصول تأکید میورزد.
با بررسی آیات مختلف پیرامون ابعاد و مسائل خانواده میتوان حضور بیواسطه و مستقیم زنان را در عرصهی جامعه استنباط کرد. این نگاه معتقد است که قرآن به زنان این حق را میدهد که با استفاده از توان اقتصادی، سرمایهی فرهنگی و علمی و تواناییهای خود، در جامعه حضور فعال داشته باشند. با ذکر آیاتی از قرآن کریم تأکید میورزند که «افراد بیش از هر چیز به عنوان انسان از سوی خداوند مورد خطاب قرار میگیرند و زن و مرد از آن جهت که انسانند هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند (طباطبایی، ۱۳۵۷: ۱۳۵). علامه طباطبایی با تفسیر آیه ۱۹۴ سورهی عمران و آیه ۱۳ سوره حجرات، نتیجه میگیرد که شرع اسلام زن را همانند مرد جز کامل جامعه انسانی و واجد حقوق و آزادیهای برابر در نظر میگیرد (طباطبایی، ۲۶-۲۵: ۱۳۵۷). استاد مطهری نیز در کتاب «نظام حقوقی زن در اسلام» با تأکید بر آیات سوره نساء و روم تلاش میکند تا عدم برتری مرد بر زن و تقدم هویت انسانی بر هویت جنسی را در قرآن کریم نشان دهد (مطهری ،۱۵-۱۰: ۱۳۷۵).
این نگرش معتقد است که زنان باید در عرصه مشارکت اجتماعی و قدرت سیاسی حضور داشته باشند، زیرا شایستگی و توانایی آنان به نوعی با مردان برابری و رقابت میکند و یا حتی از آنان پیشی میگیرد. این نگاه جنسیت را به عنوان متغیر اصلی مشارکت رد میکند و با انتقاد به اینکه سطح مشارکت زنان بیشتر بعد منفعلانه و یا بینابینی را دارد، خواستار مشارکت فعالانه با احراز پستها و مناصب حکومتی هستند. از این رو این نگاه با مطرح کردن توانمندیهای زنان در مدیریت وزارتخانهها و دیگر عرصههای اجتماعی، خواستار رفع تبعیضهایی هستند که در این عرصه نسبت به زنان اعمال شده است.
این نگاه در حوزه مشارکت سیاسی سهم بیشتری از آنچه امروز هست، برای زنان قائل است. این مشارکت با حضور در تصمیم گیری های کلان جامعه، قدرت بیشتری به زنان خواهد بخشید. در این رویکرد مشارکت زنان فراتر از شرکت در راهپیماییها، رفتن به نماز جمعه، فعالیت در احزاب و گروههای خاص، نمایندگی مجلس و شورای شهر، وزارت و حضور در عرصههای بین المللی را هم شامل میشود. از نظر این افراد، سطح نخبگان سیاسی زن در جامعه امروز ایران، به حدی است که بتوانند در رأس هیأتهای دیپلماتیک و سازمانهای بین المللی و یا وزارتخانهها و …فعالیت داشته باشند. این دیدگاه معتقد است خطابهای قرآن کریم به گونه ایست که هم زن و هم مرد را شامل میشود و زنان غیر از مسئولیتهای خانگی، مسئولیتهای اجتماعی برعهده دارند. این نگاه معتقد است که پیش از آغاز رنسانس و مدرنیته در غرب حتی بعد از آن تا نیمه اول قرن بیستم، دین اسلام در میان دین شناسان و دینپژوهان به عنوان مهمترین دینی است که حقوق زنان را پاس داشته است و با ظهور اسلام است که زن ارزشهای انسانی خود را باز یافت.
این نگاه حضور زنان در جامعه را در منابع مختلف روایی، اخلاقی و حدیثی جستوجو میکند و معتقد است که زن در راستای نقش تربیتی در خانواده میتواند به فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بپردازد. در واقع اسلام مانع مشارکت زنان نیست.
تأکید نگاههای دینی در این است که در مشارکت زنان باید مبانی شخصیتی و حقوقی زن لحاظ شود. دیدگاه اسلامی نسبت به فعالیت زن، در دو محدوده مختلف، اهتمام می ورزد: اول محدوده امت اسلامی که زن به عنوان فردی از افراد آن در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مشارکت دارد و دوم محدوده خانواده که در دیدگاه اسلامی، دارای وظایف خانوادگی است و زن در چارچوب آن مسئولیتهای زیادی را ایفا میکند.