در حکمت ۴۱ نهجالبلاغه آماده است: « قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِی فِیهِ، وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِی قَلْبِهِ؛ قلب احمق در دهان اوست و زبان عاقل در درون قلبش قرار دارد.»
حجتالاسلام شکیبایی در گفتوگو با ایسنا به تشریح حکمت ۴۱ نهجالبلاغه پرداخته که شرح آن زیر آمده است:
به یقین تعبیری کنایی زیبا و صحیحی است و اشاره به یک حقیقت دارد و آن این که افراد عاقل بیمطالعه، فکر و دقت سخن نمیگویند و حسن و قبح، سود و زیان، مناسبت و عدم مناسبتِ گفتار خود را بهدقت بررسی کرده و سپس آن را بر زبان جاری میکنند در حالی که افراد نادان به عکس آن هستند و سخنی را بیمطالعه میگویند و بعد که به آثار زیانبارش برخورد کردند در فکر فرو میروند که آیا صلاح بود ما چنین سخنی را بگوییم؟
در کتاب محجه البیضاء همین مضمون کلام امام (ع) با شرح بیشتری از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده است که میفرماید: «إنَّ لِسانُ الْمُؤمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ فَإذا أرادَ أنْ یَتَکَلَّمَ بِشَیْء تَدَبِّرُهُ بِقَلْبِهِ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانُ الْمُنافِقِ أمامَ قَلْبِهِ فَإذا هَمَّ بِشَیْء أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَلَمْ یَتَدَبَّرَه بِقَلْبِهِ؛ زبان مؤمن در پشت قلب (عقل) اوست و هنگامی که اراده کند سخنی بگوید نخست با عقل خود آن را بررسی میکند سپس بر زبانش جاری میسازد ولی زبان منافق جلو قلب (عقل) اوست هنگامی که تصمیم به چیزی بگیرد بدون مطالعه بر زبانش جاری میسازد.»
در حدیث دیگری از امیرالمؤمنین (ع) میخوانیم: «یَسْتَدَلُّ عَلی عَقْلِ کُلِّ امْرِء بِما یَجْری عَلی لِسانِهِ؛ سخنانی که بر زبان هر انسانی جاری میشود دلیل بر میزان عقل اوست».
نیز در همان کتاب در عبارت کوتاهتری آمده است: «کَلامُ الرَّجُلِ میزانُ عَقْلِهِ؛ سخن انسان معیار عقل اوست».
در ادامه همین کلمات قصار در جمله ۳۹۲ خواهد آمد: «تَکَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ؛ سخن بگویید تا شناخته شوید، زیرا شخصیت انسان زیر زبان او پنهان شده است».
هرگاه در مورد عبادات و طاعات و گناهان و سیئات دقت کنیم میبینیم قسمت عمده طاعات با زبان و قسمت مهم گناهان نیز با زبان است، بنابراین زبانی که در اختیار صاحبش نباشد بلای بزرگی است و به عکس، زبانی که در اختیار عقل انسان باشد منبع برکات و طاعات فراوانی است.
انتهای پیام